عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6744 /
۱۴۰۰ يکشنبه ۵ ارديبهشت
|
تکلیف سهراب در تاشکند روشن نشد
معتمدی اسطوره قطریها را مات کرد
رضا عباسپور @rez7462
درخشش رسول معتمدی و رضا دهدار دو جوان آیندهدار و مستعد وزنهبرداری ایران دردسته وزنی 102 کیلوگرم با کسب یک نشان طلا و برنز یکضرب و 2 مدال ارزشمند طلا در حرکات دوضرب و مجموع تلخی ناکامیهای پی درپی چندروز گذشته کاروان وزنهبرداری ایران را اندکی التیام بخشید اما چون برای تیمهای حاضر در این رویداد مهم که حکم گزینشی طلایی بازیهای المپیک 2021 توکیو را دارد، تثبیت سهمیههای المپیکی آنها اولویت اصلی و اول است، بلاتکلیف ماندن سهمیه دسته 96 کیلوگرم با ناکامی سهراب مرادی و کیانوش رستمی ستارههای المپیکی و امیدهای اصلی وزنهبرداری برای کسب سهمیه این وزن در ازبکستان خیلی اجازه نمیدهد که حلاوت و شیرینی این مدالهای خوشرنگ و ارزشمند به دلمان بچسبد.
نگران برای سهمیه سهراب!
توقع از سهراب مرادی به عنوان امید اول کاروان وزنهبرداری کشورمان در رقابتهای وزنهبرداری قهرمانی آسیا برای کسب سه نشان طلا و تثبیت سهمیه ورودی به المپیک بالا بود اما به خاطر انتخاب وزنه نامناسب و اشتباهی که کادرفنی در حرکت یکضرب و هنگام انتخاب وزنه 174 کیلوگرم در حرکت دوم برای او در جدول خوانی انجام داد، شرایط دیگری برای او رقم خورد.
اشتباهی که صورت گرفت ذهن این وزنهبردار را در یک بالا و پایین رفتن غلط روی استیج مسابقه به هم ریخت و بدنش سرد شد تا حرکت دوم او با سه چراغ قرمز داوران همراه شود. همین موضوع اگرچه در حرکت سوم یکضرب با مهار همین وزنه توسط سهراب همراه شد، ولی قهرمان و رکورددار وزنهبرداری المپیک را از کورس میلیمتری با تائوی چینی عقب انداخت. عقب افتادگی که موجب شد سهراب در دوضرب برای رسیدن به مجموع و تثبیت سهمیه المپیک فشار بیشتری را به بدنش وارد کند. فشاری که در دوضرب جواب نداد تا سهراب در تاشکند مثل کیانوش رستمی ناامید از تثبیت سهمیه ورودی توکیو به کار خود خاتمه دهد. سهراب در یکضرب با 174 کیلوگرم در این حرکت برنزی شد تا امید او برای ارتقای امتیازاتش به دوضرب باشد. سهراب مرادی دردوضرب اگر چه بعد از مهار وزنه 210 کیلوگرم در حرکت اولش، مدال نقره دوضرب و مجموعش را تثبیت کرد اما با 2 بار ناکامی در مهار وزنه 220 کیلوگرمی فرصت طلایی خود را در تاشکند از دست داد تا با یک نشان برنز یکضرب و دو نشان نقره دوضرب و مجموع به کار خود خاتمه دهد.
سهراب مرادی که برای کسب سهمیه المپیک تلاش میکرد، در این مسابقات بیش از رکورد مجموع ۳۸۴ کیلوگرم را نتوانست به ثبت برساند. او بعد از تاشکند موفق شده مجموع امتیازاتش را به عدد ۳۰۸۹ برساند. امتیازی که فعلاً سهراب را از کیانوش رستمی و وزنهبردار چین تایپه برای بهترین وزنهبردار 96 کیلویی قاره آسیا در المپیک توکیو پیش انداخته است. اگرچه به واسطه کنار رفتن تعدادی از ستارههای امتیازآور این دسته وزنی برای المپیکی شدن، شانس سهراب برای دریافت بلیت توکیو بیش از قبل شده و گفته میشود که سهراب سهمیهاش تقریباً تثبیت شده است اما مسئولان فدراسیون وزنهبرداری قطعاً نباید گول این پیشبینیها و تحلیلهای غیررسمی را بخورند تا اتفاقی مشابه چیزی که در سوییس برای کیانوش رستمی و سعید علی حسینی رخ داد و آنها را از رسیدن به سهمیه المپیک دور کرد، بار دیگر تکرار شود. بنابراین بهترین تصمیم این است که فدراسیون وزنهبرداری برای سهراب مرادی، کیانوش رستمی و علی هاشمی که شانس مسلم سهمیه المپیک هستند، ویزا و هماهنگی لازم برای سفر به رقابتهای نقرهای گزینشی المپیک توکیو در شهر کالی کلمبیا را فراهم کند. حتی اگر قرار باشد این وزنهبرداران در تورنمنت کلمبیا فقط وزن کشی کنند. مطمئناً اگر این اتفاق رخ دهد دیگر حتی اگر به سهمیه در دسته وزنی 96 کیلوگرم هم نرسیم حداقل تأسف این را نمیخوریم که تلاشی برای حضور در این تورنمنت نکردیم.
آخرین شانس دو وزنهبردار ایران مسابقات گزینشی کلمبیا است که ۲۰ اردیبشهت برگزار میشود اما با توجه به اینکه سطح این رقابتها نقرهای است ضریب امتیازی کمتری دارد.
معتمدی پدیده وزنهبرداری ایران در تاشکند
رقابت دسته ۱۰۲ کیلوگرم وزنهبرداری قهرمانی آسیا در تاشکند ازبکستان به پایان رسید و رسول معتمدی پدیده جوان و آتیهدار اصفهانی کشورمان در این دسته موفق شد با درخشش و ثبت وزنههایی امیدوارکننده صاحب عنوان قهرمانی این وزن شود. رسول معتمدی با رکورد ۱۷۳ یکضرب، ۲۲۷ دوضرب و مجموع ۴۰۰ کیلوگرم مدال طلای دوضرب و مجموع و برنز یک ضرب را به دست آورد و با 22 سال سن، قهرمان آسیا شد. شاهکار معتمدی جوان و آیندهدار کنار زدن فارس الباخ قطری، امید کاروان قطریها برای کسب مدال طلای المپیک توکیو در دسته 96 کیلوگرم بود. فارس قطری یکی از رقبای سرسخت سهراب مرادی و کیانوش رستمی وزنهبرداران 96 کیلویی کشورمان است که در تاشکند چون سهمیه المپیکی او مسجل شده بود، وزن کم نکرد تا در دسته 102 کیلوگرم آمادگیاش را به رخ رقبا بکشاند اما معتمدی جوان و آیندهدار ایران روی دست امید طلایی قطریها بلند شد و با مهار وزنه 227 کیلوگرم برنامههای او را به هم ریخت.
رضا دهدار دیگر نماینده ایران هم در این دسته در حرکت یکضرب گل کاشت و بعد از یک سال دوری از میادین بازگشت خوبی به تیم ملی داشت؛ بخصوص بعد از رهایی از یک مصدومیت طولانی. دهدار در رقابت دسته 102 کیلوگرم با رکورد ۱۷۵ یکضرب، ۲۱۴ دوضرب و مجموع ۳۸۹ کیلوگرم، ضمن کسب طلای یکضرب، در مجموع چهارم آسیا شد. البته او میتوانست نتیجه بهتری هم بگیرد اگر سرمربی تیم ملی به جای وزنه 219 در حرکت پایانی دوضرب دهدار برای او وزنه 215 یا 216 را انتخاب میکرد. در این شرایط او میتوانست با مجموع 390 یا 391 کیلوگرم صاحب نشانهای برنز دوضرب و مجموع شود.
در این دسته فارس الباخ وزنهبردار قطریها در حرکت آخر دوضرب به رکورد جهان حمله کرد اما در مهار وزنه ۲۳۲ کیلوگرم ناموفق بود تا نشان طلای دوضرب و مجموع آسیا بدین ترتیب سهم رسول معتمدی جوان شود.
گزارش خیابانی داغتر از برد چهارگله پرسپولیس
گل عیسی را ندید، گوا را در نقشه جابهجا کرد!
اشتباه، گاف، مطالعه کم، سوتی عمدی، بیتفاوتی یا هر چه که اسمش را بگذارید هر بار باعث شده عدهای از اهالی فوتبال و طرفداران تیمهای پرطرفدار را نسبت به گزارشهای جواد خیابانی برنجاند و او برای یکی دو روز تبدیل به سوژه مهم شبکههای اجتماعی شود.
جمعه شب جواد خیابانی بازی برگشت پرسپولیس – افث گوا هند را گزارش کرد و آنقدر اشتباه داشت و حرفهای عجیب زد که ساعتی بعد از پایان مسابقه خیلیها بیشتر از آنکه به برد پرسپولیس و نکات فنی آن مسابقه بپردازند درباره اشتباهات یا گافهای عجیب خیابانی در شبکههای اجتماعی حرف میزدند.
هرچند این گافها برای خیلی از اهالی فوتبال عادی شده اما بسیاری نیز از این همه اشتباه و بیتفاوتی نسبت به گزارش یک مسابقه بینالمللی شاکیاند و میگویند خیابانی با چنین اشتباهاتی مثل آنچه در خصوص گل سوم پرسپولیس اتفاق افتاد به آن تیم و هوادارانش توهین میکند.
جواد خیابانی انسان فوقالعاده دوستداشتنی، خوشقلب، مردمدوست، میهنپرست و صادقی است، ضمن اینکه گزارشگری باتجربه و خوش صدا به حساب میآید که حداقل تونالیته صدا و مدل گزارشش مثل برخی از تازهواردها یا همنسلانش در این حرفه گوش را آزار نمیدهد اما با وجود تمام این ویژگیهای مثبت در طول هر مسابقه داخلی یا خارجی با اشتباهات عجیبش در شبکههای اجتماعی وایرال میشود تا جایی که خیلیها معتقدند کاش او بعد از آن گزارش جاودانهاش در ملبورن از دنیای گزارشگری خداحافظی میکرد.
هنوز هیچکس نمیداند دلیل این همه اشتباه خیابانی چیست؛ آیا او شبیه یک کارمند صدا و سیما است که فقط میخواهد کار روتیناش را به هر نحوی انجام دهد و حقوق بگیرد پس از این جهت روی تک تک جملاتش و اطلاعاتی که به مردم نمیدهد حساس نیست یا این گافها را باید به حساب اشتباهات لحظهای بگذاریم؟
خودش هر بار در مصاحبههایش میگوید اهل مطالعه است، کلی آرشیو دارد و هر روز خودش را به روز میکند اما اثری از این به روز بودن را در گزارشهایش نمیبینید ضمن اینکه اگر بحث اشتباهات لحظهای و اصطلاحاً لپی باشد که منطق قبول نمیکند هر بار این همه اشتباه را در یک بازی بپذیریم!
جواد خیابانی در شروع گزارش بازی پرسپولیس – گوا اعلام کرد گوا در شمالیترین منطقه هندوستان واقع شده در حالی که بندر گوا در جنوب غربی این کشور واقع است. عجیب اینکه خیابانی در پایان بازی هم تأکید میکرد که یک گوای شمالی داریم و یک جنوبی و اینجایی که پرسپولیس رفته در شمالیترین نقطه کشور لوزی شکل هندوستان است!
خیابانی در نیمه نخست یک جمله عجیب و خندهدار گفت که البته برای خیلیها شنیدن چنین جملاتی از او عادی شده اما همه این جمله را دست گرفتهاند. او در دقایق ابتدایی مسابقه تأکید کرد گل زدن برای شهریار مغانلو و عیسی آلکثیر مثل آب خوردن است و امیدوار است آنها در این بازی زیاد آب بخورند!
اوج اشتباهات خیابانی در این مسابقه مربوط به گزارش نکردن گل سوم پرسپولیس است که در شروع نیمه دوم اتفاق افتاد و خیابانی در حال خواندن اسامی بازیکنان دو تیم بود و تازه در میانههای شادی گل آلکثیر به گل پرسپولیس اشاره کرد تا جایی که این موضوع با گلایه شدید هواداران پرسپولیس در شبکههای اجتماعی همراه شد و خیلیها گفتند او بدون اینکه به تصویر نگاه کند بازی را گزارش میکرده!
خیابانی که از حضور محمد شریفی هافبک جوان پرسپولیس در زمین آگاه نبود تا حول و حوش دقیقه 70 او را نشناخت و نامی از او نبرد. عجیب اینکه در دقیقه 68 یک بار وقتی شریفی توپ را زد نام ترابی را آورد در حالی که ترابی بین دو نیمه تعویض شده و در بازی نبود! خیابانی در دو نوبت عالیشاه و مهدی عبدی را اشتباه گرفت و جابهجا گفت در حالی که این دو بازیکن نه از نظر ظاهر نه فیزیک بدنی هیچ شباهتی به هم ندارند.
در عین حال صحبتهای تکراری او درباره شرایط صعود، گلر تیم گوا، تأکید روی گلزنان احتمالی و نمایش خوب گوا به مذاق هواداران پرسپولیس خوش نیامده و خیلیها ضمن انتقاد از او و اینکه با اشتباهات مکررش عذابشان داده معتقدند خیابانی از برد پرگل پرسپولیس نه تنها خوشحال نبوده بلکه حرص میخورده است!
آزار کودک استقلالی خشم پرسپولیسیها را هم برانگیخت
ماجرای پسرآبی
تنزل قباحت کودکآزاری به کریهای هواداری
یادداشت
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
شاید کمتر چیزی را تباهتر و سیاهتر از کودکآزاری بشناسیم. رفتاری شنیع که هیچ بحث و اما و اگر باقی نمیگذارد. زننده است، قبیح است، آنچنان که خون را به جوش میآورد.
این ویدیو که بازنشر آن باعث شرم است و موجب حیرت، نه به فوتبال مربوط است و نه به هواداری. پرسپولیسی بودن یا نبودن آن کودکآزار حتی گوشهای از بحث درباره این ویدیو نیست. او میتوانست هوادار هر تیمی باشد و در آن نقش تنفربرانگیز، کودکی را بیازارد. هواداری از پرسپولیس و استقلال و ملوان و تراکتور و نفت آبادان و هر تیم دیگر، نیک و مفرح است، رفتاری توأم با شور و عشق است. اما چیزی نمیشناسیم که بسان کودکآزاری تباه باشد.
پس بس کنید این نفرت را که میان هواداران مجازی استقلال و پرسپولیس موج میزند و نشانی از تعلق خاطر به فوتبال و باشگاه را باقی نگذاشته است. بس کنید و بیاعتنا باشید به این نفرت دستساز که پراکنده شده و فرا گرفته، تمام شور و عشق به فوتبال را فراگرفته و جز سیاهی، چیزی از آن به جا نگذاشته است.
خود را از این ورطه هولناک پر از نفرت بیرون بکشید. تمام جلوههای فوتبال، تمام جامها و کریها و تفریح آن، تمام شور و عشق کذایی آن، تمام موفقیتهای مضحکش به یک دم ناخوشی آن نازنین پسرک نمیارزد.
تنزل اتفاقی هولناک مثل کودکآزاری به بحثهای طرفداری مایه خجالت است. کودکآزاری مسألهای نیست که دربارهاش بحث را به هواداری بکشید و مقابل هم صفآرایی کنید. واکنش به چنین اتفاق تلخی یکسره باید انسانی باشد، نه اینکه بحث اصلی فراموش شود و کریهای هواداری دربگیرد. کری خواندن در این موضوع، مایه شرمساری است.
اما چند نکته دیگر نیز بعد از انتشار آن ویدیو جلب توجه کرد. اول اینکه باشگاه استقلال نباید برای عکس پروفایل اکانتهای رسمیاش، تصویر آزار آن کودک را انتخاب میکرد. انتشار تصویر کودکی که مورد آزار قرار گرفته، رفتاری در جهت ادامه کودکآزاری است. کودک مورد آزار باید در فضایی امن و بدون آنکه هویتش جار زده شود، مورد محبت شما باشد، نه با تبلیغ مجازی. رسانهها نیز بارها با بازنشر ویدیو یا بازنشر تصویر آن کودک فراموش کردهاند که امنیت روانی آن کودک از کلیک سایت بسیار مهمتر است.
افشین پیروانی یا دیگرانی شبیه او نیز واکنشهایی را نشان دادهاند که انگار به حقوق یک کودک مورد آزار بیتوجهاند و پی کریهای هواداری را گرفتهاند. این هشداردهنده است که مسئولان یک باشگاه تا این اندازه به مسائلی بدیهی و انسانی بیتوجه باشند. شما در باشگاهی مسئولیت دارید که بازیکنان نوجوان نیز در آن تشکیلات فعالیت حرفهای ورزشی دارند. آیا تا این اندازه از مسئولیتهای خود مقابل آنها بیخبر هستید؟ این حجم از بیمسئولیتی میتواند منجر به اخراج هر کسی در هر سمتی شود.
کودکآزاری اتفاقی نیست که فقط در همین ویدیو و همین یک بار رخ داده باشد. این یک جریان است که اتفاقاً در ورزش و فضاهای ورزشی نیز نمونههایش کمشمار نیست. باشگاهها باید در مقابل چنین اتفاقاتی فوقالعاده حساس باشند و واکنشهایی دقیق داشته باشند.
اولین شکست شاگردان نکو در آسیا
خودزنــــی فولادیهــــا
حامد حسینی
حساسیت بازی و سه امتیاز حیاتی آن باعث شده بود دو تیم خیلی ریسکی بازی نکنند. به همین دلیل آنهایی که نتوانستند نیمه اول را تماشا کنند چیزی را از دست ندادند. فولاد در ۴۵ دقیقه اول صاحب دو فرصت شد که اولین آن، حضور محمد میری درون هجدهقدم النصر بود. این اتفاق در دقیقه ۳۰ رخ داد؛ جایی که ضربه کاشته آیاندا پاتوسی در مقابل دروازهبان النصر به میری رسید و ضربه آرام او را ولید عبدالله مهار کرد. حدود ۱۰ دقیقه بعد حرکت خوب نجاریان از سمت راست و جا گذاشتن دو بازیکن النصر، منجر به خلق یک موقعیت شد که توپ ارسالی این بازیکن به شکل خطرناکی دفع شد. هرچه بود دو تیم بدون گل به رختکن رفتند در حالی که همزمان با این بازی السد با گل دقیقه ۱۳ سانتی کازورلا از روی نقطه پنالتی دروازه الوحدات اردن را باز کرده بود. السد با همین یک گل به رختکن رفت که بهترین اتفاق بازی شاگردان ژاوی بود.
در شروع نیمه دوم در حالی که همچنان دو تیم بهدنبال پیدا کردن روزنهای برای رسیدن به دروازه حریف بودند، اشتباه مهران موسوی کار دست تیمش داد. پاس در عرض او، به عبدالرزاق حمدالله رسید که این بازیکن با استپ سینه توپ را مهار کرد و به عبدالفتاح عسیری پاس داد تا این بازیکن با فروزان در مصاف تکبهتک قرار بگیرد و بهراحتی دروازه فولاد را باز کند. دقیقه ۵۴ فولاد با یک گل از حریف عربستانیاش عقب افتاد؛ گلی که کاملاً بر خلاف جریان بازی زده شد و نکونام هم بلافاصله مدافعش را که بهلحاظ روحی در شرایط خوبی قرار نداشت، بیرون کشید. از این لحظه به بعد فشار حملات فولاد بخصوص با ارسال از کنارهها بیشتر هم شد که پاتوسی بیشتر در کانون این حملات قرار داشت. بهترین فرصت شاگردان نکونام در دقیقه ۶۵ به وجود آمد. ارسال پاتوسی از سمت راست و ضربه شیمبا در آستانه ورود به دروازه را گلر النصر مهار کرد. یک دقیقه بعد ساسان انصاری زاویه بسته شانس خود را امتحان کرد اما موفق نشد. فولاد که سراپا حمله شده بود در دقیقه ۶۹ توسط حسین ابراهیمی صاحب فرصت شوتزنی شد که ضربه او با اختلاف از بالای دروازه به بیرون رفت. النصر کاملاً در لاک دفاعی فرو رفته بود و فقط چشم به ضدحملات داشت اما همچنان این نماینده فوتبال کشورمان بود که از چپ و راست توپ روی دروازه تیم عربستانی میریخت. دقیقه ۸۰ ضربه ایستگاهی پاتوسی در آستانه ورود به دروازه با نوک انگشتان دروازهبان النصر به بیرون رفت.
در آن طرف تغییری در نتیجه بازی السد رخ نداده بود و فولادیها با نفوذ از کنارهها، توپهای زیادی روی دروازه النصر ارسال میکردند اما همانطور که اشاره شد میزبان باز هم روی ضدحملات خود به گل رسید. اینبار شروع مجدد دروازهبان میزبان، در یکسوم دفاعی فولاد به عبدالرزاق حودالله رسید که او با عبور از میان قاسمینژاد و کولیبالی توپ را به تور دروازه فروزان رساند تا در دقیقه ۸۵ امیدهای فولادیها برای فرار از شکست به حداقل برسد. هر دو تیم در دقایق اضافه بازی هم صاحب فرصت شدند اما توپی از خط دروازهها عبور نکرد.
السد قطر در دقیقه ۹۰ گل دوم را به الوحدات اردن ۱۰ نفره زد تا خیالش از پیروزی راحت باشد. فولاد در حالی بازی را واگذار کرد که شایسته باخت نبود اما نتیجه را حرفهایگری النصریها و فراموش کردن وظایف دفاعی از سوی شاگردان نکونام رقم زد. البته غیبت صالح حردانی مهاجم پرانرژی و گلزن فولاد که بهدلیل ابتلا به کرونا در ورزشگاه حضور نداشت هم یکی از بدشانسیهای نماینده ایران بود. فولاد بیمحابا برای زدن گل تساوی به زمین النصر آمده بود و همین هم فرصت گل دوم را به میزبان داد تا شاگردان نکو اولین شکست را در این دوره از لیگ قهرمانان آسیا تجربه کنند.
حالا بازی روز دوشنبه فولاد و السد بازی مرگ و زندگی برای دو تیم خواهد بود؛ مسابقهای که فولاد باید برنده از آن خارج شود تا همچنان به صعود امیدوار بماند. اما اگر شکست بخورد شانس صعودش خیلی خیلی کم خواهد شد مگر این که النصر هر دو بازی آیندهاش را واگذار کند. نتیجه تساوی هم در حالی برای فولاد خوب خواهد بود که النصر در بازی آخر السد را شکست دهد و فولاد هم الوحدات اردن را پشت سر بگذارد.
انصاریفرد، دومین گلزن لیگ یونان
خیمنز از جان کریم چه میخواهد؟
امیر اسدی @amir_asadi62
کریم انصاریفرد باید چکار کند که در ترکیب اصلی آ.ا.ک آتن قرار بگیرد و حضوری مداوم میان یازده بازیکن ثابت این تیم یونانی داشته باشد؟ این سؤالی است که طی هفتههای اخیر بارها مطرح شده اما پاسخی برای آن نبوده. کریم بعد از یک سال حضور در لیگ قطر و پوشیدن پیراهن السیلیه، ابتدای فصل به لیگ یونان برگشت تا این بار به عضویت آ.ا.ک آتن دربیاید. او پیشتر در پانیونیوس و المپیاکوس سابقه بازی داشت و با لیگ یونان و زیر و بمهایش آشنا بود.
انصاریفرد همان ابتدای فصل نشان داد که تشنه موفقیت است. او خیلی زود در ترکیب آ.ا.ک آتن جا افتاد و خود را با برنامههای مانولو خیمنز، سرمربی اسپانیایی این تیم وفق داد. او گلهای مهمی هم زد تا ثابت کند برای حضور در لیگ یونان و بازی برای آ.ا.ک که یک باشگاه قدیمی و قدرتمند است، شایستگی فراوانی دارد. کریم تا به امروز که لیگ تمام شده و چند تیم راهی پلیآف قهرمانی و کسب سهمیه شدهاند، آمار قابل توجهی از خود به جا گذاشته و عنوان دومین گلزن برتر رقابتها را در اختیار دارد.
کریم از ابتدای فصل تاکنون، 29 بار در ترکیب آ.ا.ک آتن قرار گرفته، 1869 دقیقه در زمین حضور داشته و 12 بار شادی را به اردوی تیمش هدیه کرده. آماری خوب برای بازیکنی که مشخص نیست چرا در بازیهای اخیر کج دار و مریز در ترکیب آ.ا.ک قرار گرفته است. انصاریفرد از وقتی دروازه سوریه را در دیداری تدارکاتی و با پیراهن تیم ملی باز کرد، فقط سه بار حضور در ترکیب ثابت آ.ا.ک را تجربه کرده. او بعد از گلزنی مقابل سوریه، برابر المپیاکوس، تیم سابق خود در لیگ یونان روی نیمکت نشست و بین دو نیمه وارد زمین شد. کریم دقیقه 88 و به زیبایی یکی از گلهای خورده آ.ا.ک آتن را جبران کرد اما نتوانست مانع شکست سنگین و پنج بر یک تیمش شود.
در حالی که تصور میشد انصاریفرد برای بازی بعد در جام حذفی و برابر پائوک در ترکیب اصلی باشد، مانولو خیمنز باز هم از او استفاده نکرد. کریم از دقیقه 68 جای نلسون اولیویرا را گرفت و آ.ا.ک آتن هم بازی را با نتیجه یک بر صفر واگذار کرد. آ.ا.ک آتن در بازی بعد برابر آریس در لیگ یونان به میدان رفت که انصاریفرد در ترکیب اصلی بود و دقیقه 36 یکی از گلهای تیمش را به ثمر رساند. این بازی را آ.ا.ک آتن با نتیجه سه بر یک برد.
مقابل آستراس نیز انصاریفرد در ترکیب اصلی قرار گرفت اما گلی نزد و آ.ا.ک آتن هم حریف را با حساب سه بر یک شکست داد. آخرین دیدار آ.ا.ک آتن هم برابر پائوک در مرحله پلیآف کسب سهمیه برگزار شد که برخلاف پیشبینیها انصاریفرد روی نیمکت نشست و از دقیقه 35 وارد زمین شد. او در این دقیقه از بازی جای نلسون اولیویرا را گرفت و روی به ثمر رسیدن گل تساوی تیمش نیز نقش داشت.
مانولو خیمنز آ.ا.ک را با روش 1-3-2-4 به زمین میفرستد و در این سیستم تنها یک مهاجم نوک در ترکیب قرار میگیرد. در اتفاقی عجیب میبینیم که در هفتههای اخیر نلسون اولیویرای پرتغالی با سابقه بازی برای نوریچ، سیتی، بنفیکا، ردینگ، دپورتیوو لاکرونیا، سوانسی و ناتینگهامفارست بیشتر از کریم انصاریفرد در ترکیب قرار میگیرد. کریم در 29 بازی 12 گل زده و آمار درخشان هر 155 دقیقه یک گل را به نام خودش ثبت کرده و در نقطه مقابل اولیویرا در 26 بازی و 1304 دقیقه حضور در زمین فقط شش گل زده و آمار هر 217 دقیقه یک گل در کارنامهاش دیده میشود.
اینکه چرا کریم انصاریفرد در ترکیب قرار نمیگیرد، سؤالی است که جز مانولو خیمنز کسی پاسخ آن را نمیداند. آیا چنین اتفاقی به مسائل فنی مربوط میشود یا اتفاقات دیگر، همچنان مبهم است. آ.ا.ک آتن هم بعد از المپیاکوس، پائوک و آریس با 55 امتیاز در رده چهارم قرار دارد و امیدوار است با سبقت از تیمهای دوم و سوم بتواند سهمیه حضور در لیگ قهرمانان اروپا را کسب کند. در این مسیر دشوار، انصاریفرد میتواند مهره مهمی برای آ.ا.ک آتن باشد؛ تیمی که یکشنبه به میهمانی المپیاکوس میرود و شاید کریم را از ابتدا در ترکیب خود داشته باشد.
حاشیه باعث از دست رفتن نیمکت ولز شد
دیوانهبازیهای گیگز
سوژه
تام پایمن - استیورات ویتینگام
کاش رایان گیگز به فوتبالش ادامه میداد. او دوست داشتنی بود و طرفداران منچستریونایتد رفتنش را تاب نمیآوردند. شاید هیچکس تصور نمیکرد کار آن بازیکنی که لیست افتخارات فردی و تیمی بلندبالایش خیرهکننده بود، به اینجا کشیده شود. فوتبالیست تأثیرگذار سر الکس فرگوسن شش سال است که بهطور رسمی از دنیای بازی کناره گرفته و حالا یک مربی بسیار پرحاشیه شده و بیشتر از آنکه روی فعالیتهای فوتبالی تمرکز کند، باید از اتهامات و جرایم ریز و درشت خودش را تبرئه کند. یک پایش در زندان و بازداشتگاه است و یک پایش در دادگاه و محاکم قضایی.
ستاره سابق منچستریونایتد و تیم ملی ولز در آخرین مورد از اتهاماتش به ضرب و شتم نامزد سابقش در خانه 1/7میلیون پوندی خود متهم شده است. کیت گرویل 36ساله گفته در دهم آبان گذشته از گیگز کتک خورده است. این رفتار خشونتآمیز ادامهدار بوده و از دسامبر 2017 تا نوامبر 2020 (آبان گذشته) به مدت سه سال بروز پیدا کرده است.
گیگز همچنین به ضرب و شتم یک خانم دیگر که بیستوچند ساله بوده و به نظر میرسد خواهر خانم گرویل بوده، متهم است. او که خود را از همه اتهامات مبرا میداند، باید چهارشنبه این هفته در دادگاه عالی منچستر به دفاع از خود بپردازد.
فدراسیون فوتبال ولز در پی این اتفاقات تصمیم گرفته گیگز در جام ملتهای اروپای پیشرو روی نیمکت تیم کشورش ننشیند و بهجای او، رابرت پیج هدایت تیم را در اختیار داشته باشد.
کیت گرویل که کارشناس روابط عمومی است، نخستینبار در سال 2013 با گیگز آشنا شد و به او در معرفی ورزشگاه «هتل فوتبال» گیگز کمک کرد؛ ورزشگاهی که با حضور همتیمی سابق گیگز، گری نویل افتتاح شد. گیگز در سال 2018 و هشت ماه بعد از طلاقش بهصورت رسمی رابطهاش با گرویل را علنی کرد و او را برای تعطیلات به ایتالیا برد. گیگز در دسامبر 2017 از همسر سابقش، استیسی جدا شد و مجبور شد 40میلیون پوند به او بدهد چون مشخص شد در طول دوران زندگی 10سالهشان، به او خیانت کرده و با ایموجن توماس، مدل و ستاره تلویزیونی، رابطه داشته. گیگز از دادگاه عالی خواسته بود جزئیات این پرونده با توماس علنی نشود اما جان همینگ، نماینده مجلس، از مصونیت پارلمانی خود استفاده کرد و نام گیگز را برد.
گیگز همچنین در دوران زندگی با استیسی و هنگامی که همسرش باردار بود، با ناتاشا، نامزد برادرش، رودری رابطه پیدا کرده که این رابطه هشت سال ادامه داشته. این موضوع نخستینبار در ژوئن 2011 از سوی ناتاشا رسانهای شد. او گفت چند هفته قبل از ازدواج با رودری مجبور شده بچه رایان را سقط کند. این ماجرا خانواده گیگز را دچار درگیری زیادی کرد و رودری گیگز با برادر و مادرش که از رایان حمایت میکرد، به اختلاف خورده است. رایان بعد از علنی شدن موضوع از برادرش عذرخواهی کرد اما رودری نپذیرفت.
گیگز 47ساله که هنوز رسماً مربی تیم ملی ولز است، بهخاطر اتهامات، بازداشت و حاشیههایش نتوانست تیم کشورش را در بازیهای اخیر در لیگ ملتهای اروپا همراهی کند. پیج که در این بازیها مربی تیم ملی ولز بوده در جام ملتهای اروپا نیز به کارش ادامه میدهد. این بازیها از اواخر خرداد شروع میشود و ولز در گروه A با ایتالیا، ترکیه و سوئیس همگروه است.
گیگز که 64 بازی برای تیم ملی ولز انجام داده، در دوران درخشانش با منچستریونایتد 13 قهرمانی لیگ برتر، دو قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا، چهار قهرمانی جام حذفی انگلیس و سه قهرمانی جام اتحادیه را به دست آورد. او همچنین یکی از مالکان تیم دسته چهارمی سالفورد سیتی است.
فینال جام اتحادیه انگلیس منچسترسیتی - تاتنهام؛ساعت 20:00
آیا قهرمانی بدون مورینیو در راه است؟پیش بازی
جاناتان لیو
تاتنهام امروز با منچسترسیتی در فینال جام اتحادیه در ویمبلی بازی خواهد کرد. آنها میخواهند برای اولینبار پس از 13 سال، یک جام را فتح کنند. آخرین باری که بازیکنان تاتنهام یک جام را بالای سر بردند به فصل 08-2007 برمیگردد که همین جام اتحادیه را فتح کردند. تاتنهام اخیراً ژوزه مورینیو را اخراج کرد و این مربی پرتغالی هم هیچ جامی را با تاتنهام به دست نیاورد. این باشگاه شمال لندنی حالا رایان میسون را جانشین مورینیو کرده است. میسون در اولین بازیاش بهعنوان مربی موقت، مقابل ساوتهمپتون در نیمه اول عقب افتاد، اما با گلهای گرت بیل و سون هیونگ-مین در نیمه دوم، بازی را برد. اما بازی امشب کاملاً متفاوت خواهد بود. تاتنهام قرار است مقابل تیمی به میدان برود که چهار سال پیاپی است فاتح این جام شده است. یک هفته پیش، منچسترسیتی همچنان فرصت آن را داشت که چهار قهرمانی داخلی را به دست بیاورد. آنها به فینال جام اتحادیه رسیدهاند، در صدر جدول لیگ برتر هستند، به مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان راه یافتهاند و مقابل چلسی در نیمهنهایی جام حذفی بازی کردند. اما مردان توماس توخل توانستند تیم پپ گواردیولا را با گل حکیم زیاش با نتیجه یک بر صفر شکست دهند و به فینال برسند؛ جایی که با لسترسیتی دیدار خواهند کرد. آبیهای آسمانی سپس برابر آستونویلا به میدان رفتند و مقابل این تیم به مشکل برخوردند، اما توانستند از دومین شکست پیاپی در لیگ برتر رهایی یابند. آنها پیشتر مقابل لیدز با نتیجه 2 بر یک باخته بودند. تیم گواردیولا تنها سه روز پس از فینال باید در فرانسه به مصاف پاریسنژرمن در مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا برود. اولویت اصلی باشگاه سالهاست که فاتح اروپاست، بهویژه با آمدن گواردیولا که از زمانی که بارسلونا را ترک کرده، دیگر به فینال این رقابتها راه نیافته است. این مربی کاتالان در نشست خبری پیش از بازی با تاتنهام گفت جام اتحادیه اولویت منچسترسیتی در این فصل نیست: «حالا در برهه حساسی از فصل هستیم و همه چیز با هم در تعارض است. ما یک فینال را برگزار میکنیم اما یک چشم ما به لیگ قهرمانان و بازی با کریستالپالاس (در لیگ برتر) است. جام اتحادیه خوب است و ما برای قهرمانی بازی میکنیم، اما بازی با پیاسجی هم در راه است و یک چشم ما معطوف به آن است. باید ببینیم یکشنبه چه میشود. من دوست دارم بگویم لیگ برتر مهمترین قهرمانی فصل است و کسب سهمیه لیگ قهرمانان دومین اولویت فصل. سپس قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، بعد جام حذفی و در نهایت هم جام اتحادیه.» باید دید که آیا گواردیولا بلوف زده یا اینکه رفتار تیمش در فینال واقعاً به این شکل خواهد بود؟ در صورتی که منچسترسیتی با تمرکز کامل پا به میدان نگذارد، تاتنهام میتواند از این موضوع استفاده کرده و برای اولینبار در بیش از یک دهه گذشته، یک قهرمانی به دست بیاورد.
ترکیب احتمالی منچسترسیتی: استفن؛ کانسلو، دیاس، لاپورت، مندی؛ سیلوا، فرناندینیو، گوندوغان؛ محرز، تورس، استرلینگ
ترکیب احتمالی تاتنهام: یوریس؛ اوریه، آلدرویرلد، دایر، رگیلون؛ اندومبله، هویبیرگ؛ بیل، لوسلسو، سون؛ لوکاس.
منبع: مارکا
کلید صعود در شکست تیم ژاوی است
آیا قهرمانی بدون مورینیو در راه است؟پیش بازی
سرمقاله
آرمن ساروخانیان
فولاد در بازی دوم مقابل النصر عربستان برای اولین بار در آسیا شکست خورد و به رده سوم گروه D سقوط کرد تا صعودش از این گروه سخت به خطر بیفتد. فولاد که در بازی اول با النصر به تساوی رسیده بود این بار هم میتوانست بازنده نباشد، ولی اشتباه مهران موسوی در قلب دفاع که پاس بلندش توسط حمدالله قطع شد و النصر را به گل اول رساند، سرنوشت این بازی نزدیک را تغییر داد.
پیش از شروع لیگ قهرمانان امید زیادی به موفقیت فولاد در سختترین گروه غرب آسیا وجود نداشت، ولی این تیم با وجود این شکست دو بر صفر نمایشی فراتر از انتظار داشته است. تیم نکونام در هر دو بازی دور رفت مقابل السد و النصر پیش افتاد و فرصت داشت به سه امتیاز برسد. بدشانسی بزرگ فولاد در بازی با شاگردان ژاوی بود که گل تساوی را در لحظات آخر دریافت کرد. فولاد با این شکست پنج امتیازی ماند و بعد از النصر (8 امتیاز) و السد (7 امتیاز) در رده سوم گروه ایستاده. با این شرایط آنها در بازی فردا شب مقابل السد باید برای برد به زمین بروند. البته فولاد در صورت تساوی هم حذف نمیشود، ولی سرنوشت دیگر در دست خودش نخواهد بود و به نتیجه بازی النصر – السد در روز آخر بستگی خواهد داشت.
النصر و السد با داشتن ملیپوشان عربستانی و قطری و همچنین بازیکنان خارجی مشهور روی کاغذ برتری مشهودی دارند، ولی فولاد با بازی هماهنگ و پرفشارش توانسته پا به پای این دو رقیب بجنگد. فولاد یکی از موفقترین تیمهای لیگ در پرسینگ است و این مهمترین ابزار تاکتیکی نکونام برای مقابله با حریفان محسوب میشود. همین روش بازی کمک کرد که آنها در لیگ قهرمانان هم بخش زیادی از توان تهاجمی حریفان را بگیرند و بازیها را طوری پیش بردند که خودشان میخواستند.
بازیکنان فولاد به محض از دست دادن توپ حریف را تحت فشار قرار میگذارند و اجازه نمیدهند که روند طبیعی بازیسازی آنها طی شود. در بازی با النصر هم این اتفاق بارها رخ داد و بازیکن صاحب توپ حریف در محاصره سه بازیکن فولاد راهی جز لو دادن توپ نداشت. با این حال این سبک بازی انرژی زیادی میطلبد و در تورنمنتی که بازیهایش هر سه روز یک بار است، توان بازیکنان را تحلیل میبرد.
نکونام در این چهار بازی تلاش کرده که با سیستم چرخشی و استفاده از هر پنج تعویض مانع خستگی بازیکنانش شود، ولی دست او روی نیمکت به اندازه مربیان استقلال و پرسپولیس باز نیست. فولاد به دلیل پنجره بسته نتوانست تیمش را تقویت کند و در مسابقات سطح بالای لیگ قهرمانان فاصله بازیکنان اصلی و ذخیرههای این تیم بیشتر به چشم آمد. فولاد پیش از ورود به مرحله گروهی در پلیآف با العین بازی کرد و فشار آن بازی را هم باید در خستگی بازیکنان در نظر گرفت. در واقع بازی فردا با السد ششمین بازی متوالی فولاد به فاصله سه یا چهار روز است و همین خستگی مهمترین دلیل اشتباهات و افت بازیکنان محسوب میشود. همچنین نباید فراموش کرد که این تیم صالح حردانی را هم به دلیل ابتلا به کرونا از دست داد.
با این حال فولاد هنوز میتواند در دو بازی باقیمانده ورق را برگرداند و از این گروه سخت صعود کند. بازیکنان این تیم انگیزه زیادی برای موفقیت در آسیا دارند و بعد از نمایش خوب مقابل السد در بازی اول باور دارند که تیم ژاوی شکستناپذیر نیست. بازی فردا برای شاگردان نکونام حکم فینال را دارد و در صورت شکست السد میتوانند رتبه دوم را پس بگیرند. با در نظر گرفتن بازی آسان روز آخر مقابل تیم حذفشده و تحلیلرفته الوحدات، بردن تیم ژاوی کلید صعود فولاد است. برای نکونام که در بازی اول نتوانست رقیب سابقش در لالیگا را شکست دهد، تسلیم کردن کاپیتان سابق بارسا لذت مضاعفی خواهد داشت و راه صعود تیمش را هموار میکند.
آیا فوتبال برای نسل جدید محبوب است؟
رسول مجیدی @Rasoulmajidi
سوپرلیگ حالا تمام شده است. حتی اگر فلورنتینو پرز هم حاضر نباشد مرگ سوپرلیگ را علنی اعلام کند اما همه میدانند که فعلاً خبری از تغییراتی به این حد افراطی در فوتبال اروپا نخواهد بود اما چیزی که از جنگ و دعوای هفته پیش بین سران سوپر لیگ و سران یوفا، بین باشگاههای اسپانیایی-ایتالیایی و آلمانیها دستگیرمان شد این است که در سطح اول فوتبال جهان دارد روی آینده مطالعه میشود. دارد آیندهپرژوهی میشود و نگاه مدیران نه فقط به مسائل جاری که حتی چند دهه بعد است.
پرز فردای اعلام تأسیس سوپرلیگ؛ ایدهای که خیلی زود نافرجام ماند، در یک برنامه تلویزیونی گفت: «فوتبال هم مثل زندگی آدمها باید پیشرفت کند و نسبت به زمانی که در آن هستیم تغییر کند؛ مثل تکنولوژی و شبکههای اجتماعی و چیزهای دیگر. در حال حاضر فوتبال در حال از دست دادن ارزش خود است و کرونا ضربه بزرگی به همه ما زد. فوتبال یک ورزش جهانی است و در حال حاضر بسیاری از جوانها علاقهای به فوتبال ندارند چون این ورزش در حال از دست دادن جذابیتش است و به همین دلیل باید تغییراتی ایجاد شود.»
حرفهای پرز البته میتواند فقط پوششی برای حرص و طمعش برای به دست آوردن درآمدهای جدید قلمداد شود اما مسألهای است که مورد توجه برخی از متفکران و نویسندهها هم قرار گرفته است. مثلاً دن روان، گزارشگر بیبیسی یکی از دلایل تأسیس سوپرلیگ را همین میدانست: «بنا بر اطلاعات یک منبع آگاه، برخی از باشگاههای سوپرلیگ اعتقاد دارند هواداران سنتی، طرفداری را به صورت ارث و میراث از خانواده خود به دست آوردهاند و توجه آنها باید به «طرفداران آینده» باشد. طرفدارانی که به دنبال اسم سوپراستارهای بزرگ هستند».
آیا جوانها به فوتبال علاقه ندارند؟ دستکم برای من که چندسال است مجری یک برنامه کاملاً فوتبالی هستم و با مخاطبان «لذت فوتبال» در اینستاگرام و توییتر ارتباط دارم، اینطور نیست. بیشتر مخاطبان ما را نسل جوان تشکیل میدهند. نوجوانان. بر اساس آمار رسمی مرکز تحقیقات صداوسیما هم چیزی حدود یک سوم نوجوانهای کشور بیننده شبکه ورزش هستند که بیشتر برنامههایش فوتبالیست و این نشان میدهد نسل جدید همچنان فوتبال را جذاب میداند.
اما مشخص نیست میزان محبوبیت این رشته در بین نسل جوان فعلی و نسلهای قبلی چه میزان است. بله هنوز فوتبال جذابترین و محبوبترین است اما آیا نسبت به قبل جوانان کمتری به سمت آن کشیده میشوند یا نه؟ این سوالیست که در اروپا مدیران از خود میپرسند.
بر کسی پوشیده نیست که در دهههای گذشته فرهنگ هواداری تغییر کرده. وقتی دیوید بکام – که روزگاری سمبل منچستریونایتد و سوپراستار بودن در حوزه فوتبال بود – به رئال مادرید رفت، کمتر کسی بود که بگوید «خب از حالا من طرفدار رئال مادرید هستم!» اما وقتی رونالدو چند سال پیش از رئال مادرید به یوونتوس رفت، بسیاری از نسل جوان لباسهای بیانکونری را جانشین رئال مادرید کردند و طرفدار تیم ایتالیایی شدند. آنها طرفدار رونالدو بودند و از اعلام آن هم ترس و واهمهای نداشتند.
این دقیقاً شاید همان چیزی باشد که پرز و شرکا دست رویش گذاشتهاند. اینکه نسل جدید طور دیگری فوتبال میبیند و جو حاکم بر فرهنگ زمانه باعث شده تا او بیشتر دنبال برندها باشد تا مکتبهای فوتبالی.
مشکل کم شدن علاقه نسل جدید به فوتبال در آینده البته از زوایای دیگری هم مورد توجه است. بخصوص در آلمان که همیشه تمام ورزشگاهها مملو از جمعیت است و هیچوقت صندلی خالی وجود ندارد- البته قبل از دوران همه گیری کرونا- و حالا گزارشها حاکی از کم شدن تعداد طرفداران در آینده دارد. بخصوص با فرمت جدید لیگ قهرمانان که گرچه به تند و تیزی سوپر لیگ نیست اما چیزی حدود ۱۰۰ بازی به مجموع بازیهای فصل اضافه میکند و تیمهای بزرگ از سال ۲۰۲۴ دستکم باید ۴ بازی بشتر در این جام انجام دهند.
مطمئناً مدیران اقتصادی از این تغییرات استقبال میکنند. تعداد بازیهای بیشتر یعنی حق پخش تلویزیونی بیشتر. یعنی بازیهای خانگی و فروش بلیت بیشتر اما شاید این مسأله در بلند مدت نسل جدید را از فوتبال دور کند.
در آلمان هنوز طبقه کارگر بیشترین تعداد تماشاچیان هر بازی را تشکیل میدهد. سایت دویچهوله چندی پیش در گزارشی نوشت که بازیهای بیشتر باعث میشود تا نسل جوان این طبقه به مشکل بخورند. آنها باید روزهای بیشتری از کارشان بزنند و مرخصی رد کنند و از آن سمت پول بیشتری هم برای هواداری از تیمشان کنار بگذارند. تازه این در صورتی ست که آنها صاحب شغل و حرفه باشند. آن دسته از هواداران جوانتری که هنوز سرکار نرفتهاند بیشتر از قبل برای خرید بلیت دچار مشکل میشوند.
به غیر از مسائل مالی، بحث زمان هم برای طرفداران نسل جدید مطرح است. بخصوص برای آن دسته از هواداران فوتبالی که به کانادا یا آمریکا مهاجرت کردهاند و بازیهای عصر و شب اروپا به وقت آنها صبح زود برگزار میشود و باید از خواب و زندگی روزانه خود بزنند. بازیهای بیشتر یعنی بیخوابی بیشتر و همه اینها باعث از دست رفتن نسل جوان و محصل میشود.
خلاصه اینکه بحث آیندهپژوهی در فوتبال اروپا این روزها جدیتر از همیشه است. آیا نسل نوجوان فعلی در آینده به اندازه نسلهای قبلیاش فوتبالی خواهد ماند و محبوبیت این رشته را همچنان تضمین میکند؟ آیا حق با پرز است که میگوید با این وضعیت فوتبال در آینده طرفدار فعلی را نخواهد داشت؟ اینها سوالات مهمیست که کاش روزی مورد توجه مدیران فوتبال ایران هم قرار بگیرد.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو