آیسان سعیدی - مربیان پرتغالی در ایران سبقه دیرینهای دارند. یک مکتب پرحاشیه و پرهیاهو که پس از مربیان کروات بیشترین فراوانی را در فوتبال ایران داشته و روزهای پرفراز و نشیب فراوانی را سپری کرده. پرچمدار مربیان پرتغالی کارلوس کی روش بود که قریب به 8 سال روی نیمکت تیم ملی ایران بیتوته کرد و با تأثیرات مثبت و منفی فراوانی که در فوتبال ایران داشت، امضایی از خود به یادگار گذاشت که در فوتبال ایران به این خاستگاه بیشتر متمایل شود.
مربیان پرتغالی در فوتبال ایران جملگی عملکرد متوسط و ضعیفی داشتهاند و هیچکدام از آنها را نمیتوان یک مربی موفق دانست. از کیروش که در تیم ملی فوتبال ایران یک قهرمان بدون جام بود تا ژوزه و وینگادا که در پرسپولیس یک ناکام محض بودند تا کاسمیرو و سرجیو در نفت و ایگناسیو در فولاد و البته اولیویرا در تراکتور هیچکدام موفقیت درخوری نداشتند و همین پیشبینی درباره آینده ساپینتو در استقلال را تلخ و نومیدکننده نشان میدهد. بویژه اینکه این پرتغالی در سالهای اخیر یک ناکام بالفطره بوده و در زمره مربیان درجه یک کشور خود نیز محسوب نمیشود.
ساپینتو در لیگ درجه 3 پرتغال نیز در حال حاضر بازاری ندارد و با توجه به ناکامیهای اخیرش در فوتبال اروپا هیچ مشتری نداشته و از همین رو پذیرفته تا در ایران و استقلال کار کند. اتفاقی که نگرانیها درباره آینده استقلال با او را بیشتر و بیشتر میکند.
با وجود این فوتبال ایران ثابت کرده که معمولاً روزمه و کارنامه قبلی مربیان خیلی تأثیری در موفقیت و ناکامی آنها در مارکت فوتبال ایرانی ندارد و این همان نکتهای است که سبب شده تا آبیها با خوشبینی به ساپینتو دل ببندند. همانند اتفاقی که برای استراماچونی و کالدرون در ایران رخ داد. آیا این پرتغالی میتواند مسیر این دو را برود؟