- هزار توی انتخابات کمیته المپیک
- وقتی اقلیت بر اکثریت ارجحیت دارد!
- به کام دولتمردان به زیان ورزش
- کرسی دلفریب
- او را از یاد نخواهید برد
- اولین باخت عربستان در انتخابی جام جهانی 2022
- خبر
- یحتَمِل زردشان اضافی بود!
- رشفورد درحال نگارش دومین کتاب برای کودکان
- طارمی بازار پرتغالیها را داغ کرد
- کیروش گرانترین مربی جام ملتهای آفریقا شد
- در چنین روزی
|
هزار توی انتخابات کمیته المپیک
آیسان سعیدی– سرانجام همانگونه که پیشبینی میشد انتخابات کمیته ملی المپیک که قرار بود 17 اسفند برگزار شود، با بهانهجویی اعضای هیأت اجرایی و به دلیل آنچه تصویب آییننامه انتخابات و تأییدیه IOC خوانده میشود، به تعویق افتاد تا مهمترین نهاد ورزشی کشور کماکان در برزخ برگزاری انتخابات و مشخص شدن رئیس و اعضای جدید باشد. این اتفاق در حالی رخ داد که رئیس کمیته ملی المپیک در گفتوگوهای سریالیاش بر برگزاری انتخابات در موعد مقرر پافشاری میکرد چه آنکه صالحی امیری اعتقاد دارد که در سال مهمی که پیش روی ورزش ایران قرار دارد و 3 رویداد بزرگ پیشرو، نمیتوان کمیته ملی المپیک را بدون مسئول و بلاتکلیف گذاشت چرا که برنامهریزی برای حضور در این 3 رویداد بزرگ نیازمند کار تماموقت و شبانهروزی، پشتیبانی مالی و لجستیکی و تهیه منابع ارزی است و تمامی اینها تنها با حضور یک رئیس و تیم اجرایی مقتدر میسر خواهد شد. اتفاقی که ظاهراً برای طرفداران و عامل این تعویق اهمیتی نداشت و اعضای هیأت اجرایی بیاعتنا به این نکته کلیدی در نهایت حکم به تعویق انتخابات دادند. آنچه میتواند تأثیر کلیدی بر وضعیت و نتیجه کاروان ایران در رویدادهای پیشرو بویژه بازیهای آسیایی هانگژو داشته باشد.
کمیته ملی المپیک گرفتار کنار ماندهها
وقتی اقلیت بر اکثریت ارجحیت دارد!
سعید آقایی
انتخابات در ورزش ایران همیشه با حواشی رنگارنگ و اتفاقات عجیب و غریبی همراه بوده که اصل انتخاب شدن را زیر سؤال میبرد. از مهندسیها و لابیهای پشت پرده گرفته تا عجایبی که حتی از پشت پرده بیرون آمده و به صحنه اصلی انتخابات کشیده میشود. انتخابات
تک کاندیدایی و یا حتی خرید و فروش علنی آرا داستانهایی هستند که به کرات در انتخابات ورزشی آنها را رؤیت کردهایم و انتخابات را به انتصابات بیشتر شبیه کرده. انتصاباتی که از مسیر صندوق آرا انجام میشود و تنها شکل آن با انتصابات روتین تفاوت پیدا میکند. کوشش برای تبدیل کردن انتخابات به انتصابات سکه رایج در حوزه ورزش است و عجیب اینکه اهالی ورزش هرگز در قبال ترویج این پدیده مذموم و اشتباه واکنشی نشان نمیدهند و به جز چند مصاحبه جنجالی و تیترخور که بیشترین کارکرد آن روی جلد رفتن است، تنها نظارهگر اتفاقات رخ داده در انتخابات ورزشی هستند. گویی همه پذیرفتهاند که برخلاف همه حوزهها و تمام دنیا، در ورزش ایران هنوز انتصابات حرف اول را میزند و از انتخابات خبری نیست.
آنچه این روزها پیرامون کمیته ملی المپیک میگذرد، مصداق عینی همین دکترین است. جایی که یکی از دو بازوی اصلی اداره ورزش کشور و مغز متفکر و نهاد اصلی مورد تأیید نهادهای بینالمللی ورزش به شمار میرود اما چنین دستگاهی با این اهمیت در حوزه ورزش برای برگزاری انتخابات اسیر همان قصههای همیشگی انتخابات فدراسیونهای ورزشی شده تا در مهمترین و اصلیترین نهاد ورزشی نیز فرع و حاشیه بر متن و اصل ارجح باشد.
طبق برنامه قبلی، مجمع انتخاباتی کمیته ملی المپیک قرار بود 17 اسفندماه برگزار شود اما در یک انفعال تاریخی و البته عامدانه اعضای هیأت اجرایی با بهانههای واهی این انتخابات را به تعویق انداختند تا از نمد تعویق برای بقای خود کلاهی بسازند. یک هیأت اجرایی منفعل، و تقریباً جملگی اعضایش افراد بیکار و کنار مانده حوزه ورزش هستند و با یک مشارکت جمعی برابر خواست عمومی و صلاح جامعه ورزش ایستادند تا بلکه صندلی خود را در ورزش از دست ندهند. در تاریخ حیات کمیته سابقه نداشته اکثریت اعضای هیأت اجرایی تا این اندازه منفعل جدا افتاده و بدون نسبت با ورزش باشند؛ هیأتی که تقریباً همه نفراتش بواسطه عملکرد ضعیف از سوی اهالی رشته خود رانده شدهاند و حیرتانگیز اینکه کمیته ملی المپیک را دودستی چسبیدهاند. عجیب اینکه این ترکیب بیرون مانده برای ورزش تصمیم میگیرند؛ البته برای ورزش که نه، برای خود و بقا و منفعت شخصی!
طعنهآمیز اینکه این منفعتطلبی حتی واکنش رئیس کمیته ملی المپیک را نیز به همراه داشته که در گفتوگوهایش بر برگزاری انتخابات در موعد مقرر پافشاری میکند و بدرستی تأکید میکند که یک نهاد برنامهریز و تصمیمگیرنده کشور را نمیتوان بدون مسئول و در شرایط بلاتکلیف گذاشت.
فراموش نباید کرد که ورزش ایران سال آینده 3 رویداد کلیدی و مهم را پیش رو دارد که گل سرسبد آنها بازیهای آسیایی هانگژو است که موفقیت در آن برای ورزش ایران از نان شب واجبتر است. در چنین اتمسفری کمیته ملی المپیک به عنوان متولی تشکیلات و سازماندهی کاروان ایران در این رویدادها باید با یک مدیریت قطعی و نه معلق و سست برای موفقیت ورزش ایران در این بازیها برنامهریزی کند؛ آنچه به نظر میرسد قربانی مطامع عدهای کنار مانده شده؛ ارجحیت اقلیت بر اکثریت!
اصلاح کژدار و مریز اساسنامه
به کام دولتمردان به زیان ورزش
سام ستارزاده
برای آنهایی که سال گذشته در چنین روزهایی ماجرای اساسنامه و انتخابات فدراسیون را پیگیری میکردند، ماجرای پر پیچ و خم انتخابات کمیته ملی المپیک چندان جدید به نظر نمیرسد. تعویق دستکم دو ماهه این انتخابات که معنای پنهان آن، سردرگمی و بیبرنامگی کوتاهمدت کمیته المپیک خواهد بود، به گفته دبیر المپیک ناشی از بیتوجهی چند ساله به اصلاح و تصویب اساسنامه است. هفته گذشته و در روزهایی که خبر تعویق انتخابات توسط دبیر کمیته المپیک تکذیب میشد، خبر ادغام این کمیته و وزارت ورزش، سایه مداخله کمیته بینالمللی المپیک را بر ورزش ایران افکند.
وجه تشابه اصلاح اساسنامه و انتخابات سال گذشته فدراسیون فوتبال و امسال کمیته المپیک، مقاومت برابر استقلال این نهادها از دولت هستند؛ بویژه در انتخابات معوق کمیته المپیک که حتی وزیر ورزش و معاون سابقش شایعه نامزدی خود را بهصراحت رد نکرهاند. این اساسنامهها تحت فشار نهادهای بینالمللی بهسختی، با صرف بیشترین زمان ممکن و بهطور حداقلی اصلاح میشوند؛ اما سردمداران ورزش این تغییر کژدار و مریز را با افتخار بهنام خود میزنند.
معماهای پیچیده انتخابات ورزشی این پرسش را در ذهن ما پررنگتر میسازند که چرا سیاسیون و دولتمردانی که عیان شده اغلب آنان در حوزههایی غیر از ورزش متخصصتر است، چه منفعتی از مدیریت ورزشی میبرند که تا این اندازه در تلاشند تا قانون را به ضرر خود اصلاح نکنند و خود را در صندلیهایی که باید دست اهل ورزش باشند، خادم مردم معرفی میکنند؟
تمام وسوسههای زمین
کرسی دلفریب
تعویق انتخابات ریاست و هیأت اجرایی کمیته ملی المپیک، از آن دست اتفاقاتی بود که پیشبینیاش با توجه به شرایط نهچندان پایدار آسمان ورزش ایران، کار سختی بهنظر نمیرسید. سیدرضا صالحی امیری و تیم همراهش که مهلت 4 ساله حضورشان در عمارت خیابان سئول شمالی به پایان رسیده، تا اطلاع ثانوی بر مسند خودشان باقی خواهند ماند و در انتظار تعیین تکلیف کمیته بینالمللی المپیک برای تصویب آییننامه انتخاباتی خواهند نشست. تعویق بازیهای المپیک از سال 2020 به سال 2021 با ظهور پدیده شومی بهنام بیماری کرونا از یکسو و همپوشانی بسیاری از رویدادهای مهم بینالمللی از سویی دیگر، تمام تکههای پازل را در کنار هم چیده تا فعلاً در ساختمان کمیته ملی المپیک، خبری از تغییر و پوستاندازی نباشد.
در آستانه فرا رسیدن موعد بازیهای آسیایی 2022 هانگژو و سایر رویدادهای آسیایی و ردههای سنی، بروز تغییرات سیستماتیک در کرسیهای حساس و تأثیرگذار مدیریتی به احتمال بسیار زیاد بر روند آمادهسازی کاروان بیش از 400 نفره ایران در بازیهای هانگژو اثراتی مخرب خواهد گذاشت. از سویی با جهتگیریهای منتشر شده از سوی برخی رؤسای فدراسیونها که شاید گوشه چشمی به انواع و اقسام کرسیهای جذاب و لذتانگیز کمیته ملی هم داشته باشند، نشانگر این شده که نتایج کاروان ایران در بازیهای مهم آسیایی ممکن است بهپای برخی کنشها و واکنشهای مدیریتی، بسوزد و نابود شود.
کمیته ملی المپیک بهعنوان عالیترین مقام ملی ورزش از نگاه نهادهای بینالمللی (حتی ارجحتر از وزارت ورزش و جوانان)، قطعاً حائز جایگاه مهمی در اتمسفر ورزش کشور ما است. از اینرو بعید نیست که مطابق همیشه برخی از سیاسیون، افراد غیرورزشی یا حتی ورزشیهای طالب پست و مقام وارد کارزار انتخاباتی شوند. این جایگاه دلفریب اما به همان میزان که جذابیت دارد، در شرایط نابسامان فعلی به قدم زدن روی لبه تیغ شباهت بیبدیلی خواهد داشت. بدون تعارف باید اقرار کرد که تمامیت و کلیت ورزش ایران به دلیل برخی مسائل، در آستانه تعلیقی بیپایان قرار گرفته و اگر تاکنون این اتفاق رخ نداده، علت آن بهکارگیری دیپلماسی ورزشی تا حد ممکن از سوی تیم فعلی کمیته ملی المپیک بازمیگردد. رضا صالحی امیری که از معدود سیاسیون موفق در ورزش هم هست، با تواناییهای شخصی و ارتباطات درونی با تیم پیشین دولت توانست تا حد امکان بودجه کمیته ملی المپیک را افزایش دهد و یا میزان رضایت فدراسیونها و ورزشکاران را از نهاد خود به طرز تصاعد باری افزایش دهد. با خروج قریبالوقوع او از ساختمان کمیته، مسئولیتی بسیار سنگینتر از همیشه در انتظار رئیس جدید خواهد بود که هرگونه افت و کوتاهی، به نارضایتی عجیب و غریبی خواهد انجامید.
تعریف و تمجید سایت لورکوزن از سردار
او را از یاد نخواهید برد
سایت باشگاه بایرلوکوزن دیروز به مناسبت خرید جدیدش، سردار آزمون، گزارش جالبی از او و سایر ایرانیهای این باشگاه آلمانی منتشر کرد که خواندن قسمتهایی از آن خالی از لطف نیست: «بازیکن جدید تیم را معرفی میکنیم که مدتهاست در کشورش ایران در جمع موفقترین فوتبالیستهای تاریخ کشورش قرار دارد. این مهاجم نوک قبلاً موفقیتهای زیادی در سطح باشگاهی کسب کرده است.
خرید جدید از لیگ روسیه به احتمال زیاد بزودی چیز جدیدی را برای بایرلورکوزن به ارمغان خواهد آورد؛ از زمان صعود لورکوزن به لیگ برتر آلمان (بوندسلیگا) در سال 1979، هرگز یک ایرانی یک بازی در بوندسلیگا برای ما انجام نداده است. سه نفر از هموطنان سردار آزمون از آن زمان تاکنون در ترکیب تیم بودهاند: مهدی پاشازاده، داریوش یزدانی و سیدعلی موسوی. با این حال، این سه نفر قرار بود در بوندسلیگا بازی نکنند. پاشازاده یک بار در جام حذفی و یک بار در جام یوفا بازی کرده. یزدانی هم یک بار در جام اتحادیه اجازه حضور یافت. سردار آزمون بسیار سریع است، در هوا خوب عمل میکند و پرشهای خوبی انجام میدهد اما او فقط یک گلزن نیست. وی همچنین گلهای زیادی را مهیا میکند و بهعنوان بازیکنی با انعطافپذیری بالا، کاملاً با لورکوزن هماهنگ میشود. مرد 86/1 سانتیمتری علاوه بر ویژگیهای ورزشی خود، تجربه زیادی را نیز برای لورکوزن به ارمغان میآورد. هواداران سیاه و قرمز او را به خاطر بازیهایش فراموش نخواهند کرد، گلزن جاهطلب در سالهای آینده همه چیز را به تیم خواهد داد.»
ژاپن 2 – عربستان سعودی صفر
اولین باخت عربستان در انتخابی جام جهانی 2022
روز گذشته عربستان سعودی یکی از مهمترین بازیهای انتخابی جامجهانی در آسیا را با دو گل به ژاپن واگذار کرد. عربستان در شرایطی به مصاف ژاپن رفت که در صورت پیروزی در این بازی میتوانست صعودش به جام جهانی را تا حدود زیادی قطعی کند، منتهی مقابل میزبانش شکست خورد تا اولین باختش را در مرحله نهایی انتخابی جام جهانی تجربه کند. این شکست اولین باخت عربستان با ارو رنار در بازیهای رسمی هم محسوب میشود و انگار بازی بیستم برای آنها آمد نداشت. رنار در 19 دیدار قبلیاش فقط در یک بازی شکست خورده بود که مربوط به دیدار تدارکاتی مقابل جاماییکا بود. عربستان بعد از آن بازی، 9 دیدار بعدیاش را با برد پشت سر گذاشت و بعد از تساوی مقابل استرالیا، ویتنام و عمان را هم شکست داد، منتهی دیروز با 2 گل به ژاپن باخت. عربستان البته با وجود این باخت کماکان با 19 امتیاز در صدر جدول قرار دارد. اما با وجود اینکه در هفته پایانی باید به مصاف استرالیا برود، کار برایش حسابی گره میخورد. آنها در هفته ماقبل آخر هم میهمان چین خواهند بود. دقیقاً در همان هفتهای که استرالیا و ژاپن به مصاف هم میروند. خبر
تدارک برای ملاقات با رئیسجمهور
رئیسجمهور محترم قصد داشت قبل از بازی با عراق در جمع ملیپوشان حاضر شود و دقایقی برایشان صحبت کند ولی با توجه به شیوع مجدد ویروس کرونا و لزوم رعایت پروتکلهای بهداشتی، به بازیکنان سلام رساند و این ملاقات را منوط به شرایط بهتر کرد. خوشبختانه پروژه صعود تیم ملی به جام جهانی کاملاً با موفقیت انجام شد و حالا دیگر کوچکترین نگرانی از نتایجی که طی دیدارهای باقیمانده کسب میکنیم، از بابت راهیابی به قطر وجود ندارد و فقط باید برای سرگروهی بجنگیم. در همین چهارچوب گروهی از مدیران وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال در تلاش هستند تا به محض فروکش کردن پیک جاری و بهتر شدن وضعیت کرونا، زمینه برای ملاقات بازیکنان با سید ابراهیم رئیسی را فراهم کنند تا ملیپوشان کشورمان بتوانند با مرد شماره یک قوه مجریه دیدار داشته باشند. خود رئیسجمهور هم قبل از بازی با عراق، برای بچهها آرزوی موفقیت کرد تا نشان دهد به ورزش علاقه دارد.
دبی اسپورت: قائدی و نوراللهی، بدشانسترین بازیکنان ایران!
شبکه تلویزیونی دبی اسپورت دوشنبه شب شرایط دو تیم ایران و امارات در آستانه تقابل با یکدیگر را مورد ارزیابی قرار داد و نقاط ضعف و قوت آنها را با حضور کارشناسان بررسی کرد. با توجه به حضور بازیکنان سرشناس در ترکیب تیم ایران و دعوت از مهدی قائدی و احمد نوراللهی که در لیگ حرفهای امارات توپ میزنند، مجریان و مفسران این کشور کار دشواری برای تحلیل ملیپوشان کشورمان نداشتند و البته قبل از بازی بخوبی میدانستند با چه تیم قدرتمندی مواجه خواهند شد. یکی از مفسران حاضر در این برنامه با اشاره به مثبت اعلام شدن جواب آزمایش مهدی قائدی و احمد نوراللهی قبل از بازی ایران با عراق، گفت: این دو بازیکن واقعاً بدشانسترین نفرات ایران بودند چون نتوانستند در جشن صعود به جام جهانی حضور پیدا کنند و مجبور شدند مسابقه را از داخل قرنطینه ببینند. این نهایت بدشانسی بود که گریبانگیر ملیپوشان ایرانی تیم الاهلی امارات شد.
لباسی که نماد و هویت ملی ندارد
یحتَمِل زردشان اضافی بود!
نقد و نظر
سعید زاهدیان
صفر- به بزرگترین و مهمترین جشنواره فوتبالی دنیا دعوتیم؛ جایی که سلبریتیهای فوتبال عالم، با تجملات و تشریفات خاص میآیند. با لوکسترین هواپیماها، با بهترین لباسها که برآمده از دل غولهای تولید لباس و پوشاک است؛ مجهز به جدیدترین و مدرنترین تکنولوژیهای ساخت پوشاک؛ که ایردراپ باشد و عرق و آب جذب نکند تا مبادا بازیکنشان حین بازی سنگین شود و هنگام دویدن انرژی مضاعف خرج کند. مبادا به دلیل وزن اضافهای که لباس به آنها تحمیل میکند، در کورس میلیمتری جا بماند، که یک میلیمتر در فوتبال مساوی است با یک گل، گاهی برابر میشود با ۳ امتیاز و در مواقعی همان یک میلیمتر حکم به صعود یا حذف رویاهای یک ملت میدهد؛ ببینید تیمها در حرفهای بودن حساب کجاها را میکنند.
۱- خیال کنید به مجللترین و لاکچریترین میهمانی دنیا دعوتید. برای خودتان و بچههایتان چه لباس شیک و موقری میخرید و به تن میکنید که دنیا به شما ببالد و مورد تحسین و توجه واقع شوید؟ آنچه برای خود میپسندید، برای تیم ملی خود هم بپسندید.
۲- چرا لباس پرچمی نمیپوشیم؛ پیراهن سبز، شورت سفید و جوراب قرمز. چرا طرحهای نوستالژیک قدیمی که دوره علی پروین و حجازی استفاده میشد و به انگلیسی روی لباسمان نوشته بود: «IRAN» هیچگاه تکرار نمیشود. والا و بلا هم قشنگ و چشمنواز میشود، هم خاطرهانگیز. لازم نیست عیناً همان طرح باشد، ایده اولیه و الهام گرفتن از آن مدل و سپردن آن به گرافیستهای امروزی میتواند شاهکار خلق کند.
چرا به فارسی، درشت روی سینهمان -جایی که باشگاهها تبلیغ میزنند- نمینویسیم: «ایران»
۳- بر چه اساسی لباس تیم ملی سفید شده و رنگ دوم قرمز؟! چرا مثل ایتالیا، برزیل، آرژانتین، فرانسه، هلند، ژاپن، عربستان، کرهجنوبی، استرالیا و بقیه، ایران هم یک رنگ خاص و منحصر به خود ندارد و سفید میپوشیم؟ سفید هیچ ایرادی ندارد اما بدانیم با این رنگ چه مفهوم و معنایی القا میکنیم؟ ما که نمیدانیم؛ لااقل شما بگویید و ابهامزدایی کنید.
۴- نماد ایران با توجه به کتب قدیمی، شیر است؛ یوز ایرانی فقط و فقط برای حمایت از اینگونه حیات وحش در معرض انقراض روی لباس تیم 2014 نشست. اگر قرار باشد هر گونه در حال انقراض بیاید روی لباس تیم ملی که واویلاست. نماد استرالیا کانگورو است، نماد چین اژدها، نماد کره ببر و نماد عربستان نخل. نماد ما یک بار برای همیشه باید طراحی و ساخته شود و بیاید روی لباس تیم ملی. روی سینه سمت چپ، جایی که قلب آدم میتپد. این لوگوی بیخاصیت با آن طراحی مبتدیانه که انگار محصول نقاشی بچه دبستانیها است را کنار بگذارید. بدون تردید اگر همین فردا به بچه دبستانیها بگویید یک نقاشی با پرچم و موضوع فوتبال بکشید، طرح قشنگتری ساخته میشود. احتمالاً یک بار، یک نفر، اشتباهی مرتکب شد و شاید به دلیل نداشتن زمان یا عدم بهرهمندی از ذوق و سلیقه، لوگویی طراحی کرده است. تا ابد که نباید روی یک اشتباه ایستاد؛ البته اگر سلیقه دوستان بیش از طرح فعلی باشد و قائل به زشت بودن لوگوی کنونی!
۵- کیروش یک تفاوت با همه مربیان قبل و بعد خود داشت: توجه بیش از حد به جزئیات. چرا گرمکن ما قبل از شروع بازی با عراق، زرد رنگ بود؟ تیم ملی که به زمین آمد، یک آن اطرافیان گفتند بزن شبکه سه بازی تیم ملی. شک کردند که شبکه ورزش است و پخش بازی استرالیا یا برزیل - اکوادور! زرد که نماد ما نیست؛ نه رنگ ملی است، نه به پرچم ما ربط دارد و نه طیف متفاوتی از رنگهاست که دل مخاطب را ببرد. گرمکن و البسه تمرینی ما، یک روز آبی میشود، یک روز قرمز...! چرا لباس تمرین تیم ملی در این اردو طوسی شد؟ لباس تیم ملی که نباید محصول پارچههای اضافه کارگاههای تولید البسه ورزشی باشد؛ وقتی نارنجی روی دستشان باد میکند، این رنگ سر از اردوی تیم ملی درمیآورد. هرگاه آبی، قرمز، سبز، زرد، صورتی و بنفش میپوشیم، شک نکنید که این رنگها در کارگاه فلان و بهمان روی دست آقای تولیدی باد کرده است. این بار هم یحتَمِل زردشان اضافی بود!
۶- این رنگها هیچ نمادی از ایران در دل خود ندارد. برای لباس، یک بار هم که شده بنشینیم و از طراحان مد و لباس داخلی کمک بگیریم؛ با این شرط که در آخر، مثل همیشه پشت پرده لابی نباشد که به بدترین انتخاب ختم شود. بیایید برای این مورد، قید لابی و رفیقبازی را بزنیم. هزار، هزار جای دیگر برای رسیدن به منفعت هست که شما بهتر از ما جا و آدرسش را بلدید؛ این یکی را تو را به همان «خوبان عالم» که گفتید، به دست متخصص و کاربلدش بسپارید و بر اساس عواید دوستان تصمیم نگیرید.
۷- جامجهانی در پیش است؛ بهترین و شیکترین لباس را تن بچههای ما کنید. ناسلامتی به بزرگترین میهمانی جهان دعوتیم!
رشفورد درحال نگارش دومین کتاب برای کودکان
مارکوس رشفورد فوتبالیست انگلیسی در حال نگارش دنباله کتاب پرفروش «تو یک قهرمان هستی» است. این کتاب نخستین کتابی بود که توسط این فوتبالیست نوشته شد و «رشفورد» در آن درباره گرامیداشتن تفاوتها صحبت کرده است.
این خبر را روز گذشته روزنامه گاردین انگلیس منتشر کرد و نوشت: کتاب نخست این فوتبالیست ماه مه سال گذشته منتشر شد و او برای نگارش آن با «کارل آنکا» همکاری داشت.
این کتاب در سال گذشته با فروش بیش از 220 هزار نسخه در بریتانیا به کتاب غیرداستانی پرفروش کودکان تبدیل شد.
جلد دوم این کتاب که به قلم «رشفورد» و «آنکا» نوشته میشود، با عنوان «تو میتوانی این کار را انجام دهی» در ماه جولای منتشر خواهد شد.
این کتاب یک اثر انگیزشی برای کودکان بین ۱۰ تا ۱۴ ساله خواهد بود. این فوتبالیست در این کتاب به کودکان درباره اهمیت شرکت در کارهای گروهی و تأثیرات بزرگی که بر اثر تغییرات کوچک پدید میآیند، صحبت میکند.
طارمی بازار پرتغالیها را داغ کرد
با گسترش فعالیتهای ارز دیجیتال، باشگاههای ورزشی نیز وارد این عرصه شده و برای جذب هواداران خود به سرمایهگذاری در این حوزه، بهدنبال درآمدزایی هستند.
اخیراً باشگاه پورتو پرتغال هم این کار را انجام داده است.
بد نیست بدانید در جریان تقابل ماریتیمو و پورتو در این هفته از رقابتهای لیگ پرتغال و در شرایطیکه مهدی طارمی ستاره ایرانی پورتو در زمین مسابقه حاضر نبود و در اردوی ملی حضور داشت، تصویری از تبلیغ توکن هواداری پورتو در کنار تصویری از مهدی طارمی روی اسکوربورد ورزشگاه خانگی پورتو رفت تا اینگونه هواداران را برای سرمایهگذاری ترغیب کنند.
کیروش گرانترین مربی جام ملتهای آفریقا شد
جام ملتهای آفریقا 2022 به مرحله حساس خود رسیده و 4 تیم برتر این رقابتها شناخته شدند. تیم ملی مصر با هدایت کارلوس کیروش به نیمهنهایی رسید و رقیب کامرون میزبان این تورنمنت شد.
سنگال و بورکینافاسو دو تیم دیگر راه یافته به نیمهنهایی جام ملتهای آفریقا 2022 هستند که امشب به مصاف هم میروند. به تازگی نشریه «الاتحاد» به بررسی دستمزد مربیان این رقابتها پرداخت.
در گزارش این نشریه اماراتی کارلوس کیروش با دریافت دستمزد ماهیانه 86 هزار دلار گرانترین مربی جام ملتهای آفریقا 2022 لقب گرفته.
کنسیسائو پرتغالی سرمربی کامرون با دستمزد 59 هزار دلار در رده دوم قرار دارد. کورینتان مارتینز سرمربی فرانسوی تیم ملی موریتانی با دستمزد ماهیانه 29 هزار دلار در رده سوم ایستاده است.
شاگردان کیروش باید پنجشنبه به مصاف تیم ملی کامرون بروند تا برای راهیابی به فینال جام ملتهای آفریقا با میزبان رقابت کنند.
در چنین روزی
هفت سال پیش در چنین روزی روزنامه ایران ورزشی تیتر نخست خود را به وضعیت نیمکت پرسپولیس و سرنوشت حمید درخشان اختصاص داده بود: «مدیران پرسپولیس توجیه شدهاند؛ درخشان، مردی که آلترناتیو ندارد» پرسپولیس برای ادامه آن فصل دو راه پیشرو داشت؛ یا باید کادر فنیاش را کنار میگذاشت یا با همانها به راهش ادامه میداد. شروع ناموفق قرمزها در نیمفصل دوم لیگ برتر فوتبال کشور لزوم پیدا کردن جواب سؤال فوق را بیشتر کرده بود. در مطلبی به قلم وصال روحانی میخوانیم: «اینکه حمید درخشان برود، قسمت آسان کار است و قسمت سختتر این است که در فاصله 3 ماه و یک هفته تا پایان فصل جاری لیگ برتر و در آستانه شروع فصل جدید لیگ قهرمانان آسیا چه کسی بیاید که بتواند سریعاً با این تیم واقعاً متوسط نتیجه بگیرد. با کیفیت و نوع بازی که پرسپولیس کنونی دارد، حتی بهترین مربی نیز قادر به ارتقا دادن سطح بازی این تیم بیش از 10 درصد نیست.» |
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|