عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6737 /
۱۴۰۰ شنبه ۲۸ فروردين
|
نیمه شب توفانی؛ غُرش استقلال در آسیا
احسان محمدی
زدن پنج گل حتی در یک بازی محلی هم لذتبخش است چه رسد به لیگ قهرمانان آسیا. استقلال در اولین بازی از گروهی که به «مرگ» شهرت یافته با نتیجه قاطع 5-2 توانست الاهلی عربستان را شکست دهد تا نخستین گام در این تورنمنت را محکم و امیدوارکننده بردارد. شاگردان فرهاد مجیدی در همان ابتدای بازی توسط فرشید اسماعیلی به گل دست پیدا کردند اما در یک عقبنشینی غیرضروری پنالتی دادند تا نیمه اول با نتیجه 1-1 تمام شود. عمر سوما پنالتی را مطمئن زد. الاهلی که در لیگ عربستان حال و روز خوشی ندارد و هفتاد روز را بدون پیروزی سپری کرده بود، در این نیمه هم آشفته، سردرگم و بیرمق بازی کرد و همین امر باعث شد به محض شروع نیمه دوم محمد نادری با یک بغل پا دروازه آنها را باز کند. بازی به شکلی پیش میرفت که همه میدانستند استقلال به گل میرسد. در نتیجه همین فشار آبیها بود که ارسلان مطهری با یک پاس مهدی قایدی را در موقعیت گلزنی قرار داد تا او با بغل پا دروازه را باز کند. این گل البته در موقعیت آفساید به ثمر رسید ولی آنقدر در این سالها از داوری ضرر دیدهایم که هیچکس دلش برای الاهلی نسوخت!
پیروزی 3-1 هم برای استقلال حاشیه امن نیاورد. عمر سوما باز گل زد و چند دقیقه بعد اشتباه رشید مظاهری باعث شد تا تیر دروازه به داد نماینده ایران برسد. همان توپ برگشت و مهدی قایدی با یک ضربه درخشان از پشت محوطه جریمه به زیبایی تور دروازه الاهلی را فتح کرد. یک گل چشمنواز که همه را به آینده درخشش این پسر بوشهری در فوتبال اروپا امیدوار کرد. جایی که دیگر بوشهری فوتبال ایران، مهدی طارمی جاده را برای بقیه ایرانیها صاف کرده است. این گل به نوعی کار را تمام کرد گرچه گل آخر بازی را شیخ دیاباته از روی نقطه پنالتی زد. پیروزی 5-2 باعث شد تا استقلال در هفته اول به صدر جدول برود چون الدوحیل حریف نامدار استقلال در این گروه ساعتی قبل با دو گل الشرطه عراق را شکست داد و حالا به خاطر تفاضل گل کمتر در رده دوم ایستاده است. اینکه الاهلی در لیگ عربستان شش بازی آخرش را باخته بود، در رده هفتم جدول این کشور ایستاده و خط دفاعش در بین تیمهای نیمه بالای جدول، با ۴۴ گل خورده ضعیفترین خط دفاعی را داشت هم چیزی از ارزش پیروزی استقلال کم نمیکند. هر مسابقه شرایط خودش را دارد و این یک تورنمنت تازه است.
بعید به نظر میرسد الشرطه و الدوحیل دو تیم دیگر این گروه به همین شکل تسلیم شوند اما استقلال به واسطه داشتن انبوهی از ستارگان آماده میتواند همه را غافلگیر کند. این بازیکنان همانها هستند که گاهی در تیم محمود فکری بیرمق و بیانرژی بودند و مثل پیرمردها در زمین نای دویدن نداشتند، یکی از کارهایی که فرهاد مجیدی و کادر جدیدش برای این استقلال انجام دادند، برگرداندن روحیه جنگندگی و شوق بردن است. آنهایی که بازی استقلال- الاهلی را تا ساعت دو و نیم شب دیدند، حتماً قبول میکنند که اگر استقلال پنج گل میخورد بازآنقدر عطش داشت که گل ششم را بزند و فوتبال مگر چیزی غیر از لذت بردن بازیکن و لذت بخشیدن به هواداران است؟
تبعیض نژادی در فوتبال اروپا برای لژیونرهای ایرانی
سینا بیدمشکی
شاید در ذهنتان این پرسش مطرح شده باشد که سطح فنی فوتبالیستهای درجه یک کشورمان چه میزان فاصلهای با بازیکنان بزرگ جهان در سطح اروپا دارد.
بازیکنان ملی پوش که غالباً تمایل بیشتری نسبت به بازی در خارج از کشور دارند و از سطح کیفی خوبی برخوردارند اما مشاهده میشود انتظار آنها در حد کشورهای حوزه خلیج فارس است و ملاکهای آنان، جنبه مالی را اولویت اصلی خود در نظر میگیرد.
هر چند از زمان کارلوس کیروش، بازیکنان ایرانی تمایل بیشتری نسبت به حضور در قامت یک لژیونر دارند اما قطعاً لیگهای عربی در مقایسه با لیگهای اروپایی نمیتوانند گزینه خوبی در جهت پیشرفت فنی بازیکنان ما باشند.
اهالی فوتبال جام جهانی روسیه را به خوبی در خاطر دارند. هر چند صعود به مراحل حذفی در حد رؤیا باقی ماند و در این امر موفق نشدیم اما نمایش خیرهکننده تیم ملی در گروه مرگ دنیا را حیرتزده کرد. در نهایت سرنوشت بازیکنان ملی پوش به کجا رسید؟ تیمهای عربی یا درجه سوم اروپایی!
شاید درک این موضوع مشکل باشد که در قرن بیست و یکم ملیت، نژاد، رنگ پوست و یا حتی دین یک بازیکن میتواند در امر پیشرفتش دخیل باشد! همانطور که انتخاب دیگر بازیکنان آسیایی برای تیمهای اروپایی گزینه آسودهتری به نظر میرسد!
میتوان چند عامل را در این رابطه مؤثر دانست و مورد بحث قرار داد. جفایی که در حق بازیکنان ایرانی میشود و ارزشهایشان کمتر مورد توجه باشگاههای مطرح اروپایی قرار میگیرد.
هر چند سیاست را از فوتبال جدا میدانند اما این جمله در حد همان یک حرف ساده بیان میشود و تحریمهای ظالمانه و محدودیتهایی که برای ملت مسلمان ایران در جهان ایجاد شده میتواند اولین عامل کلیدی در این موضوع باشد.
که البته همین تحریم عوامل زیر مجموعه و مربوط به خود را نیز دربر میگیرد.
موضوع دیگری که میتواند مورد توجه قرار گیرد قوانین مربوط به خدمت سربازی است. موضوعی که حتی سون هیونگ مین را تحت تأثیر این قانون قرار داد و موظف شد به کره جنوبی بازگردد تا این مورد را به اتمام برساند.
مهرداد پولادی یک نمونه شفاف در این رابطه است که به همین علت به کشور بازنمیگردد زیرا پایبند به قوانین سربازی کشور نبوده است و به اصطلاح سرباز فراری محسوب میشود و فوتبال خود را خارج از ایران دنبال میکند.
شایان ذکر است بازیکنان تیم ملی ایران میتوانستند در جام ملتهای آسیا که در سال ۲۰۱۹ برگزار شد با کسب قهرمانی در این تورنمنت شامل قانون معافیت از سربازی شوند و به اصطلاح یکی از پاداشهای آنان باشد که موفق نشدند و در نهایت برابر ژاپن در نیمه نهایی مغلوب شدند.
عامل سوم میتواند به استعدادیابی و مباحث آکادمیک و همچنین حضور مدیربرنامههای فوتبالی کاربلد مرتبط باشد. البته مدیربرنامه در فوتبال ایران در سطح کلمه «دلال» باقی مانده است و نگاه مثبتی در جهت آن تاکنون وجود نداشته است! تصور کنید مهدی طارمی زودتر از اینها کشف میشد! شاید میتوانست با سن کمتر همین عملکرد درخشان را در اروپا به نمایش بگذارد و قیمت او چندین برابر قیمت فعلیاش باشد و باشگاههای بیشتری مشتاق به سرمایهگذاری بر روی او در سالهای آینده دوران حرفهایاش بودند. سن عامل مؤثری در ارزشگذاری قیمت بازیکنان محسوب میشود.
عدم تطابق و سازگاری با شرایط زندگی در اروپا و یا حتی عدم تسلط به زبان انگلیسی را هم میتوان یک عامل مؤثر در این مباحث دانست. عاملی که حتی گرت بیل بازیکن ولزی را نیز تحت تأثیر خود قرار داده بود. البته در فراگیری زبان اسپانیایی که همین امر موجب شده بود در دوران حضور خود در اسپانیا پس از چند سال نتواند به خوبی صحبت کند و سوژه مطبوعات اسپانیایی شده بود.
چندی پیش سایت مطرح فوتبال پلنت به این موضوع اشاره کرد. مهدی طارمی را به عنوان سوژهای برای این منظور انتخاب کرد و اذعان داشت که طارمی ثابت کرد در تمام دنیا استعدادهای فوتبالی وجود دارد و برای پیدا کردن بازیکنان درست باید به دوردستها نیز چشم دوخت.
سردار آزمون، کریم انصاریفرد و مهدی طارمی که عملکرد مطلوبی در این فصل فوتبال اروپا داشتند و در امر گلزنی بسیار موفق بودهاند، نمونههای بارز از مهاجمان باکیفیت ایرانی هستند. به اصطلاح آقای گلهای پرتلاشی به فوتبال اروپا صادر کردیم گرچه لژیونرهای ما در این سالها رو به افزایش بوده و نمونههای زیادی برای بیان وجود دارد اما هنوز در یک تیم بزرگ وارد نشدهاند تا یاد علی دایی و علی کریمیها را برای فوتبال دوستان ایرانی زنده کنند و البته که این امید برای طارمی وجود دارد. همان گونه که فرشاد پیوس از او تمجید میکند و میگوید میتواند علی دایی دیگری برای فوتبال ایران باشد.
در عصر مدرن فعلی رسانهها پیشرفت چشمگیری در ارائه پوشش سریع اخبار داشتند و رسانههای اروپایی میتوانند نیم نگاهی به مهدی قائدیهای ایران داشته باشند تا بالاخره ایرانیها به این باور برسند که سردار آزمون و امثالهم ممکن است به تیمهای بزرگ اروپایی برسند و صرفاً سوژهای برای بازاریابی خبرگزاریهای داخلی و اروپایی نباشند.
چشمانتظار درخشش گلولههای هجومی
ترک عادت موجب مرض نیست
این متکی شدن به بازیکنی ۳۹ ساله همیشه معنای بدی ندارد، بلکه معنایش این است که این مرد ۳۹ ساله جلوتر از همه در صف ستاره بودن ایستاده است، با کار مداوم و آمادگی همیشگی
عادت داشتیم که پیش از این، تیمهای ایرانی را در رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا با فرمتی متفاوتتر از آنچه در رقابتهای داخلی دیده بودیم، به نظاره بنشینیم؛ نمونهاش هم درخشش آبیهای تهرانی در لیگ قهرمانان آنهم در شرایطی که در رقابتهای لیگ برتر شرایط چندان مناسبی نداشتهاند. پرسپولیس اما همانطور که معادلات را مدتهاست در مسابقات داخلی برهم زده، این تعادل را هم در لیگ قهرمانان آسیا به هم زد تا ارتش سرخ در هندوستان هیچ تفاوتی با تهران نداشته باشد.
همان روزهایی که مدیران باشگاه پرسپولیس در تب و تاب عقد قرارداد با شهریار مغانلو بودند و برای سرخپوش کردن لژیونر فوتبال ایران به هر دری میزدند، مشخص بود که کار پسر شماره ۷۰ تیم پرسپولیس سخت خواهد بود. در شرایطی که سرخها در آن زمان میتوانستند آرمان رمضانی را لااقل برای سفت کردن پیچهای نیمکت خود در رختکن حفظ کنند و تنها یک بازی برای بازگشت عیسی آلکثیر صبر داشته باشند، این اتفاق نیفتاد تا هم ضرری میلیاردی به حساب لاغر سرخها برای تسویه با مهاجم یاغیشان وارد شود و هم مبلغی کلان برای عقد قرارداد با شهریار مغانلو از اموال باشگاه کسر گردد. شهریار مغانلو آمد تا آرمان رمضانی برود و مهدی عبدی به نیمکت پیچ شود اما چه کسی است که نداند پرسپولیس حتی با ترکیب بینظیر مهدی ترابی و عیسی آلکثیر هم میتوانست بدرخشد و نیازی به مهاجم معمولاً گل نزنی به اسم مغانلو نبود.
سیاستهای اشتباه سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس در به خدمت گیری مهاجمانی نظیر افراد مذکور باعث آن شده که اکنون پیکان آتش سرخها دیگر جانی نداشته باشد و هواداران قرمزپوشان برای پیروزی در هر بازی چشم امید به مدافعان تیم داشته باشند. تیمی که مهدی ترابی، وحید امیری و عیسی آلکثیر را توأمان در زمین داشته باشد، هرگز احتیاجی به مهاجمانی درجه ۲ و ۳ نخواهد داشت اما یحیی گلمحمدی همانقدر که به تغییر تاکتیک بیاعتقاد شده، نسبت به تغییر بازیکنان هم منفعل عمل میکند؛ نمونهاش هم ماجرای لو رفتن بیچون و چرای ترکیب سرخها که پای مدیریت باشگاه را هم به قضیه باز کرد.
پرسپولیس توانست در نخستین گام حضور خود در هندوستان از پس الوحده امارات بربیاید اما نمایش سرخپوشان هرگز در حد و اندازههای تیم نایبقهرمان آسیا نبود. قرمزها در آسانترین گروه لیگ قهرمانان آسیا حتی با این شرایط هم راه دشواری برای صعود نخواهند داشت اما قصه تازه از مرحله حذفی شروع میشود؛ جایی که پرسپولیس با همین شرایط باید به مصاف تیمهای گلچین شده آسیایی برود.
با وجود تمام این سیاهیها و نکات تاریک، با کمی دقت و با چاشنی خوشبینی نقطه روشنی هم در همان خط هجومی پرسپولیس میتوان یافت. عیسی آلکثیر با گلی که در رقابتهای لیگ برتر به ثمر رساند، نشان داد که هنوز هم انگیزههای خود را از دست نداده و اگر کمی بیشتر در ترکیب تیم یحیی گلمحمدی جا بیفتد، قطعاً به همان قاتل سریالی تیمهای عربی تبدیل خواهد شد. مهدی ترابی هم دوران خوش را از سر گرفته و باز هم نفر اول ارتش سرخ در تعیین روند هجومی بازیهاست. با کمی امیدواری و صبر شاید بتوان پرسپولیس را در مرحله حذفی درخشانتر هم تصور کرد، به شرط بازگشت عیسی و تداوم روند خوب مهدی.
پرسپولیس آسیایی با ورژن داخلی
همان همیشگی
سامان موحدیراد
نمایش پرسپولیس 2021 در آسیا چیزی شبیه به همان نسخه لیگ برتری این تیم بود. پیروزی مهم در شروع رقابتها و کسب سه امتیاز در گروهی که صعود از آن برای سرخها نباید چندان سخت باشد. با موقعیت آفرینیهای فراوان و گلزنیهای محدود. با ناکارآمدی مهاجمان و سوپراستار شدن سیدجلال 39 ساله. چیزی شبیه به همان پیروزیهای قطعی اما اقتصادی پرسپولیس در لیگ برتر در دو فصل اخیر. چیزی که در پرسپولیس این دو سال اخیر به ویژه در دوران یحیی گلمحمدی جذاب است همین قطعیت در کسب این پیروزیهای اقتصادی است. به هر حال میدانیم که برتری با یک گل بسیار شکننده است و ای بسا این چنین پیروزیهایی به شکست تبدیل شدهاند اما پرسپولیس با ساخت یک دیوار آهنین دفاعی در این سالها کاری کرده که گل زدن به این تیم آرزویی برای سایرین باشد. برای همین است که آنها حتی وقتی با بحرانی مثل عدم گلزنی مهاجمانشان هم مواجه میشوند، پیروز میدانها هستند.
در این میان نباید از نمایش خارقالعاده سیدجلال حسینی در پرسپولیس چشمپوشی کرد. مدافع و کاپیتان پا به سن گذاشته سرخها که عملکرد خیرهکنندهاش موجب شده تا در روزهای بد گلزنان این تیم هم پرسپولیس سهمی از گشودن دروازه حریفان داشته باشد.
حضور چند سال اخیر پرسپولیس در رقابتهای آسیایی و صعود دوباره این تیم به فینال نشان میدهد که آنها تجربه کافی از کلاس لیگ قهرمانان را دارند. برای همین باید به خوبی بدانند که برای شکستن طلسم قهرمان نشدنهایشان در آسیا و کسب یک جام مهم برای خودشان باید کیفیتی فراتر از آنچه در شب اول رقابتها را به نمایش گذاشتند را ارائه دهند. مهاجمهای پر تعداد و پرآوازه پرسپولیس باید خیلی زود از سد گلنزنیهایشان عبور کنند و تهدیدی برای حریفان به حساب بیایند. عبور از سد گوا، الریان و الوحده نباید چندان سخت باشد اما حریفان قدرتری در شرق و غرب آسیا برای این جام دندان تیز کردهاند.
شنل سرخ کاپیتان
سوپرمن اینجاست
سام ستارزاده
فصل جدید لیگ قهرمانان آسیا، ستاره مسن کم به خود ندیده. بافتیمبی گومیس مهاجم الهلال، مسعود شجاعی هافبک تراکتور، سانتی کازورلا هافبک سرشناس السد و اسماعیل مطر که دقایقی نیز مقابل پرسپولیس به میدان رفت، همگی ازجمله بازیکنانی بودند که فوتبال آسیا چشم به این داشت که با تماشای گلزنی آنها شگفتزده شود اما از میان این جمع، شاهکار هفته را نه یک مهاجم یا هافبک با سابقه بازی در آرسنال یا لیون، بلکه یک مدافع میانی ۳۹ ساله انجامداد؛ سیدجلال حسینی!
آنچه در مورد گل باارزش سیدجلال در هفته نخست حیرتآور بود، این بود که مدافع باتعصب سرخها نه روی یک ضربه کرنر و با سر، بلکه از پشت محوطه جریمه و با یک بغلپای استادانه و سرضرب توپ را دقیقاً به سهکنج قفس توری راشد علی هدایت کرد؛ گلی که ما ایرانیها را به یاد سوپرگلهای عبدالله کرمی که با جمله «بزن یکی از اون ضربههای معروفتو» از شاهین بهرامنژاد (گزارشگر سرشناس استان بوشهر) میانداخت و اماراتیها و هنک تن کاته هلندی را به یاد سوپرگل سه سال قبل خود سیدجلال به الجزیره که امضایی زیبا به پای حکم حذف تیم پرادعای نماینده فوتبال امارات در لیگ قهرمانان سال ۲۰۱۸ بود.
مدافع کارکشته شمالی قرمزپوشان در حالی جور خط حمله تیمش را در آسیا هم کشید که هنوز موتور گلزنی امیدهای اول گلزنی این تیم روشن نشده. شهریار مغانلو، خرید پر سروصدای پرسپولیس، ضربه سرش با بدبیاری روی تیر دروازه الوحده لانه میکند. عیسی آلکثیر که محرومیت طولانیمدت خود را پشت سر گذاشته نیز هنوز با آن مهاجم دوره گذشته لیگ قهرمانان که هیچ توپی در حوالی محوطه جریمه را بدون تهدید دروازه رقبا رها نمیگذاشت، فاصله دارد؛ و این را سر پاس ضعیفش به وحید امیری در دقایق انتهایی دیدار با الوحده اثباتکرد. مهدی عبدی نیز حتی بهقدری مورد اعتماد یحیی نبود که با انتقال امیری به پست دفاع چپ نیز به امید عالیشاه که در اصل یک هافبک کناری است، ترجیح داده نشود.
نکته حیرتآور در مورد کاپیتان پرسپولیس که شاید با ادامه این روند تا ۵۰ سالگیاش نیز وی را در زمین چمن ببینیم، این است که در رقابتهای داخلی نیز هر چهار ضربهای که در چارچوب دروازه رقبایش (مس، شهرخودرو، سایپا و تراکتور) زده، به تور نشسته. با احتساب گل زیبای سیدجلال به الوحده، تا اینجای این فصل وی از مجموع مهاجمین پرسپولیس، مهدیخانی، شریفی و مغانلوی ناکام، آرمان رمضانی که به رقیب سنتی پیوست و آلکثیر و عبدی و وحید امیری، تنها یک گل کمتر بهثمر رسانده است!
جمله معروف «مگر حسینی سوپرمن است؟» هنک تن کاته در وصف سیدجلال حسینی ۳۶ ساله را همه هنوز به یاد داریم. پس از آن جمله، هر بار سرمربی سابق آژاکس و دستیار سابق آورام گرانت در چلسی راهش از ارتش سرخ عبور کرده، برق شنل سرخ سیدجلال چشمانش را آزار داده. سید باتعصب پرسپولیس هر سال با اصطلاح «پا به سن گذاشتن» غریبهتر میشود و دیگر حتی گزارشگران انگلیسیزبان و عربیزبان لیگ قهرمانان آسیا را به این اعتراف واداشته که برای آن دسته از فوتبالیستهایی که زندگی حرفهای و سالم را در حرف و عمل بهخوبی بلدند، سن تنها یک عدد است.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو