سعید زاهدیان
روزنامهنگار ورزشی
زیدان، پوچتینو، یوپ هاینکس، دل بوسکه و خیلیهای دیگر؛ تغییر این مربیان با منطق جور درنمیآمد؛ وقتی آنها برکنار شدند، تعداد زیادی از هواداران از خود میپرسیدند که دلیل عوض شدن مربی موفق -یا قهرمان- چیست؟
پوچتینو با مسئولان تاتنهام توافق کرده بود که در دوران ریاضت اقتصادی باشگاه، اگر به سهمیه اروپا هم برسد موفق است. مدیران تاتنهام برنامه اصلی خود را بر ساخت ورزشگاه متمرکز کرده بودند اما با اتفاقی غیرمنتظره مواجه شدند. پوچتینو نه تنها در 4 سال مربیگری خود تیم را به لیگ قهرمانان رساند، بلکه بدون جذب ستاره موفق شد تا فینال اروپا هم پیش برود و درآمد بالایی به حساب تاتنهام واریز کند. اما پس از اتمام پروژه ساخت ورزشگاه، مدیران تاتنهام پروژه جدیدی تعریف کردند: «قهرمانی لیگ برتر!» مطابق این پروژه، مورینیو آمد تا برای قهرمانی جزیره تیم ببندد.
داستان یوپ هاینکس هم چیزی شبیه همین ماجرا بود؛ بایرن با این مربی چمپیونزلیگ را برد اما مدیران بایرن، گواردیولا را جانشین هاینکس کردند. آنها هم پروژهای جدید در سر داشتند.
داستان دلبوسکه و رئال به سالها پیش برمیگردد؛ این مربی پس از قهرمانی اروپا برکنار شد. هواداران فوتبال این تغییر را درک نمیکردند. نمونههای بسیاری در دنیای فوتبال وجود دارد که مربیان موفق و قهرمان جای خود را به فرد دیگری میدهند. در نمونههایی که اشاره شد، به یاد نداریم که مربیان به تصمیم کارفرمای خود معترض باشند.
در فوتبال ایران هم اتفاق مشابهی رخ داده؛ در شرایط بحران، اسکوچیچ برای صعود گزینه خوبی بود. پس از همگروهی با انگلیس، ولز و آمریکا، پروژهای متفاوت در دستور کار تیمملی قرار گرفت. ایران نمیخواهد مقابل آمریکا و انگلیس بازنده باشد و موفقیت در این گروه برای همه - از هواداران فوتبال گرفته تا مسئولان- اهمیت ویژهای دارد. مسئولان فوتبال کی روش را برای پروژه جدید به ایران آورده اند.