printlogo


کد خبر: 227902تاریخ: 1400/1/28 00:00
تبعیض نژادی در فوتبال اروپا برای لژیونرهای ایرانی

سینا بیدمشکی
 
شاید در ذهنتان این پرسش مطرح شده باشد که سطح فنی فوتبالیست‌های درجه یک کشورمان چه میزان فاصله‌ای با بازیکنان بزرگ جهان در سطح اروپا دارد.
بازیکنان ملی پوش که غالباً تمایل بیشتری نسبت به بازی در خارج از کشور دارند و از سطح کیفی خوبی برخوردارند اما مشاهده می‌شود انتظار آنها در حد کشورهای حوزه خلیج فارس است و ملاک‌های آنان، جنبه مالی را اولویت اصلی خود در نظر می‌گیرد.
هر چند از زمان کارلوس کی‌روش، بازیکنان ایرانی تمایل بیشتری نسبت به حضور در قامت یک لژیونر دارند اما قطعاً لیگ‌های عربی در مقایسه با لیگ‌های اروپایی نمی‌توانند گزینه خوبی در جهت پیشرفت فنی بازیکنان ما باشند.
اهالی فوتبال جام جهانی روسیه را به خوبی در خاطر دارند. هر چند صعود به مراحل حذفی در حد رؤیا باقی ماند و در این امر موفق نشدیم اما نمایش خیره‌کننده تیم ملی در گروه مرگ دنیا را حیرت‌زده کرد. در نهایت سرنوشت بازیکنان ملی پوش به کجا رسید؟ تیم‌های عربی یا درجه سوم اروپایی!
شاید درک این موضوع مشکل باشد که در قرن بیست و یکم ملیت، نژاد، رنگ پوست و یا حتی دین یک بازیکن می‌تواند در امر پیشرفتش دخیل باشد! همانطور که انتخاب دیگر بازیکنان آسیایی برای تیم‌های اروپایی گزینه آسوده‌تری به نظر می‌رسد!
می‌توان چند عامل را در این رابطه مؤثر دانست و مورد بحث قرار داد. جفایی که در حق بازیکنان ایرانی می‌شود و ارزش‌های‌شان کمتر مورد توجه باشگاه‌های مطرح اروپایی قرار می‌گیرد.
هر چند سیاست را از فوتبال جدا می‌دانند اما این جمله در حد همان یک حرف ساده بیان می‌شود و تحریم‌های ظالمانه و محدودیت‌هایی که برای ملت مسلمان ایران در جهان ایجاد شده می‌تواند اولین عامل کلیدی در این موضوع باشد.
که البته همین تحریم عوامل زیر مجموعه و مربوط به خود را نیز در‌بر می‌گیرد.
موضوع دیگری که می‌تواند مورد توجه قرار گیرد قوانین مربوط به خدمت سربازی است. موضوعی که حتی سون هیونگ مین را تحت تأثیر این قانون قرار داد و موظف شد به کره جنوبی بازگردد تا این مورد را به اتمام برساند.
مهرداد پولادی یک نمونه شفاف در این رابطه است که به همین علت به کشور بازنمی‌گردد زیرا پایبند به قوانین سربازی کشور نبوده است و به اصطلاح سرباز فراری محسوب می‌شود و فوتبال خود را خارج از ایران دنبال می‌کند.
شایان ذکر است بازیکنان تیم ملی ایران می‌توانستند در جام ملت‌های آسیا که در سال ۲۰۱۹ برگزار شد با کسب قهرمانی در این تورنمنت شامل قانون معافیت از سربازی شوند و به اصطلاح یکی از پاداش‌های آنان باشد که موفق نشدند و در نهایت برابر ژاپن در نیمه نهایی مغلوب شدند.
عامل سوم می‌تواند به استعدادیابی و مباحث آکادمیک و همچنین حضور مدیربرنامه‌های فوتبالی کاربلد مرتبط باشد. البته مدیربرنامه در فوتبال ایران در سطح کلمه «دلال» باقی مانده است و نگاه مثبتی در جهت آن تا‌کنون وجود نداشته است! تصور کنید مهدی طارمی زودتر از این‌ها کشف می‌شد! شاید می‌توانست با سن کمتر همین عملکرد درخشان را در اروپا به نمایش بگذارد و قیمت او چندین برابر قیمت فعلی‌اش باشد و باشگاه‌های بیشتری مشتاق به سرمایه‌گذاری بر روی او در سال‌های آینده دوران حرفه‌ای‌اش بودند. سن عامل مؤثری در ارزشگذاری قیمت بازیکنان محسوب می‌شود.
عدم تطابق و سازگاری با شرایط زندگی در اروپا و یا حتی عدم تسلط به زبان انگلیسی را هم می‌توان یک عامل مؤثر در این مباحث دانست. عاملی که حتی گرت بیل بازیکن ولزی را نیز تحت تأثیر خود قرار داده بود. البته در فراگیری زبان اسپانیایی که همین امر موجب شده بود در دوران حضور خود در اسپانیا پس از چند سال نتواند به خوبی صحبت کند و سوژه مطبوعات اسپانیایی شده بود.
چندی پیش سایت مطرح فوتبال پلنت به این موضوع اشاره کرد. مهدی طارمی را به عنوان سوژه‌ای برای این منظور انتخاب کرد و اذعان داشت که طارمی ثابت کرد در تمام دنیا استعدادهای فوتبالی وجود دارد و برای پیدا کردن بازیکنان درست باید به دوردست‌ها نیز چشم دوخت.
سردار آزمون، کریم انصاری‌فرد و مهدی طارمی که عملکرد مطلوبی در این فصل فوتبال اروپا داشتند و در امر گلزنی بسیار موفق بوده‌اند، نمونه‌های بارز از مهاجمان باکیفیت ایرانی هستند. به اصطلاح آقای گل‌های پرتلاشی به فوتبال اروپا صادر کردیم گرچه لژیونرهای ما در این سال‌ها رو به افزایش بوده و نمونه‌های زیادی برای بیان وجود دارد اما هنوز در یک تیم بزرگ وارد نشده‌اند تا یاد علی دایی و علی کریمی‌ها را برای فوتبال دوستان ایرانی زنده کنند و البته که این امید برای طارمی وجود دارد. همان گونه که فرشاد پیوس از او تمجید می‌کند و می‌گوید می‌تواند علی دایی دیگری برای فوتبال ایران باشد.
در عصر مدرن فعلی رسانه‌ها پیشرفت چشمگیری در ارائه پوشش سریع اخبار داشتند و رسانه‌های اروپایی می‌توانند نیم نگاهی به مهدی قائدی‌های ایران داشته باشند تا بالاخره ایرانی‌ها به این باور برسند که سردار آزمون و امثالهم ممکن است به تیم‌های بزرگ اروپایی برسند و صرفاً سوژه‌ای برای بازاریابی خبرگزاری‌های داخلی و اروپایی نباشند.
 

Page Generated in 0.0056 sec