گزارش
وصال روحانی
در حالی که به نظر میرسد قوام دفاعی تیم ملی فوتبال ایران در سطحی بالا است و لژیونرها خط حمله این تیم را نیز نورانی ساختهاند، کمتر کسی میپرسد که آیا هافبکهای تیم ملی نیز وظایف خود را به خوبی انجام میدهند و در سطوح مورد نظر قرار دارند یا خیر.
یکی از بحثهای قدیمی در ارتباط با تیم ملی و البته هر تیم دیگری، این نکته و سؤال است که وقتی توپ از نو و بعد از دفع حملات رقیب به دست تیم دفاع کننده میرسد، چگونه حرکات به سمت جلو را هدایت و اجرایی کند که لحظاتی بعد فرصتهای گلزنی مورد نظر خلق و منجر به فتح دروازه رقبا شود. در این ارتباط طبعاً مهمترین کار و وظیفه از هافبکها توقع میرود و انتظار این است که پس از ارسال توپ از مدافعان به سمت مردان میانی، آنها با حرکات و پاسهای لازم مهاجمان را تغذیه و مقدمات گلزنی را فراهم کنند. در این روند هافبکها باید مدیریت و خلاقیتی را داشته باشند که برای انجام چنین کاری به آن نیاز است و طوری زمینه را فراهم کنند که مهاجمان بهتر و بیشتر نفس بکشند.
استرس بعد از صعود سریع
در سه سال اخیر که هدایت تیم ملی ایران با دراگان اسکوچیچ بوده، از هافبکهایی همچون احمد نوراللهی، احسان حاجیصفی، امید نورافکن، مهدی ترابی، میلاد سرلک، کمال کامیابینیا و البته سعید عزتاللهی در دیدارهای مختلف استفاده شده و گهگاهی به هافبکهای دیگر هم روی آورده شده و یا دستکم در اردوها و تمرینات تیم ملی از آنها استقبال شده و از این قبیل مردان جوانتر میتوان به مهدی مهدیپور، امیرحسین حسینزاده و مسعود ریگی اشاره کرد. وقتی بازیهای تیم ملی طی این مدت و بخصوص مراحل دوم و نهایی انتخابی جام جهانی بیست و دوم را از نظر میگذرانیم، به یاد میآوریم که اگرچه نتایج مثبت مورد نظر به ثبت رسید و یوزها سریعترین صعود به مرحله نهایی جام جهانی را در تمامی ادوار شرکتمان تجربه کردند اما هرگز به نظر نرسید که مردان میانی همان تأثیر شگرفی را در تیم داشتهاند که از آنها انتظار میرفته است و این سؤال بارها به ذهن رسید که آنها واقعاً چقدر میارزند؟
نیاز به پایداری و استمرار
البته با همت فردی و استعداد شخصی لژیونرهای ما که مهدی طارمی، سردار آزمون، کریم انصاریفرد، علیرضا جهانبخش و کاوه رضایی را هم شامل میشوند، میتوان بدون مشارکت وسیع هافبکها هم گلزنی کرد اما چنین ریتم و روالی پایداری لازم را نخواهد داشت و استمرار در کار تهاجم و عامل اطمینان ضمانت را از هر تیمی از جمله تیم ملی خواهد گرفت. در نقطه مقابل اگر هافبکهای ملیپوش همان هنر، مهارت، قوه توپسازی و خلاقیتی را داشته باشند که از هافبکهایی در این سطح انتظار آن میرود، میتوان چه در کوتاه مدت و چه بلندمدت به بیلانها و آمار و دستاوردهایی در امور تهاجمی دست یافت که هر تیم ملی و هر تیم دیگری در هر صحنه و هر رقابت کوچک و بزرگی محتاج آن است.
حتی با این لژیونرها هم میلنگیم
داشتن برش و انعطاف لازم، دیدن صحیح و دقیق شرایط موجود و سپس اقدام براساس آن مواردی است که تیم صاحب توپ را به راه میاندازد و در مسیر مورد بحث به حرکت درمیآورد و چیزی را پایهگذاری میکند که هر تیم دارای توپ و موقعیت محتاج آن است. اگر هافبکها از فکر و طراحی بیبهره باشند که لازمه این کار و پایهگذار گلسازی است، تلاش مهاجمان به خودی خود حق مطلب را ادا نکرده و تیم را به اهدافش نمیرساند. حتی اگر تیم صاحب توپ همان مهاجمان لژیونر توانایی را داشته باشد که ایران دارد، باز حاصل کار چیزی نخواهد بود که باید باشد و در آن صورت آشکارا خواهیم لنگید.
از قدوس تا قلیزاده
شاید تصور شود که عزتاللهی بیشتر معروف به کارهای تدافعی است و از او نخواستهاند که در توپسازی به سمت جلو هم مشارکت کند ولی از سوی سامان قدوس هم که در این زمینه فوق تخصص دارد، گاهی نتایج و نمایش و آماری به ثبت نرسیده که گمان و انتظار آن میرفته و علی قلیزاده که در لیگ بلژیک بازی میکند و از مردان اول باشگاه شارلروا است، در این زمینه موفقتر از قدوس بوده و استمرار بیشتری در قیاس با وی داشته است. همه این موارد به ما میگوید که کار تیم ملی در آینده نزدیک و دور و بویژه مرحله نهایی جام جهانی 2022 کامل نخواهد شد مگر اینکه هافبکهای تیم ملی به لحاظ خلاقیت خود را به سطحی برسانند که از آنها انتظار میرود و البته جزو شرح وظایف آنها است.
ضعف محسوس در بال راست و هافبکهای میانی
البته در بالها و گوشها و بواقع در لب خط و آنجا که وینگرها فعالیت میکنند، ما با داشتن وحید امیری که بازیکن بسیار مؤثر و خوشفکر و یک پاسور عالی است، به انجام کارهایی مهم در سمت چپ میدان همت گماشتهایم و با اضافه شدن گاه به گاه نورافکن یا حاجیصفی به منطقه عمل، کارآیی امیری در این ناحیه به درجات بسیار بالایی رسیده ولی از یک سو از همین میزان کارآیی در بال راست بیبهره ماندهایم و صادق محرمی و زوجهای منتخب برای او همین میزان کارآمدی را از خود بروز ندادهاند و از طرف دیگر هافبک وسطهای تیم ملی در این زمینه نتوانستهاند به بیلانهای لازم نزدیک شوند. این عدم کارآیی شامل نوراللهی، عزتاللهی و سرلک و اصولاً هر بازیکنی میشود که در مرکز خط میانی به کار گرفته شده است.