سام ستارزاده
ریکاردو ساپینتو را میتوان دومین سرمربی تاریخ فوتبال باشگاهی ایران دانست که با یک مراسم حرفهای و شکیل و در هتل (بهجای زمین تمرین) به هواداران معرفی میشود. هر دوی این سرمربیها نیز جز ۵ سرمربی آبیهای پایتخت بودند؛ آندرهآ استراماچونی و خود ساپینتو. با این حال، مراسم رونمایی از سکاندار آبیها در فصل پیشرو، با وجود ظاهر آبرومندانهاش، باطنی حرفهای نداشت.
اگر بخواهیم صحبتهای مصطفی آجورلو و ساپینتو را بهدقت تحلیل کنیم، در مییابیم که اشتباه لفظی مترجم ساپینتو در بهکار بردن واژه «تراکتور» بهجای «استقلال»، بیش از یک سوتی کوچک و خارج از دید نیست. مدیرعامل آبیها، پس از هفتهها سکوت، بدون پروا و در کنار سرمربی خارجی جدید تیمش گفت: «میخواستیم قهرمانی را با مربی ایرانی تکرار کنیم ولی هجمه دیگران باعث شد مربیای که قول همکاری داده بود، منصرف شود.» چنین جملهای چه پیامی به ساپینتو میرساند غیر از اینکه «تو گزینه اصلی سرمربیگری استقلال نبودی، ما مذاکره با تو را با اکراه پیگیری کردیم و اعتماد ما به تواناییهای تو بسیار شکننده است»؟
در سوی مقابل نیز، کاپیتان سابق اسپورتینگ لیسبون با پوزخند و کنایه، قول کسب چهارگانه را در همان روز نخستش داد. کافی است کنفرانس مطبوعاتی نخست ساپینتو و استراماچونی را با یکدیگر مقایسه کنید. استرا با تجربه سرمربیگری در تیمی به بزرگی اینترمیلان، ماهها لبخند به روی لبش نیاورد و بسیار زود به سطح فنی و فیزیکی بالا و پرچالش لیگ ایران اعتراف کرد. آیا ساپینتو میتواند جو مشابهی را از همین روز نخست دستکم بگیرد؟
همین دو پرده از مراسم معارفه ساپینتو را کنار یکدیگر بگذارید. اگر استقلال در همان گام اول سوپرجام را به نساجیای واگذار کند که درکنار الهلال تنها شکستهای سال گذشته آبیها را رقم زده، وعده بزرگ ساپینتو و اطمینان هیأتمدیره به وی با هم فرو میریزند تا استقلال وارد بحرانی سخت گردد.