رضا عباسپور
مثل روز روشن بود که دیر یا زود دیوان عدالت اداری با تأیید حکم دادگاه بدوی، مبنی بر تخلفات محرز صورت گرفته در مجمع سال 98، حکم بر ابطال انتخابات و اخراج علی مرادی، رئیس بازنشسته و غیرقانونی این فدراسیون میکرد. حکمی که اگرچه خیلی دیرتر از آنچه که پیشبینی میشد، صادر شد اما بالاخره ابلاغ شد تا پایانی باشد بر نامرادیهای بیشمار وزنهبرداری و حکمرانی یکی از پرحاشیهترین رؤسای حاضر در تاریخ وزنهبرداری ایران.
تعلل در معرفی سرپرست جایز نیست
انتخابات فدراسیون وزنهبرداری در تیرماه سال 98 برگزار شد که علی مرادی با 22 رأی از 43 رأی مأخوذه بهعنوان رئیس این فدراسیون باقی ماند اما در همان زمان صحبتهایی در خصوص چگونگی برگزاری انتخابات وجود داشت چرا که 44 نفر اعضای حاضر در مجمع را تشکیل میدادند که رئیس هیأت آذربایجان شرقی در مجمع غیبت داشت و رأیگیری با 43 نفر انجام شد. این موضوع اعتراض کاندیداها را بهدنبال داشت مبنی بر اینکه علی مرادی باید رأیی بیشتر از 22 رأی را کسب میکرد. بعد از برگزاری انتخابات یکی از نامزدها (سجاد انوشیروانی) در این خصوص به دیوان عدالت اداری شکایت کرد که پاسخ آن ابطال انتخابات بود. با این حال با اعتراض علی مرادی، بار دیگر این رأی در شعبه تجدیدنظر مورد بررسی قرار گرفت و رأی آن صادر شد که بر ابطال انتخابات تأیید شد. به همین دلیل و با توجه به ابطال این انتخابات، رسماً و قانوناً دیگر علی مرادی بهعنوان رئیس وزنهبرداری جایگاه و اختیاری در این مجموعه نخواهد داشت. با این شرایط و با توجه به قطعی شدن تخلفات صورت گرفته در مجمع سال 98 وزنهبرداری، همچنین ابطال انتخاباتی که علی مرادی در آن رأی گرفت، حالا باید مسئولان وزارت ورزش پس از کنار گذاشتن مرادی از رأس هرم تصمیمگیرنده وزنهبرداری ایران، بلافاصله سرپرست وزنهبرداری را معرفی کنند. زیرا تجربه قبلی(ماجرای ابلاغ حکم بازنشستگی مرادی و حواشی پس از آن) ثابت کرده که تعلل و وقتکشی در معرفی سرپرست وزنهبرداری چیزی جز تباهی و از دست رفتن فرصتهای طلایی برای مجموعه چشم انتظار وزنهبرداری به دنبال نخواهد داشت. پس بهتر است تصمیمسازان ورزش کشور هر چه زودتر از بین گزینههای توانمند، مؤثر، باتجربه و اسم و رسمدار در وزنهبرداری ایران یک نام را برای سرپرستی انتخاب کرده و فیالفور برای او حکم بزنند. حسین رضازاده، سجاد انوشیروانی و چند گزینه دیگر برای قرار گرفتن در جایگاه سرپرستی فدراسیون وزنهبرداری مطرح هستند. مطمئناً برای خانواده وزنهبرداری حضور حسین رضازاده یا سجاد انوشیروانی خیلی تفاوتی ندارد، زیرا هر کدام از این اسطورهها در رأس هرم مدیریتی فدراسیون قرار بگیرند حتماً حضورشان برای وزنهبرداری ایران خیر است و قابل تقدیر. ضمن اینکه قرار است سرپرست جدید(هر عزیزی که میخواهد باشد فرقی ندارد) از تمامی پتانسیل غنی و توانمند وزنهبرداری ایران در مجموعه تحت هدایت خود به عناوین مختلف و در موقعیتهای موجود بهرهبرداری و استفاده کند. زیرا وزنهبرداری ایران بهشدت نیازمند تغییر و تحولی اساسی برای بازگشت به روزهای اوج است. به همین دلیل الان و در شرایط ویژه فعلی، مهم معرفی سریع و درست سرپرست جدید برای فدراسیون وزنهبرداری است. سرپرستی که بتواند حواشی ریز و درشت و کم و کاستیهای فراوان پیرامون وزنهبرداری ایران را کاسته و شرایط ایدهآلی را برای برگزاری مجمع انتخاباتی و تعیین رئیس جدید فدراسیون وزنهبرداری فراهم آورد.
حکم طلایی
صدور حکم دادگاه تجدید نظر دیوان عدالت اداری که تأیید ابطال انتخابات فدراسیون وزنهبرداری در سال 98 بود، در شرایط فعلی که مرادی مشغول رایزنی برای اعزام و شرکت در مجمع انتخاباتی فدراسیون جهانی وزنه برداری(4 و5 تیر) و همچنین صدور تعدادی حکم عجیب و غریب جدید در مجموعه فنی و اجرایی فدراسیون وزنهبرداری بود، برای علی مرادی و همراهانش در فدراسیون وزنهبرداری ایران اتفاقی تلخ بود. مطمئناً میتوان این حکم را، حکمی طلایی دانست که اگرچه یک مقدار دیرتر از موعد مقرر به وزارت ورزش و جوانان ابلاغ شد، ولی باز هم برای اینکه بشود در این مجموعه تغییراتی اساسی ایجاد کرد و خونی تازه در رگهای وزنهبرداری ایران دمید، خوب بود و مبارک برای جامعه مظلوم وزنهبرداری.
این اتفاق در چند روز آینده با واکنشهای تدافعی رئیس بازنشسته و غیرقانونی سابق وزنهبرداری همراه خواهد بود، ولی حکم قطعی دیوان تمامی مسیرها و راههای دور زدن قانون را برای مرادی و همراهانش بست تا دیگر او جز خداحافظی با دنیای مدیریتی وزنهبرداری هیچ راه و مسیری پیش رو نداشته باشد. از آن بدتر وضعیت مبهم مرادی در مجمع انتخاباتی فدراسیون جهانی وزنهبرداری است. مجمعی که او با این وضعیت به هم ریخته و پرتلاطمی که دارد، مطمئناً آنجا هم نمیتواند جایگاه و کرسی برای خود دست و پا کند. ضمن اینکه مطمئناً هم نامزدها و هم اعضا رأی دهنده در مجمع انتخاباتی آتی فدراسیون جهانی وزنهبرداری تا زمان برگزاری انتخابات کاملاً در جریان اوضاع نامطلوب مرادی قرار گرفتند و میدانند که او دیگر وجاهت حقوقی، قانونی و جایگاهی در وزنهبرداری ایران ندارد. بنابراین بعید است که آنها نیز به گزینهای که هیچ پشتوانه و حمایتی از مجموعه داخلی خودش ندارد، اعتماد کرده و رأی بدهند. این دقیقاً همان پایان تلخی است که قطعاً برای هر مدیر و رئیسی که دیکتاتوری، استبداد، تکروی، غرور و توهین به بزرگان، قهرمانان، پیشکسوتان و اهالی آن رشته را در دستور کار خود قرار دهد، رخ خواهد داد. مسیری رو به تباهی که مرادی و همراهانش به آن ورود کردند و نهایتاً به بدترین شکل ممکن حالا مجبورند با ورزش کشور وداع کنند.