عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6809 /
۱۴۰۰ چهارشنبه ۲۳ تير
|
گزارش
کیهران جکسون
تابستان رویایی ژورژینیو و امرسون
کدام بازیکنان همزمان قهرمان یورو و لیگ قهرمانان شدهاند؟
شب، شب ایتالیا بود و آتزوری در فینال دراماتیک یورو 2020 در ضربات پنالتی به قهرمانی رسید. برای انگلیس یک فرصت استثنایی از بین رفت و میسون ماونت، ریس جیمز و بن چیلول شانس اینکه بعد از درخشش با چلسی، یک تابستان پرافتخار اروپایی را تکمیل کنند، از دست دادند.
اما دوتا از بازیکنان تیم ملی ایتالیا، ژورژینیو و امرسون پالمیری یک دوگانه تاریخی را بردند. این دو، دهمین و یازدهمین بازیکنانی شدند که در یک تابستان بزرگترین جوایز باشگاهی و ملی اروپایی را به دست آوردند. هشتم خرداد این دو بازیکن بههمراه چلسی، منچسترسیتی را در فینال لیگ قهرمانان اروپا شکست دادند اما چه بازیکنان دیگری به این دستاورد نادر رسیدهاند؟
1964- لوییس سوارس
نگران نباشید؛ این، آن اروگوئهای که شما فکر میکنید نیست. این هافبک هجومی است که سال 1961 بعد از انتقال از بارسلونا به اینترمیلان به قیمت یکصدهزار پوند گرانترین بازیکن جهان شد. سه سال بعد او نخستین بازیکنی شد که باارزشترین جوایز فوتبالی اروپا را به دست آورد. ابتدا در مرکز خط میانی اینتر بازی کرد که در فینال وین 3 بر یک رئالمادرید را شکست داد؛ نراتزوری سال بعد هم از عنوان قهرمانیاش دفاع کرد، بعد هم در جام ملتهای اروپا در اسپانیا با تیم ملی این کشور به عنوان قهرمانی رسید. آنها ابتدا مجارستان را بردند و سپس در فینال بر شوروی پیروز شدند؛ در دیداری که مارسلینو، بازیکن ساراگوسا گل برتری را در فینال برنابئو به ثمر رساند.
1988- رونالد کومان، بری فان ارل، هانس فان بروکلن، جرالد فاننبرگ
24 سال طول کشید تا این افتخار تکرار شود؛ چهار بازیکن هلند به دبل رسیدند. این چهار نفر همه عضو تیم پیاسوی آیندهوون بودند که در سال 1988 قهرمان جام باشگاههای اروپا شد. کومان و فاننبرگ از جمله کسانی بودند که در ضربات پنالتی آخر بازی با بنفیکا در اشتوتگارت ضربه خودشان را گل کردند.
فان بروکلن بهعنوان دروازهبان نقش مهمی در پیروزی 5 بر 6 پیاسوی داشت بعد از آن که بازی بدون گل مساوی شد.
دقیقاً یک ماه بعد هر چهار نفر در تیم هلند در یورو 1988 حضور داشتند که با پیروزی بر اتحاد جماهیر شوروی به تنها عنوان ملیاش دست یافت. آن فینال با گل به یادماندنی مارکو فانباستن که یکی از زیباترین گلهای تاریخ فینالهای معتبر بود، در یادها ماندگار شد.
2012- فرناندو تورس و خوان ماتا
دوباره یک انتظار طولانی؛ همان 24 سال. اما مثل امسال یک زوج از چلسی دبل کردند. فرناندو تورس و خوان ماتا بخشی از ترکیب آبیها بودند که برای نخستینبار در تاریخ، لیگ قهرمانان اروپا را فتح کردند. تورس نقش مهمی داشت بخصوص با گلی که در نیمهنهایی به بارسلونا زد، ماتا هم بازیکن ثابت آن تیم به حساب میآمد. این دو با آنکه در ضیافت پنالتیها مقابل بایرنمونیخ حضور نداشتند، اما بزرگترین جایزه باشگاهی اروپا را به دست آوردند.
چند هفته بعد این دو بازیکن تعویضی فینال یورو 2012 مقابل ایتالیا بودند. اسپانیا آن فینال یکطرفه را 4 بر صفر برد تا سهگانه قهرمانیاش در تورنمنتهای معتبر را کامل کند، تورس پاس گل چهارم را به ماتا داد.
2016- کریستیانو رونالدو و پپه
نمیشود یک لیست تاریخساز باشد و کریستیانو نباشد. فوقستاره آن موقع رئالمادرید پنالتی پیروزیبخش مقابل اتلتیکومادرید را در فینال میلان زد و رئال نخستین قهرمانی را با زینالدین زیدان به دست آورد؛ افتخاری که دوبار پیاپی دیگر هم تکرار شد. پپه در آن فینال با خطا روی تورس یک پنالتی داد اما آنتوان گریزمان توپ را به تیرک دروازه زد. قهرمانی شگفتانگیزتر شش هفته بعد در یورو 2016 به دست آمد که معجونی از احساسات متناقض برای رونالدو بود. او که با بازیهای خوب خود پرتغال را به فینال رسانده بود، در نیمه اول بازی مقابل فرانسه بهدلیل مصدومیت مجبور به ترک زمین با چشمانی اشکبار شد. اما با بازی عالی دفاعی پپه و همکارانش، ادر گل پیروزی را در وقت اضافه زد تا پرتغال برای نخستینبار در تاریخش به یک جام ملی برسد، جشن رونالدو و پپه هم کامل شد. منبع: دیلیمیل
فوتبالینویسان معروف به دو سؤال درباره یورو جواب دادند:
آیا قهرمانی حق ایتالیا بود؟
سایت معروف ESPN نظر کارشناسان مشهور خود را درباره یورو 2020 پرسیده است. آنها به این سؤالات جواب دادهاند که آیا ایتالیا بهترین تیم این رقابتها بود و اینکه بزرگترین «اگر» مسابقات چیست؟
آیا بهترین تیم فاتح یورو 2020 شد؟
گابریله مارکوتی: در طول تورنمنت، طبق آن چیزی که در زمین دیدیم، بله. البته همیشه اینطور نمیشود، به همین دلیل است که نباید در یک تورنمنت حذفی، قهرمان را همیشه بهترین تیم دانست. اما در هر حال ایتالیا بهجز بازی نیمهنهایی برابر اسپانیا، در تمامی دیدارهایش از رقیبان سرتر بود. آنها ماجرای فوقالعادهای را رقم زدند و روند بازی سنتی تیمشان را 180 درجه تغییر دادند و البته باید در نظر داشت که این تیم از نظر بازیکنان بااستعداد، در وضعیت فوقالعادهای نیست. آنها تیمی هستند که شجاعت تلاش برای کارهای سخت را دارند و اغلب باور داشتن به خود، نیمی از نبرد است.
مارک آگدن: موافقم. از ابتدا تا انتها، ایتالیا تیمی بود که قدرت تهاجمی و کیفیت دفاعی را به شکلی یکسان به نمایش گذاشت. تیم روبرتو مانچینی زرق و برق و فوقستاره ندارد، اما از نظر تاکتیکی دقیق، سازمانیافته، مصمم و از همه مهمتر باتجربه است و میداند چطور برنده شود. انگلیس بهترین تورنمنت خود در 55 سال گذشته را داشت، اما آنها فقط در برد 4 بر صفر مقابل اوکراین در مرحله یکچهارم نهایی عالی کار کردند. زمانی که سروصدای این رقابتها فروکش کند، مردم درخواهند یافت که انگلیس در دیدارهای دیگر خیلی هم خوب نبوده است.
ژولین لوران: بله. البته میتوان گفت اسپانیا بهترین فوتبال را داشت و این تیم در مرحله نیمهنهایی بسیار به پیروزی مقابل ایتالیا نزدیک شد، اما در کل تیم مانچینی بهدلیل اینکه بهترین تیم بود، شایسته قهرمانی بود. آنها بلژیک، تیم اول ردهبندی فیفا را بردند، اسپانیا را شکست دادند و در ویمبلی برابر انگلیس پیروز شدند. آنها فوتبالی تهاجمی و زیبا، با انرژی و هویت آشکار را به نمایش گذاشتند. این تیم همچنین با حضور بازیکنان کهنهکاری مانند لئوناردو بونوچی و جورجیو کیهلینی عالی دفاع کرد و آنها نشان دادند ایتالیا همیشه مدافعان بزرگی دارد. این تیم شخصیت و شجاعت خود را در طول تورنمنت به رخ کشید.
راب داوسون: بله. مانچینی ایتالیا را از تیمی که حتی به جامجهانی نرسیده بود تبدیل به تیمی کرد که قهرمان یورو شد. آنها با روند پیروزی خوبی وارد یورو 2020 شدند و تا انتها به پیش رفتند. ایتالیا عالی دفاع کرد و فوتبال تهاجمی پرهیجانی را هم به نمایش گذاشت. آنها با مصدومیتهای بزرگ کنار آمدند و بهترینها را بردند: بلژیک، اسپانیا و انگلیس. فتح جام کاملاً حقشان بود.
تام همیلتون: قطعاً. ایتالیا 34 بازی است که نباخته و این فوقالعاده است و مانچینی تاکتیکهایش و بازیکنانش را عالی انتخاب میکند. آنها در طول تورنمنت فوقالعاده بودند و در فینال تیم برتر بودند.
جیمز اولی: سخت بتوان با صحبتهای بالا مخالفت کرد. من میگویم ایتالیا در مرحله یکهشتم نهایی خوششانس بود که اتریش را برد و اسپانیا در نیمهنهایی تیم برتر بود، اما کمتر تیمی در تمامی دیدارهای یک تورنمنت کاملاً سوار بر بازی است. ایتالیا در نهایت ترکیب خوبی از فوتبال خیابانی و هوشمندی در مالکیت توپ را داشت. انگلیس با آنها خوب رقابت کرد، اما آنها که دومین تیم جوان این تورنمنت را داشتند، وقتی با نتیجه یک بر صفر پیش بودند، خونسردی لازم برای غلبه بر ایتالیا را نداشتند.
به نظر شما بزرگترین «چه میشد اگر...» مسابقات چیست؟
لوران: اگر یورو 2020 در سال 2020 برگزار میشد چه اتفاقی میافتاد؟ اوضاع خیلی متفاوت میشد. شاید در آن هنگام ایتالیا هنوز به قدرت لازم برای قهرمانی نرسیده بود. بلژیک از کوین دهبروینه، اکسل ویتسل و حتی شاید ادن آزار در آمادگی کامل بهره میبرد. آلمان حتی در شرایط بدتری قرار میداشت. فرانسه شبیهتر به تیم قهرمان جامجهانی 2018 بود تا به این تیمی که در سال 2021 دیدیم. ما همچنین بازیکنانی مانند کریم بنزما، پدری، کالوین فیلیپس، لوک شاو و حتی آیمریک لاپورت را نمیدیدیم. از سوی دیگر ویرجیل فندایک مانند ترنت الکساندر-آرنولد، آنسو فاتی و سرخیو راموس در این تورنمنت حضور مییافتند.
آگدن: اگر گرت ساوتگیت بیشتر شبیه به پپ گواردیولا عمل میکرد تا ژوزه مورینیو، چه میشد؟ از استعداد تهاجمی انگلیس در طول این تورنمنت زیاد استفاده نشد. جیدون سانچو، فیل فودن، مارکوس رشفورد و جک گریلیش همه فرصت کمی یافتند تا تفاوت را رقم بزنند. به نظر میرسد ساوتگیت به بازیکنان تکنیکی زیاد باور ندارد و ترجیح میدهد محافظهکارانه بازی کند تا اینکه برای پیروزی حمله کند. اگر او در فینال برابر ایتالیا، 10 دقیقه زودتر سانچو و رشفورد را به زمین میفرستاد، سرعت آنها میتوانست انگلیس را پیش بیندازد. اما او صبر کرد و این دو را فقط برای پنالتیها به زمین فرستاد و البته شکست خورد.
اولی: ذهنم به این سمت میرود که اگر انگلیس قهرمان میشد چه میشد، چراکه طرفداران این تیم 55 سال صبر کرده بودند. دیگر خبری از زجر نبود. روحیه ورزشی این کشور کاملاً متحول میشد. گرت ساوتگیت هم لقب سر میگرفت (هرچند که همین حالا هم ممکن است این اتفاق بیفتد). مارک گفت ساوتگیت محتاط بود، اما این موضوع ریشه در این باور دارد که انگلیس تحت فشار سنگین نمیتواند توپ را بهخوبی نگه دارد. در فینال هم همین شد. پس اگر انگلیس یک مودریچ، فرنکی دییونگ یا مارکو وراتی در مرکز میدان داشت چه میشد؟ این کشور هنوز نمیتواند چنین بازیکنی پرورش دهد. شاید جود بلینگهام 18ساله پاسخ این مسأله باشد.
همیلتون: سؤال من پیرامون تعویضهای دیرهنگام انگلیس در فینال است. اگر ساوتگیت رشفورد و سانچو را کمی زودتر به زمین فرستاده بود و آنها میتوانستند پیش از زدن پنالتی، تأثیر خود را بگذارند، چه میشد؟ ساوتگیت این تورنمنت را به شکلی درخشان تحلیل کرد، اما حاضر نشد این تعویضهای تهاجمی را زودتر انجام دهد. کسی نمیداند اگر آنها زودتر میآمدند چه میشد. این سؤالی خواهد بود که در ذهن بسیاری باقی میماند.
داوسون: اگر فرانسه مقابل سوئیس در مرحله یکهشتم نهایی شکست نمیخورد چه میشد؟ آنها از نظر استعداد، بهترین تیم یورو 2020 بودند و در مواقعی نشان دادند توان چه کارهایی را دارند. فرانسه پس از 45 دقیقه فاجعهبار مقابل سوئیس، در فاصله 10 دقیقه مانده به پایان مسابقه، با نتیجه 3 بر یک جلو بود، سپس فاجعه رخ داد و فرانسه در نهایت در ضربات پنالتی حذف شد. فرانسه در سختترین گروه این رقابتها اول شد و باید بسیار بیشتر در تورنمنت میماند. حذف آنها باعث شد تیمهای دیگر امید قهرمانی پیدا کنند.
مارکوتی: دانمارک به نیمهنهایی رسید و در وقت اضافه با پنالتی مشکوک انگلیس برنده شد. سؤال من این است: «اگر کریستین اریکسن حالش بد نمیشد، چه اتفاقی میافتاد؟» میدانم این خیلی مهمتر است که او همچنان با ما زندگی میکند و مطمئنم برخی میگویند حمله قلبی او الهامبخش دانمارک شد، اما از نظر کاملاً فوتبالی، این سؤالی است که بسیاری به آن میاندیشند.
منبع: ESPN
قهرمانی با ستارههای آمریکای جنوبی
ایتالیا مدیون برزیـــل است
تیم ویکری
برزیل شاید بامداد یکشنبه در فینال کوپاآمهریکا به آرژانتین باخت اما کمتر از 24 ساعت بعد این کشور دلیلی برای شادی پیدا کرد.
اگرچه ژورژینینو نتوانست ضربه پنالتی تعیینکننده را گل و خیال ایتالیا را از پیروزی راحت کند، اما یکی از ستارههای کلیدی آبیها در یورو 2020 بود و به این ترتیب بخشی از افتخار قهرمانی ایتالیا به برزیل میرسد. این کشور دو بازیکن فراهم کرده که توانستند در بازی فینال مقابل انگلیس حضور داشته باشند. تیم روبرتو مانچینی روی هم سه بازیکن برزیلی داشت.
ژورژینیو مهمترین بازیکن برزیلیالاصل ایتالیا به حساب میآید. هافبک چلسی فضای مقابل مدافعان میانی را پوشش میدهد و ارسال پاس اول حرکات هجومی بر عهده او است.
بازی او ابتدا در ایالت سانتا کاتارینای برزیل به چشم آمد، جایی که به دنیا آمده و تا 15سالگی در آن زندگی میکرده اما فوتبال او را به طرف دیگر اقیانوس اطلس آورد و حتی به او ملیتی جدید داد.
امرسون پالمیری، مدافع چپ کمی دیرتر منتقل شد، وقتی در حال انتقال از دوره نوجوانی به جوانی بود. او در ردههای پایه و نوجوانان در شهرش سانتوس و بزرگترین باشگاه این شهر، فوتبال بازی کرد؛ باشگاهی که از پله تا روبینیو، نیمار و رودریگو را به دنیای فوتبال ارائه کرده و در تقدیم بازیکنان تراز اول بیرقیب و دستنیافتنی است. اما آن تجربه حالا بیشتر به کار تیم ملی ایتالیا میآید تا تیم کشورش، برزیل.
بعد نوبت به مدافع ذخیره تیم، رودریگو تولوی میرسد که در طول جام ملتهای اروپا چندبار بهعنوان بازیکن جانشین به میدان آمد. از میان این سه بازیکن که تغییر ملیت دادهاند، او بیشترین زمان را در وطن اصلیاش سپری کرده است. در سال 2009 بخشی از تیم برزیل بود که در فینال جامجهانی زیر 20 سال در ضربات پنالتی به غنا باخت. آن موقع خیلیها او را جانشین شایسته لوسیو در ترکیب تیم بزرگسالان برزیل میدانستند. اما در اواسط دهه سوم زندگیاش به ایتالیا مهاجرت کرد و ترجیح داد برای تیم ملی این کشور بازی کند یعنی جایی که به آبا و اجدادش تعلق داشت و همه در آن زندگی کرده بودند.
اجداد تولوی بخشی از یک جنبش مهاجرت عظیم بودند. خیلی از مردم درباره مهاجرت ایتالیاییها به آمریکا در اواخر قرن نوزدهم اطلاعاتی دارند اما واقعیت این است که عدهای از آنها در مسیر جنوب کمی بیشتر رفتند.
شهر سائوپائولو مرکز تجمع ایتالیاییهای زیادی است، همانطور که خیلیها به مناطق جنوبی برزیل رفتهاند.
این حضور در مونته ویدئو، پایتخت اروگوئه و بخصوص در آرژانتین هم احساس میشود. بوینوسآیرس پر از ایتالیایی است و خیلی از محلیها اسپانیایی حرف میزنند با لهجه غلیظ ایتالیایی.
وقتی حدود یکصد سال پیش فوتبال در این بخشهای آمریکای جنوبی سر و شکل گرفت، فرزندان مهاجران ایتالیایی در میان مشهورترین بازیکنان قرار داشتند.
در عین حال در ایتالیا، فوتبال حرفهای شده بود و بازیکنان دستمزدهای خوبی دریافت میکردند. این برای بازیکنان آمریکای جنوبی وسوسهانگیز بود که به سرزمین پدران خود برگردند. ضمناً بنیتو موسولینی، دیکتاتور ایتالیا فوتبال را خیلی جدی گرفته بود و این بازیکنان خیلی زود به تیم ملی این کشور راه مییافتند.
نخستین برزیلی که بخشی از یک تیم برنده جامجهانی بود، پله یا هیچیک از همتیمیهایش نبودند که اولین جام قهرمانی جهان را در سال 1958 به دست آوردند. در سال 1934 یک برزیلی در تیم ایتالیا بود، فیلو گواریسی که برای لاتزیو بازی می کرد. اما مثلث آرژانتینی تیم ملی ایتالیا اهمیت بیشتری داشت. مدافع میانی جنگنده و مقتدر تیم، لوییس مونتی که چهار سال قبل در فینال جامجهانی 1930 برای آرژانتین بازی کرده بود، همچنین انریکه گویاتا و ریموندو اورسی که دو مهاجم خوشتکنیک و سریع بودند.
اولین جامجهانی که یک تیم اروپایی برد، با کمک بازیکنانی از آمریکای جنوبی به دست آمد و آنچه در سال 1934 واقعیت داشت، در سال 2021 هم کاربری است.
منبع: سان
پواریاِی: پای دیگر مکگرگور را هم میشکنم
داستین پواریاِی تهدید کرده پای دیگر کانر مکگرگور را خواهد شکست. پواریاِی در مبارزه UFC، از سوی مکگرگور تهدید به مرگ شد.
این مبارزه که بسیار برای آن تبلیغ شده بود، به شکلی شوکهکننده به پایان رسید. در انتهای راند اول، مکگرگور بهدلیل شکستگی پایش مجبور به ترک رینگ شد.
پواریاِی در راند اول برتر بود و وقتی مسابقه متوقف شد، امتیازات او از دید هر سه داور مسابقه بیشتر از رقیبش بود. او ضربات سختی به مکگرگور وارد کرده بود.
پواریاِی آمریکایی که حالا از سه مبارزه با مکگرگور، دوتا را برده، گفته مبارز ایرلندی تقلب کرده است. او گفت: «من دوست داشتم با کنترل کامل با او مبارزه کنم. اما او سه انگشتش را در دستکش من کرده بود. این کار تقلب است. کاری که کانر انجام داد تقلب است.»
مکگرگور کمی بعد یک مشت زد که به هدف برخورد نکرد و وقتی پایش را روی زمین گذاشت، دچار شکستگی نازکنی و درشتنی پا شد.
مکگرگور ایرلندی که جراحی موفقیتآمیزی را پشت سر گذاشته، گفت این مبارزه تمام نشده و خواهان نبرد چهارم با پواریاِی شده است.
رقابت بین آنها شدت هم گرفته، چراکه مکگرگور قول داده بود 500هزار دلار به مؤسسه خیریه پواریاِی کمک کند، ولی در این باره بحث زیادی شده است. مکگرگور گفت به او نگفتهاند پولش کجا خرج خواهد شد.
پیش از مسابقه هم این دو نفر بسیار برای هم کری خواندند. پواریاِی میگوید: «کریهای ما برایم مهم نبود. اما اینکه او من را تهدید به مرگ کرد، روی من اثر گذاشت. او با پای شکسته نشسته بود و با دستش به سرش اشاره میکرد و میگفت به سرت شلیک خواهم کرد. اما چه کار میکنی؟ این واقعاً چندشآور است. حالا که اینطور است، پای دیگرش را هم میشکنم!»
بازیکنان انگلیس از انتخاب ساکا شوکه شدند
بازیکنان انگلیس وقتی فهمیدند گرت ساوتگیت، مربی تیم، برای زدن پنجمین ضربه پنالتی مقابل ایتالیا، بوکایو ساکا را انتخاب کرده در شوک فرو رفتند. ساکا آخرین نفر از سه پنالتیزن انگلیس بود که پشت سر هم ضرباتشان را هدر دادند و منجر به شکست این تیم مقابل ایتالیا در فینال یورو 2020 شدند.
ساکای 19ساله زمانی پشت توپ ایستاد که زنده ماندن امید انگلیس به قهرمانی، به گل شدن ضربه او بستگی داشت. در واقع شاید حساسترین ضربه به او داده شد. وقتی در نظر بگیرید که او جزو نفرات لب مرزی در لیست بازیکنان دعوتشده از سوی ساوتگیت به تیم ملی برای حضور در یورو بود، انتخابش بهعنوان زننده حساسترین پنالتی این تیم در یورو کمی عجیب هم به نظر میرسد؛ آن هم در حالی که کلی بازیکن باتجربهتر از او مانند رحیم استرلینگ و جک گریلیش آنجا بودند که میتوانستند این ضربه را بزنند. با این حال چیزی که سبب شد ساوتگیت، ساکا را به دیگر بازیکنان ترجیح دهد، ضریب موفقیت او در تمرینات پنالتی تیم بود.
هدر دادن ضربه پایانی انگلیس، دنیا را بر سر ساکا آوار کرد اما همتیمیهای او در انتهای بازی دور هم حلقه زدند تا به او دلداری دهند. در فضای مجازی هم کلی پیام حمایت و دیداری منتشر شد تا به بازیکن آرسنال دلداری دهند. بعد از صرف ضیافت شام بههمراه دیگر ملیپوشان انگلیس در شب ناکامیشان، آرسنالیها هم برای فرستادن پیامهای حمایتآمیز از بازیکن جوانشان دست به کار شدند. جاش کروئنکه فرزند استن کروئنکه مالک باشگاه، میکل آرتتا سرمربی تیم و پر مرتهساکر مدیر آکادمی باشگاه همگی پیامهایی برای ساکا ارسال کردند؛ بازیکنی که پس از نشان دادن شایستگیهایش در تیم جوانان باشگاه، به تیم اصلی توپچیها راه پیدا کرد و این فصل هم نقش پررنگی در بازیهای این تیم داشت. او از هفت سالگی در آکادمی «هال اند» آرسنال حضور داشته است.
با این حال وقتی ساوتگیت او را بهعنوان پنالتیزن آخر تیمش مقابل ایتالیا انتخاب کرد، تعدادی از بازیکنان انگلیس جا خوردند. برای آنها هضم اینکه مسئولیت سنگین نجات امید انگلیس برای پایان دادن به انتظاری 55ساله برای بردن جام به یک نوجوان کمتجربه سپرده شده بود بسیار سخت بود. بازیکن آرسنال تنها نهمین بازی ملیاش را انجام میداد و پیش از آن هم هرگز در رده ملی آن هم در تورنمنت بزرگی مانند یورو پشت ضربه پنالتی نایستاده بود. تنها تجربه او از زدن ضربات پنالتی در بازیهای تیم جوانان آرسنال بود.
معیار جنجالی ساوتگیت برای انتخاب پنالتیزنان تیم، عملکرد آنها در تمرینات پنالتی زدن فصل گذشته و دادههای آمار مربوط به آنها بود. انگلیسیها از ماه سپتامبر که برای مصاف با ایسلند و دانمارک در لیگ ملتهای اروپا گرد هم آمدند، در پایان هر جلسه از تمریناتشان بهصورت جداگانه تمرین پنالتی هم انجام میدادند. استیو هالند، کمکمربی انگلیس هم جدولی از آمار پنالتیهایی که ملیپوشان انگلیس در رقابتهای باشگاهی فصل گذشته زدند تهیه کرده بود که گویا در تصمیمگیری ساوتگیت برای انتخاب پنالتیزنان بازی مقابل ایتالیا تأثیرگذار بود.
ساکا برای اولینبار در ماه اکتبر سال گذشته در بازی دوستانه برابر ولز بود که اولین بازی ملیاش را انجام داد و از آن زمان تا کنون در تمرینات بهطور مرتب بهتر از بازیکنان باتجربهتر سهشیر پنالتی زد، درست مانند مارکوس رشفورد و جیدون سانچو، دو بازیکن دیگری که مانند او نتوانستند دروازهبان یکمتر و 98سانتیمتر ایتالیا، جانلوئیجی دوناروما را شکست دهند. رشفورد و سانچو در آخرین دقیقه وقتهای اضافه به میدان رفتند تا صرفاً ضربات پنالتی را بزنند اما در حالی که ضربه رشفورد به تیر دروازه خود، ضربه سانچو توسط دوناروما مهار شد.
تمام تمرینات پنالتی ملیپوشان انگلیس فیلمبرداری میشود تا بازیکنان بعداً بتوانند ضربات خودش را تماشا کنند. آمار هالند هم نشان میدهد بازیکنان کدام بخش از دروازه را هدف گرفته بودند و نتیجهاش چه شده بود. ساوتگیت حتی در طول تمرینات ضربات پنالتی به بازیکنانش توصیه میکرد تا نقطه پنالتی قدم بزنند تا با رفتن به سمت نقطه پنالتی برای کاشتن توپ در بازیهای اصلی آمادگی روانی داشته باشند. در ضربات پنالتی فینال، جردن پیکفورد دروازهبان انگلیس بعد از هر ضربه ایتالیاییها نکتهای را به پنالتیزنان تیمش گوشزد میکرد اما شاید بعضی از آنها بیش از اندازه در زدن ضرباتشان تعلل کردند بخصوص رشفورد تا انگلیس مانند یورو 2012 یکبار دیگر در ضیافت پنالتیها مغلوب ایتالیاییها شود و این در سناریویی تلختر و در یکقدمی جام در خانه باخت.
منبع: دیلیمیل
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو