printlogo


کد خبر: 257648تاریخ: 1401/7/28 00:00
مماشات؛ روش حاکم بر لیگ

وصال روحانی
روزنامه نگار

یک سؤال رایج در روزهای اخیر این است که فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ، مسابقات لیگ برتر را چگونه مدیریت و اجرایی می‌کنند و اگر پاسخی صریح و بی‌تعارف را بر این سؤال می‌طلبید، باید بگوییم که روش آنها فقط مماشات است و لاغیر. مماشات سازمان لیگ در حق تیم‌های حاضر در لیگ به حدی است که اگر واقعاً قرار بود اساسنامه لیگ رعایت و اجرا می‌شد، حداقل 80 درصد تیم‌های لیگ به سبب نداشتن استادیوم اختصاصی حق شرکت در این رقابت‌ها را نمی‌یافتند و فقط امثال سپاهان، فولاد و گل‌گهر از این صافی تنگ عبور می‌کردند. در استاندارد بودن یا نبودن ورزشگاه‌های برخی تیم‌هایی هم که مدعی داشتن استادیوم‌اند، شک‌هایی اساسی وجود دارد. فراموش نکنیم که سرخابی‌ها فقط به این خاطر دارای ورزشگاه استاندارد تلقی می‌شوند که برای بازی‌های خانگی‌شان از استادیوم ملی و اصلی کشور که همانا ورزشگاه آزادی است، بهره می‌گیرند و این استادیوم اصلاً متعلق به آنها نیست و در مالکیت دولت است و تحت قیمومیت «سازمان تجهیز اماکن ورزشی» قرار دارد. موضوع زمانی تأسف‌آورتر می‌شود که بدانیم حتی ورزشگاه‌های کوچکی که از 9-8 سال پیش در اختیار پرسپولیس و استقلال گذاشته شد تا در آن تمرین و فعالیت کنند («شهید کاظمی» برای سرخ‌ها و «امام رضا» برای آبی‌ها) هنوز به مالکیت کامل آنها در نیامده و به گفته جوادی، مدیر تربیت بدنی استان تهران در این زمینه برخی موانع قانونی باقی مانده است. این را هم باید یاد‌آوری کرد که ورزشگاه‌های دستگردی، شهر قدس و انقلاب کرج با ‌وجود مورد استفاده قرار گرفتن در اکثر هفته‌ها توسط تیم‌هایی همچون هوادار و پیکان از دید «AFC» هر چیزی هستند الا ورزشگاه‌هایی استاندارد. سران سازمان لیگ لابد می‌دانند که در آیین‌نامه لیگ تصریح شده بود که آخرین فرصت برای تیم‌ها جهت تأمین ورزشگاه اختصاصی و استاندارد لیگ سوم بوده است و اینک ما در پاییز 1401 در حال گذراندن لیگ بیست و دوم هستیم و این بدان معناست که از زمان آخرین مهلت تأمین ورزشگاه‌های اختصاصی 19 سال می‌گذرد! به همه اینها اضافه کنید کیفیت اسفبار زمین برخی استادیوم‌های مورد استفاده در لیگ و بویژه زمین‌های تیم ملوان، مس کرمان، ذوب‌آهن اصفهان و هر دو تیم نفتی لیگ (نفت آبادان و نفت مسجدسلیمان) را تا بفهمید عمق مشکلات تا به کجاست. سکوهای پوسیده و ترک‌خورده این ورزشگاه‌ها و بهداشتی نبودن راهروها و اتاق‌های آنان و البته فقدان نور کافی برای مسابقات برگزار شده در ساعات شب هم مزید بر علت شده است و فقط چند جرقه برخاسته از داوری‌های توأم با اشتباه کافی است تا تیم‌های خسران‌دیده از ضعف‌های فوق مثل دینامیت منفجر شوند و به زمین و زمان اعتراض کنند. این قطعاً وظیفه باشگاه‌ها است که مجوز حرفه‌ای بگیرند و استادیوم اختصاصی داشته باشند اما سازمان لیگ هم وظیفه دارد که یک مجری فاقد خطا و قانونمند و دارای قاطعیت و صراحت عمل باشد و فقط زمانی دست به برگزاری لیگ بزند که همه شرایط قانونی مهیا باشد. چیزی که هرگز از سوی سازمان لیگ ما چه در زمان مدیریت عزیز محمدی، غلامرضا بهروان و حتی مهدی تاج در دهه 1380 و چه در عصرهای موخرتر که امثال حیدر بهاروند، سعید فتاحی و اینک سهیل مهدی سکاندار بوده‌اند، رعایت و اجرا نشده است.


Page Generated in 0.0053 sec