printlogo


کد خبر: 248927تاریخ: 1401/4/4 00:00
نگاه ژورنالیستی به سرمربی جدید استقلال
مربی احساساتی و برونگرا؛ از گریه تا انفجار!


 حضور ریکاردو ساپینتو به‌عنوان بازیکن اسبق تیم ملی پرتغال و کاپیتان و سرمربی اسپورتینگ لیسبون روی نیمکت استقلال بهانه‌ای شد تا این اتفاق جذاب و جالب را از دریچه نگاه رسانه‌های پرتغالی بررسی کنیم. آنتونیو پیرس سردبیر روزنامه اُجوگو پرتغال، ورزشی‌نویس ۴۷ ساله مطرح پرتغالی که نزدیک به ۲۶ سال از شروع کارش در نشریات پرتغالی می‌گذرد و اکنون به‌عنوان یکی از ژورنالیست‌های تأثیرگذار فوتبال پرتغال، خبرنگار گازتا دلواسپورت در پرتغال است، در یک گفت‌و‌گوی مفصل درباره این مربی پرتغالی صحبت کرده. پیرس در این گفت‌و‌گو از ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری ساپینتو، سبک بازی و فلسفه کاری مورد علاقه‌اش در کنار بررسی سوابق و رزومه او حرف زده و تصویر تازه‌تری از سرمربی آبی‌ها ارائه می‌دهد.
 
در ابتدا یک معرفی ضمنی از رزومه ساپینتو بگو...
 ساپینتو ۴۹ ساله است و کار مربیگری خود را در یونیا ده‌لیرا به‌عنوان دستیار آغاز کرد، اما سال بعد از سوی اسپورتینگ برای مربیگری زیر 19 سال در باشگاهی که بیشتر دوران حرفه‌ای خود را در آن بازی کرده بود، دعوت شد. جایی که قبلاً در آن مدیر بوده. نتایج حاصل از کار او به این ختم شد که در همان فصل او جایگزین دومینگوس پاسینسیا در جایگاه هدایت تیم اصلی شد و تیم را به نیمه‌نهایی لیگ اروپا رساند و منچسترسیتی را حذف کرد تا در نهایت مغلوب بیلبائو شد. این تیم در مسابقات لیگ عملکرد درخشانی نداشت و فصل را با شکست در فینال جام حذفی پرتغال به آکادمیکا به پایان رساند که یک ناامیدی بزرگ محسوب می‌شد اما با وجود این، هیأت مدیره او را در سمت خود نگه داشت. فصل بعد، او پس از ۹ بازی و نتایج ناامیدکننده، با تنها 2 پیروزی و شکست تحقیرآمیز مقابل ویدیوتون (3-صفر) اخراج شد.
و بعد از آن بیشتر در تیم‌های خارجی مشغول به کار شد...
 بله. در سال‌های بعد، او بیشتر وقت خود را در باشگاه‌های خارجی با حضور در لیگ‌های مختلف مانند صربستان، یونان، عربستان سعودی، بلژیک و ترکیه گذراند. تنها جام کسب شده در بلژیک، قهرمانی جام ۲۰۱۸ با استاندارد لیژ بود. باشگاهی که پس از ترک اسپورتینگ در آن به فوتبال خود پایان داد.
توصیف خودت از ریکاردو ساپینتو به‌عنوان یک مربی و سبک مربیگری او چیست؟
 از نظر سبک، در دوران مختلف کاری او تفاوت‌هایی وجود دارد، زیرا او در باشگاه‌هایی بوده که اکثراً مجبور به مبارزه برای عنوان قهرمانی هستند مانند اسپورتینگ و گاهاً در دیگر باشگاه‌هایی که هدف‌شان فقط بقا در لیگ است. توانایی ارائه فوتبال تهاجمی کمی به آن بستگی دارد، اما نمی‌توان گفت که او مربی‌ای است که با سبک هجومی قابل توجهی حریفان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در آخرین باشگاهی که او در آن حضور داشت، موریرنسه، تیم معمولاً ۴-۳-۳ بازی می‌کرد که به فراخور تیم‌های حریف، با تغییراتی در آن سیستم به ۴-۲-۳-۱ یا ۴-۱-۴-۱ شیفت می‌کرد. اما خودش می‌گوید که ۴-۳-۳ سیستمی است که در طول زندگی حرفه‌ای خود بیشترین استفاده را از آن داشته است.
 اگر برای مربیان پرتغالی یک رتبه‌بندی در نظر داشته باشیم، ساپینتو در کدام کلاس است؟
 از نظر رتبه‌بندی، ساپینتو به وضوح در صدر مربیان پرتغالی نیست. در واقع، علاوه بر کسانی که قبلاً در لیگ‌های بزرگ کار می‌کردند، برخی در باشگاه‌های بهتر از دیگران، مانند مورینیو، مارکو سیلوا، برونو لاگه، پائولو فونسکا (او در شرف تصاحب لیل است)، آبل فریرا، ویتور پریرا و لوئیس بودند. کاسترو (سه تیم برزیلی)، خورخه ژسوس (فنرباغچه)، پدرو مارتینز (المپیاکوس)، لئوناردو ژاردیم (الوحده)، روی ویتوریا نیز در این رده حضور دارند. آندره ویلاش بواش و نونو اسپریتو سانتو با رزومه‌های بسیار برتر. کسانی که هنوز در پرتغال کار می‌کنند، یعنی سرجیو کونسیسائو و روبن آموریم را هم نباید از قلم بیندازید. ساپینتو پس از دوره ناموفق خود در براگا، اکنون برای پیوستن به یک باشگاه برتر پرتغال با مشکلات زیادی روبه‌رو خواهد شد و همچنین برخلاف چندین هموطن خود، هیچ بازاری در لیگ‌های قوی‌تر ندارد.
از ویژگی‌های شخصیتی اصلی او اگر بخواهید نام ببرید، به کدام اشاره می‌کنید؟ عصبانیت و غرور یا برونگرایی را؟ دیدن اشک‌های او پس از سقوط با موریننزه جالب بود. در مورد باشگاه عوض کردن‌های متوالی‌اش هم توضیح بدهید...
 ساپینتو شایستگی‌های خود را دارد و در گذشته به نتایجی دست یافته، اما به ندرت در درازمدت و شاید این توضیح لازم باشد که چرا او در چند سال باشگاه‌های زیادی را مربیگری کرده. او یک مربی و فردی بسیار احساساتی است که احساسات خود را چه در رابطه با بازیکنان، چه در رابطه با مدیران، چه هواداران و مطبوعات چه خوب و چه بد، پنهان نمی‌کند. او گاهی اوقات منفجر می‌شود، بخصوص زمانی که احساس می‌کند در حقش ظلم شده و واکنش گرمی نسبت به رویدادها نشان می‌دهد. وقتی موریرنسه سقوط کرد، نتوانست اشک‌های خود را پنهان کند که البته تعجب‌آور نبود که این اتفاق افتاد. چرا که شخصیت برونگرای این مربی کاملاً برای جامعه‌ فوتبالی پرتغال قابل درک است.


 


Page Generated in 0.0052 sec