printlogo


کد خبر: 258727تاریخ: 1401/8/11 00:00
بازگشت به نیمکت استقلال یا هدایت یک تیم ثروتمند یا...
مجیدی استاد ساختن پلن C

سعید زاهدیان
روزنامه‌نگار ورزشی

فرهاد مجیدی؛ از نسل جدید فوتبالیست‌های درجه یک ایران، او نخستین چهره‌ای‌ است که مربیگری آن سوی مرزها را تجربه می‌کند. پیش از مجیدی، مربیانی نظیر حشمت مهاجرانی، همایون شاهرخی، جلال طالبی، ابراهیم قاسمپور و چند چهره دیگر سابقه فعالیت در لیگ امارات و قطر را در کارنامه دارند اما در 30 سال اخیر به یاد نداریم که یک مربی سرشناس و نامدار حتی در لیگ‌های هند، بنگلادش، پاکستان- و در یک کلام تیم‌های درجه سه و چهار آسیا- هم مربیگری کرده باشد، چه برسد به موفقیت! شاید آخرین نمونه، ناصر حجازی بود که با محمدان بنگلادش در جام باشگاه‌های آسیا پرسپولیس را برد. اما دوره مربیگری او آنقدر تازه نیست که بچه‌های دهه‌ هفتاد و هشتاد یا حتی فوتبالدوستانی که نیمه دوم دهه 60 چشم به دنیا باز کردند، حجازی را روی نیمکت یک تیم خارجی به یاد آورند.
فرهاد مجیدی فوتبالیست خاص و محبوبی برای استقلال بود؛ همین محبوبیت باعث شد تا او بدون کارنامه‌ مربیگری در چند مقطع هدایت استقلال را برعهده بگیرد اما قهرهای گاه و بیگاه او دلیلی بود برای اینکه هواداران استقلال تا هفته‌های آخر فصل قبل به او در قامت مربی با تردید نگاه کنند. اما مجیدی با سبک و سیاقی که قرابت نزدیکی به استراماچونی داشت، بعد از 5 سال مقابل پرسپولیس قدعلم کرد تا دست رقیب دیرینه از جام ششم- که به‌دلیل حساسیت عدد 6 نزد هواداران استقلال اهمیت ویژه‌ای داشت- کوتاه بماند.
همین موفقیت باعث شد تا فرهاد در ادامه جدایی‌های غیرمنتظره‌اش با استقلال قطع همکاری کند. او برای ادامه مربیگری، پیشنهاد کار از تیمی ناشناخته به‌نام «الاتحاد کلبا» در لیگ امارات را پذیرفت. خوشبین‌ترین آدم‌ها هم که جدایی مجیدی از استقلال را برای شانه خالی کردن از مسئولیت می‌پنداشتند هم تصور نمی‌کردند که مجیدی تا اینجای لیگ امارات با تیمی گمنام و کم ستاره به موفقیت برسد؛ تصور عمومی در مورد مجیدی این بود:
«او بعد از چند هفته از الاتحاد جدا می‌شود و به‌عنوان آلترناتیو سرمربی بعدی استقلال، با ژست قهرمان به تهران بازمی‌گردد.»
 اما نه‌تنها مجیدی در امارات ناکام نیست که فراتر از انتظار نتیجه گرفته و با 4 برد، 2 مساوی و 2 شکست، الاتحاد کلبا را در نیمه بالای جدول نگه داشته تا تمام تصورات قبلی در خصوص توانایی او زیر سؤال برود.
اگرچه مجیدی هنوز در تراز بین‌المللی به موفقیت بزرگی نرسیده اما برای نخستین مربی ایرانی که بدون تسلط کافی به زبان انگلیسی باید با تیمی کار می‌کرد که سبقه و پیشینه‌ای درخشان در امارات ندارد، رتبه هفتم موفقیتی بزرگ است. موفقیت او از این جهت برجسته و قابل تأمل است که او برخلاف رقبایی که با ریخت و پاش شیوخ عربی و خرید ستاره به موفقیت می‌رسند، با تعدادی بازیکن متوسط و گمنام توانسته بالاتر از سیاست باشگاه تیمش را نگه دارد. اگر مجیدی همین روال را تا پایان لیگ ادامه دهد، شاید سال آینده با پیشنهادی بهتر و بزرگتر خود را روی نیمکت تیمی ثروتمند ببیند. مجیدی در امارات هم برخلاف پیش‌بینی‌ها نتیجه گرفته و معادلات را بر هم زده. آیا او سال بعد هم در امارات مربیگری می‌کند؟ یا اینها پلنی برای بازگشت با اقتدار به نیمکت استقلال است؟ البته با رفتارهای مجیدی، او شاید پلن C خود را به اجرا بگذارد.


امیدواری به فرهاد مجیدی
گلی در شوره‌زار

آیسان سعیدی
روزنامه‌نگار ورزشی
فوتبال ایران مدت‌هاست که از قامت یک مولد خارج شده و بیشتر بدل به مصرف‌کننده شده است. فوتبالی که در بالاترین سطح خود یعنی در لیگ برتر سترون و نازاست و این حقیقت تلخ را با صدای بلند فریاد می‌زند. مدت‌هاست در لیگ برتر ایران هیچ پدیده دندان‌گیری چهره نشده. پدیده‌ای که چشم‌ها را خیره کند و بتواند در تیم ملی جای ثابتی برای خود دست و پا کند و چمدان ببندد و آرزوهایش را در اروپا دنبال کند.
لژیونرهای این سال‌های فوتبال ایران را که مرور می‌کنیم به‌نام جدیدی نمی‌رسیم. نام‌هایی که جملگی سال‌ها در تیم‌ها و لیگ‌های درجه 3 اروپایی توپ می‌زنند و به این جمع محدود چهره دیگری به ندرت اضافه می‌شود. این همان اتفاقی است که سبب شده تا لیگ ایران هر سال بی‌کیفیت‌تر و ملال‌آورتر دنبال شود و برای برخی از پست‌ها چنان کفگیر به ته دیگ خورده که باید دست به دامان بازیکنان درجه 3 بی‌نام و نشان شویم چون اساساً در فوتبال ایران هیچ تولیدی وجود ندارد. در حوزه مربیگری وضعیت به مراتب اسفناک‌تر است. دایره مربیان فوتبال ایران به اندازه‌ای بسته و کوچک است که هر مربی با هر کارنامه فاجعه‌باری از داشتن شغل تقریباً مطمئن است و تنها نام تیمش تغییر می‌کند. مربی در لیگ شاغل است که هر فصل در کارنامه سیاه و تاریکش، یک تیم را به دسته پایین‌تر هدایت کرده اما فصل بعد روی نیمکت یک تیم لیگ برتر می‌نشیند تا با کلمات سخیف و هجوآمیزش در کنفرانس‌های مطبوعاتی استندآپ کمدی اجرا کند و ملت به او بخندند!
در چنین وانفسایی فرهاد مجیدی حکم گلی در شوره‌زار را دارد که در برهوت فوتبال ایران نه از مسیر منطقی، بلکه به شکل خلق‌الساعه چهره شده و با استفاده بهینه از فرصتی که در اختیار او قرار داده شده، توانسته خود را بالا بکشد. مردی که اگرچه چندان در مربیگری سابقه طولانی ندارد اما دستاوردش به همراه یکی از دو قطب بزرگ فوتبال ایران به اندازه‌ای رشک برانگیز بوده که مسیر او را به آن سوی آب‌ها باز کرده. مجیدی تنها مربی لژیونر فوتبال ایران در دو دهه اخیر است. برای فوتبالی که روزگاری با شوخی بلاهت‌بار پیشنهاد برایتون به پرویز مظلومی سرتیتر هفته‌نامه‌های طنز بود، حالا حضور مجیدی در لیگ امارات یک غنیمت است. بویژه اینکه مجیدی در تیم کوچک و بی‌ریشه و بدون افتخار الاتحاد کلبا نیز نتیجه‌ای در خور گرفته و همین می‌تواند مقدمه‌ای برای تداوم او در نیمکت‌های لیگ امارات و در تیم‌های بزرگتر باشد. به این گل خودرو می‌توان امیدوار بود.



 


Page Generated in 0.0056 sec