عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6808 /
۱۴۰۰ سه شنبه ۲۲ تير
|
یادداشت بوریس بکر، اسطوره آلمانی تنیس:
فدرر به آخر خط رسیده
حدس من این است که راجر فدرر این چند روز اخیر را به فکر کردن گذرانده و احساس میکنم او تابستان آینده به ویمبلدون بازنخواهد گشت بهخاطر اتفاقاتی که رخ داد و به تصور من برای او شوکهکننده بود.
سرعت تغییر در قله تنیس مردان در 12 ماه گذشته زیاد بوده و فدرر، نوواک جوکوویچ و رافائل نادال را شگفتزده کرده، هرچند به دلایل مختلف.
یک چیز قطعی است؛ جوکوویچ آخرین بازمانده از گروهی است که به آن «بیگ فور» میگفتیم. سه بزرگ دیگر -اندی ماری زمانی در این دستهبندی جا میشد- باید به چیزهای زیادی فکر کنند و تغییرات بزرگی پیش رویشان
قرار دارد.
راجر در حالی به ویمبلدون آمد که فکر میکرد همه چیز طبق برنامهاش پیش میرود، مشکلات زانو را پشت سر میگذارد، روی زمین خاک رس آمادگی بدنی لازم را به دست میآورد و شانس خوبی برای رسیدن به فینال مثل سال 2019 دارد. فکر نمیکنم برای بازنشستگی به این رقابتها آمد اما شاید الان به این نتیجه رسیده باشد که زمان مناسب فرا رسیده. شکل باخت او به هوبرت هورکاتش همه چیز را عوض کرد.
اکراه دارم از اینکه بگویم او باید چه کند چون چیزی که در تنیس یاد گرفتم این بود که در نهایت تصمیمگیری با خود بازیکن است. شاید از شما حمایت کنند و از بیرون زمین کمک شوید، اما ورزش شما را تنها می گذارد. از نظر ذهنی مبارزه بزرگی است و تنها او میتواند آن باخت 6 بر صفر در ست سوم را احساس کند.
راجر این حق را دارد که هرطور میخواهد از تنیس برود. او محبوبترین بازیکن تاریخ تنیس بوده و علاقه به این ورزش در سراسر جهان را به سطح جدیدی رسانده. فکر میکنم او قصد داشت سال آینده هم به حضور در مسابقات ادامه دهد اما بعید میدانم نظرش همچنان همین باشد.
راجر و رافا به یکدیگر انرژی دادهاند بنابراین شاید تصمیم فدرر روی تنیسور اسپانیایی که در ماه آینده به واشنگتن برمیگردد هم تأثیر بگذارد. آنها خوب میدانند بازیکنانی که 10 سال جوانتر هستند عملکرد بهتری دارند؛ حالا فقط نوواک مانده و یک عده بازیکن باانگیزه به دنبالش.
اگر جای اندی بودم، تا آخر سال هرچه میتوانستم مسابقه میدادم و بعد کنار میکشیدم. فقط در صورت شرکت در چند تورنمنت پیاپی جایگاه واقعیاش را میشناسد. با چند ست تمرینی نمیتوانید به شناخت درستی برسید. او هم باید خودش تصمیم بگیرد.
دیدن افول ستارهها ناراحتکننده است اما به همان اندازه شکوفا شدن بازیکنان جوان هیجانانگیز است. این یک فرآیند طبیعی است و از آن گریزی ندارید، نامتان هرچه میخواهد
باشد.
منبع: دیلیمیل
جوکوویچ روی ابر رکوردها
آدام زاگوریا
همین سه سال قبل نوواک جوکوویچ در حالی وارد ویمبلدون شد که 12 قهرمانی درگرنداسلمها بیشتر در کارنامهاش نبود؛ هشتتا کمتر از راجر فدرر و پنجتا کمتر از رافائل نادال. اما این صرب 34ساله که سالهای ابتدایی دوران حرفهای خود را زیر سایه این دو غول تنیس مدرن سپری کرد، بر دنیای تنیس مسلط شد و از 12 گرنداسلم اخیر هشتتا را برده که آخرین آنها با پیروزی 3 بر یک یکشنبه مقابل متئو برتینی از ایتالیا در فینال ویمبلدون به دست آمد. نوله با ششمین قهرمانی در ویمبلدون با رکورد 20 قهرمانی فدرر و نادال برابر شد و بعد از بردن اوپن استرالیا و فرانسه، 21 مسابقه پیاپی در گرنداسلمها را با پیروزی به پایان رسانده. اگر در شهریور قهرمان اوپن آمریکا شود، با رکورد چهار قهرمانی در یک سال راد لاور در سال 1969 برابر میشود. جوکوویچ بعد از قهرمانی ویمبلدون گفت: «واقعاً فکر میکنم میتوانم از عهدهاش بربیایم، تمام تلاشم را میکنم. اینکه بهترین بازیهایم را در گرنداسلمها انجام دهم، برایم بیش از هر چیز اولویت دارد.»
نگاه آماری:
20: وقتی پیت سمپراس در سال 2002 آخرین قهرمانیاش در گرنداسلمها را به دست آورد، 14 جایزه بزرگ جمع کرده بود. روی امرسون با 12 قهرمانی دوم بود و لاور و بیورن بورگ با 11 قهرمانی در گرنداسلمها در رده بعدی قرار داشتند. حالا سه نفر از سمپراس جلو افتادهاند و هر کدام 20 قهرمانی دارند؛ جوکوویچ، فدرر و نادال در عصر طلایی تنیس.
نادال در ویمبلدون شرکت نکرد تا استراحت کند اما در آمریکا خواهد بود، فدرر شاید بعد از باختن در یکچهارم نهایی ویمبلدون تصمیم به بازنشستگی بگیرد اما جوکوویچ انتظار ندارد رقبایش فعلاً از بازی دست بکشند.
30: جوکوویچ برای سیامینبار در فینال گرنداسلمها بازی کرد و حالا آمارش 20 برد در برابر 10 باخت است.
2/4میلیون دلار: جایزه نقدی جوکوویچ برای قهرمانی در انگلیس است، به برتینی هم 3/1میلیون دلار میرسد.
1969: آخرینبار که یک مرد توانست در یک سال هر چهار گرنداسلم را ببرد. لاور در سال 1962 هم بهعنوان یک آماتور این کار را کرده بود. جوکوویچ برای بردن «اسلم طلایی» یعنی چهار گرنداسلم بهعلاوه طلای المپیک هم شانس و امید دارد. اشتفی گراف در سال 1988 به این افتخار رسید.
6: جوکوویچ تا به حال شش قهرمانی در ویمبلدون به دست آورده. تنها فدرر با هشت و سمپراس با هفت قهرمانی از او آمار بهتری در عصر اوپن دارند. بیورن بورگ در سالهای 1980-1976 پنجبار پیاپی قهرمان شد.
9: 9تا از 20 قهرمانی جوکوویچ در گرنداسلمها در استرالیا بوده، سهتا در آمریکا و دوتا در فرانسه.
8: بعد از ویمبلدون 2018 که جوکوویچ در فینال کوین اندرسون را در ستهای پیاپی شکست داد، در 12 گرنداسلم شرکت کرده که در هشتتای آنها به قهرمانی رسیده. او و نادال از 13 گرنداسلم اخیر 12تا را بردهاند و «سه بزرگ» 16تا از 17 گرنداسلم اخیر را مال خود کردهاند.
2: جوکوویچ تنها مردی است که هر گرنداسلم را حداقل دوبار برده. نادال تنها یک قهرمانی در استرالیا دارد و فدرر تنها یکبار در فرانسه به قهرمانی رسیده.
55: «سه بزرگ» در 64 گرنداسلم اخیر روی هم 55بار قهرمان شدهاند.
8: بازیکنان زیر 30 سال در هشت بازی خود در فینال گرنداسلمها برابر «سه بزرگ» هشتبار باختهاند.
67: مردان اروپایی در 67تا از 68 گرنداسلم اخیر قهرمان شدهاند. خوان مارتین دل پوترو از آرژانتین در اوپن آمریکای 2009 تنها استثنا به حساب میآید.
34: جوکوویچ با این پیروزی به آمار 34 برد و 3 باخت در این فصل رسید در حالی که آمار برتینی به 32 برد و 7 باخت تقلیل یافت.
27/30: جوکوویچ مدعی جدی رسیدن بهعنوان بهترین تنیسور تاریخ است. علاوه بر دستاوردهای دیگر، او در برابر فدرر 27 برد و 23 باخت داشته و 30بار نادال را شکست داده در حالی که 28 مرتبه به تنیسور اسپانیایی باخته است. در ماه اسفند او 311 هفته صدرنشینی در جدول رنکینگ بهترین مردان جهان را کامل کرد و از رکورد فدرر گذشت.
منبع: فوربز
مانچینی چگونه موفق شد؟
پیچ تاریخی ایتالیا
مانچینی برای این موفقیت مسیر تاریخی فوتبال ایتالیا را تغییر داد. او بااستعدادترین بازیکنان یورو را در اختیار نداشت، ولی با چینش تاکتیکی عالی، روانشناسی و کاریزما به موفقیت رسید. تیم ایتالیا با او 34 بازی است که نباخته است
یادداشت
اندی هانتر
روبرتو مانچینی زمانی که در بدترین شرایط، تیم ایتالیا را تحویل گرفت، وعده تغییر داد. در آن هنگام ایتالیا از صعود به جامجهانی 2018 باز مانده بود و حالا مانچینی به وعدهاش
عمل کرده.
تاریخ از او بهعنوان قهرمان یورو 2020 یاد میکند، اما دستاورد او بسیار فراتر از اینهاست. تیم ملی ایتالیا از معدود مواردی است که همه در ایتالیا به اتفاق آن را دوست دارند؛ در کنار خانواده و پاستا. مانچینی نگرش یک کشور نسبت به تیم ملی را تغییر داده. او تیمی سرگرمکننده و شجاع ساخت که توپ را میخواهد و بر سر آن ریسک میکند.
صرفنظر از اینکه در پنالتیهای بازی ومبلی چه شد، این دستاورد مانچینی بسیار بزرگ است. ضربات پنالتی یک رقابت کاملاً مجزا از فوتبال هستند و نیاز به توان فنی، جرأت، قدرت ذهنی و کمی هم دیوانگی دارند، به همین دلیل نباید مانچینی و البته گرت ساوتگیت را بر مبنای پیروزی در ضربات پنالتی قضاوت کرد.
اما وقتی تا فینال میرسید و جام را به خانه میبرید، اوضاع بسیار شیرینتر هم میشود، بهویژه اگر در خانه رقیب بازی کنید، در ابتدای بازی عقب بیفتید، تعداد تماشاگرانتان نسبت به رقیب یک به پنج باشد و یکی از بهترین بازیکنانتان را در اختیار نداشته باشید (درست است، لئوناردو اسپیناتزولا در ومبلی حاضر بود، اما در میدان نبود.)
به این فکر کنیم که چه بازیکنانی در وقت اضافه در تیم ایتالیا حضور داشتند؛ آندرهآ بلوتی از تورینو که نزدیک بود سقوط کند، دو بازیکن از ساسولو (مانوئل لوکاتلی و دومنیکو براردی)، مدافع چپ سوم چلسی (امرسون) و گزینه سوم پست بال یوونتوس (فدریکو برناردسکی). آنوقت در طرف مقابل، دو دقیقه مانده به پایان بازی، جیدون سانچو و مارکوس رشفورد در کنار زمین برای انگلیس حاضر شده بودند.
ضربات پنالتی مشخص کرد چه تیمی جام را به خانه میبرد، اما 120 دقیقه بازی نشان داد کدام مربی برتر است و مانچینی در این بازی کاملاً برتری خود را نشان داد.
انگلیس محافظهکارانهتر از همیشه بازی میکرد. آنها یک مدافع کناری اضافی داشتند (کیهران تریپیر) و از سیستم 1-3-2-4 قبلی خود به 1-2-4-3 تغییر وضعیت داده بودند. گل زودهنگام انگلیس کار مانچینی را حتی سختتر هم کرد. حالا انگلیس میتوانست عقب بنشیند و با سرعت بالای رحیم استرلینگ، در ضدحملات ضربه بزند. همچنین سه مهاجم انگلیس میتوانستند روی سه هافبک ایتالیا فشار بیاورند. هری کین هم بود و این حس وجود داشت که انگلیس به گل دوم هم خواهد رسید، بهویژه که ایتالیا نمیتوانست فضای لازم را پیدا کند.
اما انگلیس نتوانست از برتری میزبانی خود استفاده کند. آنها بیشتر و بیشتر عقبنشینی کردند و امیدوار بودند شاید از هیچ، ضدحمله بسازند. سبک بازی مالکانه مانچینی نمیتوانست خط دفاعی عملاً هفتنفره (پنج مدافع و دو هافبک) انگلیس را باز کند، اما نمیگذاشت انگلیس دست به حمله بزند.
مانچینی گفت: «آن گل زودهنگام ضربه سختی به ما زد، اما در نهایت قدرت لازم را داشتیم تا به بازی برگردیم و به نظرم شایسته برد بودیم.»
در اواسط نیمه دوم بود که چیرو ایموبیله (که همیشه در نبردها ناموفق بود) و نیکولو بارلا بیرون آمدند و براردی و برایان کریستانته به زمین رفتند. اینسینیه به مرکز رفت (اگر دوست دارید میتوانید بگویید شماره 9 کاذب، اما او بیشتر شبیه یک شماره 10 واقعی بود) و کیهزا و براردی دو مهاجم ایتالیا شدند که از کنارهها حمله میکردند.
اینسینیه حالا فضا پیدا کرد. جوردن پیکفورد در مدتی کوتاه دو مهار سخت داشت. بعد هم ایتالیا به گل دست یافت. گل لئوناردو بونوچی در آشفتگی محوطه جریمه به ثمر رسید، اما در هر حال گل ایتالیا دیر یا زود زده میشد. کمی بعد هم براردی ضربهای زد که اگر گل میشد، میشد آن را بهترین گل تورنمنت دانست.
90 دقیقه در شرایطی به پایان رسید که مشخص شد جورجیو کیهلینی با وجود لبخندها و ژست مثبتی که میگیرد، همچنان کمی بدجنسی دارد. او بوکایو ساکا را با دست متوقف کرد تا مانع ضدحمله انگلیس شود، اما کیهلینی در وقت اضافه فوقالعاده بود. او یک ضدحمله رحیم استرلینگ را خنثی کرد. حتی خود استرلینگ هم تکل کیهلینی را تمجید کرد. تنها امید انگلیس، استرلینگ بود که کیهلینی یکبار دیگر مانع گلزنی او شد.
بعد نوبت به ضربات پنالتی رسید. ضربه بلوتی مهار شد (انگلیس پیش افتاد)؛ سپس ضربه بد رشفورد به تیر برخورد کرد (مساوی)؛ جانلوییجی دوناروما ضربه جیدون سانچو را مهار کرد (ایتالیا پیش افتاد)؛ ضربه جورجینیو به تیر برخورد کرد و در دستان پیکفورد آرام گرفت (مساوی) و در نهایت دوناروما با هیکل تنومندش توانست پنالتی ساکا را بگیرد.
مردان مانچینی برخی از بهترین نمایشهای یورو را داشتند. بهجز بازی با اسپانیا، آنها بر همه رقیبان خود در این جام تسلط داشتند. آمار فینال کاملاً گویاست؛ ایتالیا 62درصد مالکیت توپ داشت، 20 ضربه به سمت دروازه حریف زد در حالی که این عدد برای انگلیس 6 بود و تنها ضربه داخل چارچوب انگلیس هم گل لوک شاو بود.
مانچینی برای این موفقیت مسیر تاریخی فوتبال ایتالیا را تغییر داد. او بااستعدادترین بازیکنان یورو را در اختیار نداشت، ولی با چینش تاکتیکی عالی، روانشناسی و کاریزما به موفقیت رسید. تیم ایتالیا با او 34 بازی است که نباخته است و یک بازی دیگر با رکورد اسپانیا
فاصله دارد.
لئوناردو بونوچی بعد از بازی گفت: «چه چیزی ما را خاص کرد؟ باور ما و رابطهای که با یکدیگر داشتیم. ما 50 روز است که با هم هستیم و هنوز از دست هم خسته نشدهایم. حتی وقتی استراحت داشتیم و نزد خانوادههایمان میرفتیم، باز هم با هم معاشرت میکردیم. همسرم از من پرسید چرا حتی در زمانهای استراحت هم بازیکنان با خانوادههایشان کنار هم هستند؟ حوصله ما از دست دیگر بازیکنان سر نمیرفت. وقتی شما تا این مدت دور از خانه هستید، دوست دارید به خانه برگردید، اما ما چنین حسی نداشتیم و میخواستیم تا آخر با هم باشیم؛ یعنی تا همین حالا.»
حالا دیگر تمام شد و آنها میتوانند به خانه بروند و جام را هم با خود ببرند. از بونوچی سؤال شد که آیا واقعاً مقابل دوربین فریاد زده: It’s coming to Rome تا شعار It’s coming home طرفداران انگلیس را به استهزا بگیرد یا نه؟ او گفت: «قطعاً همینطور است! این را از چهارشنبهشب که آنها دانمارک را بردند میشنیدیم. ببخشید، اما جام به جای دیگری میرود. جام سوار بر هواپیمای بزرگی شده و به رم خواهد رفت. ما به این باور داشتیم.»
منبع: ESPN
توفان باکس در بازی سوم فینال NBA
جیانیس 41 امتیاز گرفت، میلواکی برگشت
سانز در فینال NBA 2 بر یک از میلواکیباکس پیش است. بازی چهارم فینال ساعت 5:30 بامداد پنجشنبه برگزار میشود
تنها دو هفته پیش هنگامی که جیانیس آنتتوکونمپو بشدت به زمین برخورد کرد و به نظر میرسید زانویش شدیداً آسیب دیده است، هیچ تضمینی برای بازگشت او تا پایان این فصل وجود نداشت. او شاید میترسید حتی تا یک سال دیگر هم خانهنشین شود. آنتتوکونمپو اما حاضر به پایین ماندن نیست. این میلواکیباکس هم تسلیم نخواهد شد.
آنتتوکونمپو در بازگشتش به فینال NBA برای میلواکی 41 امتیاز گرفت، 13 ریباند و شش پاس گل داشت تا باکس دیروز با نتیجه 120 بر 100 فینیکس سانز را شکست دهد و یکی از دو باختش در دو بازی اول را جبران کند.
آنتتوکونمپو گفت: «ما میدانستیم این بازی چطور مسابقهای خواهد بود. ما میدانستیم اگر این بازی را از دست بدهیم از چاله به چاه افتادهایم.» در عوض، باکس بازی را برد و صعودش را آغاز کرد.
در اولین بازی فینال NBA که از سال 1974 در میلواکی برگزار میشد، جیانیس و میلواکی ققنوسهای سانز را حسابی رام کرد. بازی چهارم دو تیم بامداد پنجشنبه است و بعد از آن فینال به خانه ققنوسها برمیگردد. دوین بوکر، ستاره فینیکس سانز در این باره گفت: «من بعد از بازی قبلیام هم گفتم؛ این تیم قرار نیست تسلیم شود. آنها هم تا پایان راه ادامه خواهند داد و خواهند جنگید. پس ما هم باید همان تلاشی را انجام دهیم که در دو بازی اول داشتیم و فکر میکنم در این صورت وضعیت خوبی برای بردن فینال خواهیم داشت.»
جیانیس که بهدلیل مصدومیت زانوی پای چپ خود دو بازی آخر فینال کنفرانس شرق را از دست داد، مطمئن نبود حتی برای شروع بازیهای فینال بین دو کنفرانس آماده باشد اما او در بازی 42 امتیازیاش و 12 ریباندی که در بازی دوم داشت نشان داد نهتنها آماده است، بلکه آمده فینال را برای میلواکی ببرد.
جیانیس در مقابل هواداران خودش و بدون فشاری که همیشه در بازیهای خارج از خانه تحمل میکرد 13تا از 17 پرتابش در محوطه پرتاب را داخل سبد انداخت. این دومین بازی متوالی 40 امتیازی او در فینال NBA بود، اگر دوبار دیگر هم این کار را تکرار کند به رکورد اسطورهای مایکل جردن میرسد که او هم این رکورد را برابر سانز ثبت کرد. جرو هالیدی هم یکی دیگر از بازیکنان خوب میلواکی در شب پیروزی برابر سانز بود که دو بازی ضعیف قبلیاش را جبران کرد. او 5 پرتاب سه امتیازی موفق داشت و مجموعاً 21 امتیاز گرفت تا باکس امیدوار به کسب قهرمانی بماند. کریس میدلتون هم دیگر بازیکن تأثیرگذار میلواکی بود که 18 امتیاز گرفت.
در سمت مقابل ستاره فینیکس، کریس پل بود که 19 امتیاز و 9 پاس گل داشت، اما سایر بازیکنان این تیم هیچ کمکی به امتیازآورترین بازیکن تیم خود نکردند و حتی بوکر هم تنها 3تا از 14 پرتابش را داخل سبد انداخت و فقط 10 امتیاز کسب کرد.
هالیدی گفت: «همه ما از باختن متنفر هستیم و هدف نهایی را میدانیم.»
باکس در حالی بهدنبال کسب دومین قهرمانی خود در NBA است که در طول 47 سال اخیر حتی یکبار هم به فینال نرسیده بود.
بازی سوم فینال برای باکس حکم بازی مرگ و زندگی را داشت و در آن محکوم به برد بود و بدون شک جیانیس بیشترین نقش را در آن ایفا کرد. او که در بازی اول 42 امتیاز و بازی دوم 41 امتیاز گرفت، حالا در کنار لبران جیمز ستاره حال حاضر تیم لسآنجلس لیکرز و ستارههای سابق NBA همچون شکیل اونیل و مایکل جردن تنها بازیکنانی هستند که در 50 فصل گذشته موفق شدهاند در دو بازی متوالی فینال حداقل 40 امتیاز کسب کنند. در این زمینه جردن با 4 بازی 40 امتیازی در فینال سال 1993 رکورددار است. آنتتوکونمپو اما سعی ندارد رکورد جردن را تکرار کند و برای او ثبت یک پیروزی دیگر برای تیمش مهمتر است. او گفت: «من مایکل جردن نیستم. تنها چیزی که برایم در حال حاضر اهمیت دارد این است که تیممان یک پیروزی دیگر کسب کند.»
منبع: AP
ستاره ها
یورو، جام دروازهبانها
جانلوییجی دوناروما بهخاطر نقش پررنگی که در قهرمانی ایتالیا در یورو 2020 ایفا کرد، بهعنوان بهترین بازیکن این تورنمنت انتخاب شد. دروازهبان 195سانتیمتری میلان که ظرف چند روز آینده به پاریسنژرمن میرود، علاوه بر درخشش در طول تورنمنت، در ضربات پنالتی فینال، ضربه جیدون سانچو را گرفت و بعد با دفع ضربه بوکایو ساکا جام قهرمانی «هنری دلانوی» را به رم برگرداند. او همچنین در بازی نیمهنهایی مقابل اسپانیا هم مانع از گل شدن ضربات پنالتی دنی اولمو و آلوارو موراتا شد.
او دومین دروازهبانی است که جایزه بهترین بازیکن جام ملتهای اروپا را میگیرد، پیش از این پیتر اشمایکل بهخاطر نقشی که در قهرمانی دانمارک در مسابقات سال 1992 داشت، به این جایزه رسیده بود. این افتخار شخصی بعد از آن به دست آمد که دونارومای 22ساله به میلان کمک کرد بعد از هشت سال سهمیه لیگ قهرمانان اروپا را بگیرد. اما قرارداد او با تیمش دو هفته قبل به پایان رسید و او که از 16سالگی در ترکیب روسونری بوده و 251 بازی برای این تیم انجام داده، راهی پایتخت فرانسه میشود تا برای پوشیدن پیراهن شماره یک پاریسیها با کیلور ناباس رقابت کند.
همتای دوناروما درون دروازه انگلیس، جردن پیکفورد توانست با دفع ضربه آندرهآ بلوتی شاگردان گرت ساوتگیت را بهطور موقت پیش بیندازد اما ضربه مارکوس رشفورد به تیرک دروازه خورد و سانچو و ساکا به دست دوناروما ناکام شدند. با این وجود دروازهبان 27ساله اورتون بهخاطر پنج کلینشیت مقابل کرواسی، اسکاتلند، جمهوری چک، آلمان و اوکراین، جایزه دستکش طلایی یورو را به خود اختصاص داد. دوناروما سه کلینشیت داشت که همه در مرحله گروهی مقابل ترکیه، ولز و سوئیس بود.
دروازهبانها معمولاً در جوایز فردی سهم زیادی ندارند بهطوری که در 65 دوره اعطای توپ طلا بهعنوان بهترین بازیکن جهان تنها یکبار لو یاشین در سال 1963 به این جایزه رسیده. همچنین در ادوار جامجهانی فقط یکبار در سال 2002 که تیم متوسط آلمان با درخشش اولیور کان به فینال رسید، الیور کان جایزه بهترین بازیکن تورنمنت را به خود اختصاص داد.
مسی بیشتر جام برده یا رونالدو؟
این روزها لیونل مسی و کریستیانو رونالدو باز هم در صدر اخبار هستند. مسی برای اولینبار با تیم بزرگسالان آرژانتین قهرمان یک تورنمنت بزرگ شد و رونالدو هم به عنوان آقای گلی یورو 2020 دست یافت. البته پرتغال در مرحله یکهشتم نهایی یورو حذف شد، اما در هر حال رونالدو توانست با 5 گل عنوان بهترین گلزن این رقابتها را به دست بیاورد. پاتریک شیک از جمهوری چک هم 5 گل زد اما رونالدو بهخاطر دادن یک پاس گل، بالاتر از او قرار گرفت. رونالدو در این مسیر توانست به رکورد 109 گل ملی علی دایی در رقابتهای ملی هم برسد.
مسی هم با پیروزی یک بر صفر آرژانتین برابر برزیل، کوپاآمهریکا را فتح کرد. اولین افتخار ملی در سطح بزرگسالان برای مسی پنج سال بعد از آن روی داد که کریستیانو رونالدو با پرتغال فاتح جام ملتهای اروپا شد. اما این دو اسطوره فوتبال چند مدال در سطح باشگاهی و ملی کسب کردهاند؟
مسی 10 قهرمانی لیگ با بارسلونا دارد که سه قهرمانی بیشتر از رونالدو است. اما بازیکن سابق منچستریونایتد و رئالمادرید از نظر قهرمانی در لیگ قهرمانان یک جام بیشتر از مسی دارد. رونالدو پنجبار فاتح اروپا شده و مسی چهاربار.
رونالدو همچنین چهاربار فاتح جام باشگاههای جهان شده است، در حالی که مسی سه قهرمانی این رقابتها را دارد. در جامهای حذفی هم مسی 7بار قهرمان شده و رونالدو ششبار.
به این ترتیب با در نظر گرفتن همه جامها، مسی یک جام بیشتر از رونالدو دارد؛ مسی 25 جام به دست آورده و رونالدو 24 جام.
این دو بازیکن وارد سالهای پایانی دوران بازی خود شدهاند، اما همچنان عملکردهایی فوقالعاده دارند. مسی در فصل گذشته برای پنجمین سال پیاپی بهترین گلزن لالیگا شد. او در 35 بازی برای بارسلونا 30 گل به ثمر رساند.
رونالدو هم در 33 بازی 29 گل زد و بهترین گلزن سری آ با یوونتوس شد.
اما تنها جامی که این دو بازیکن کسب نکردهاند، جامجهانی است. مسی در سال 2014 با آرژانتین به فینال این رقابتها رسید اما تیمش در وقتهای اضافه با نتیجه یک بر صفر شکست خورد.
رونالدو هم در سال 2006 نزدیکترین فاصله تا قهرمانی را تجربه کرد. پرتغال در آن رقابتها به مرحله نیمهنهایی رسید، اما در آن بازی برابر فرانسه شکست خورد و نتوانست به فینال راه پیدا کند.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو