printlogo


کد خبر: 248969تاریخ: 1401/4/5 00:00
ترکش بمب‌های نقل و انتقالات به پیکر رنجور فوتبال

یادداشت
جواد حسینی  
همانطور که پیش‌بینی می‌شد همزمان با آغاز فصل نقل و انتقالات لیگ برتر، مدیران باشگاه‌ها برای تقویت تیم‌های تحت مدیریت خود به سراغ استخدام ستاره‌های لیگ گذشته رفتند تا با جذب آنها بتوانند در فصل آتی رقابت‌های لیگ برتر جزو مدعیان عنوان قهرمانی باشند اما مسأله بسیار مهمی که نمی‌توان به سادگی از آن گذشت هزینه‌های نجومی این باشگاه‌ها برای استخدام بازیکن و مربی است.
هرچند تمام مدیران باشگاه‌های فعال در حوزه نقل و انتقالات ادعا دارند نهایت صرفه‌جویی را در فرایند نقل و انتقالات رعایت کرده‌اند اما افشاگری‌های رقبا علیه یکدیگر نشان می‌دهد نه تنها خبری از صرفه‌جویی و کاهش هزینه‌ها نیست بلکه نرخ قراردادهای لیگ جدید، رشد تصاعدی داشته به گونه‌ای که حالا یک فوتبالیست معمولی برای امضای قرارداد با یک باشگاه لیگ برتری تقاضای رقمی هنگفت می‌کند و در کمال ناباوری مدیران باشگاه‌ها نیز زیر بار این پیشنهاد نجومی می‌روند تا به اصطلاح خود بمب نقل و انتقالاتی منفجر کنند! اما ترکش این بمب‌ها به کجا اصابت خواهد کرد؟ آیا باشگاه‌های لیگ برتری که این روزها به این ترتیب قراردادهای نجومی را به صورت سریالی امضا می‌کنند از محل درآمدزایی خود این مبالغ را پرداخت خواهند کرد یا باید منتظر تراژدی‌های مالی جدید در آینده‌ای نزدیک باشیم تا دوباره پروژه کاسه گردانی مدیران این باشگاه‌ها از وزارتخانه‌های مختلف آغاز شود که بتوانند تعهدات مالی خود را پرداخت کنند. از طرفی یک علامت سؤال بزرگ دیگر برای افکار عمومی به وجود آمده که نقش دستگاه‌های ناظر بر عملکرد باشگاه‌ها در این بین چه می‌شود؟ البته که این سؤال تکراری‌ترین سؤال تاریخ فوتبال ایران به شمار می‌رود اما بد نیست متولیان حوزه ورزش و فوتبال و دستگاه‌های نظارتی یک بار برای همیشه توضیح دهند آیا اگر قرار بود هزینه‌های نجومی و میلیاردی به صورت خصوصی و از جیب مدیران امضا کننده قرارداد پرداخت شود، باز هم شاهد عقد چنین قراردادهایی بودیم؟ آیا آنگاه فرمول «هر چه رقم قرارداد بالاتر، پورسانت بیشتر» باز هم به اجرا در می‌آمد؟
در برهه‌ای که جامعه از هر نظر گرفتار دغدغه‌های مالی و اقتصادی است، چه لزومی دارد چنین هزینه‌های هنگفتی صورت گیرد، آن هم برای باشگاه‌هایی که صرفاً فقط در لیگ ایران قدرت عرضه اندام دارند و در میادین بین‌المللی جز ناکامی دستاورد دیگری نداشته و یا حق شرکت در آن را ندارند و بعید است به این زودی‌ها موفقیتی بزرگ و شگرف به دست آورند؟ به همان اندازه که موافقان این ریخت و پاش‌ها که بخش محدودی از جامعه را تشکیل می‌دهند حق دارند از این اتفاق سرمست و خوشحال باشند، باید به منتقدان نیز حق داد ابهام‌ها را مطرح کنند تا پاسخ سؤالات بی‌شمار خود را از زبان مسببان وضعیت موجود در فوتبال بشنوند. مدیران عامل باشگاه‌هایی که خیلی راحت زیر برگه قرارداد 15 تا 20 میلیاردی بازیکنان و مربیان را امضا می‌کنند باید خیلی شفاف توضیح دهند تأمین اعتبار این مبالغ از کجا و به چه شکلی انجام می‌شود؟ قراردادهای دلاری با چه سیستمی به نگارش در آمده و چه کار کارشناسی برای آنها صورت گرفته است؟ اگر فردا افتضاح جدیدی نظیر قرارداد مارک ویلموتس یا آنتونی استوکس یا استراماچونی و کالدرون رقم خورد، امضا کنندگان مسئولیت خواهند پذیرفت یا گزینه سایه‌نشینی و فرار به مخفی‌گاه فعال می‌شود تا مدیر بعدی دوباره همان حرف تکراری و کلیشه‌ای را بزند که من یک ویرانه را تحویل گرفتم؟! البته که هیچ‌یک از این مطالبات محقق نخواهد شد؛ مگر آنکه نظام باشگاهداری در فوتبال ایران ساماندهی شود و مدیرانی روی کار بیایند که بر اساس اصول و قاعده رفتار کنند نه اینکه تحت تأثیر هیجانات و فشارهای جریان دلالی در فضای مجازی مجبور به جذب و استخدام بازیکن یا مربی شوند.
 


Page Generated in 0.0061 sec