فرشاد کاسنژاد
این روزها با تصمیماتی در فدراسیون فوتبال مواجهیم که درباره سرنوشت آنها پیشبینی دقیقی وجود ندارد. تصمیم عزل عزیزی خادم اگر اجرا شود، آنگاه دوران سرپرستی موقت را پیش رو داریم اما آیا هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال این اعتماد را ایجاد کرده است که مطابق اساسنامه پیش برود و منافع فوتبال را در نظر بگیرد؟
شما میتوانید هر چقدر منتقد عزیزی خادم باشید اما عزل او باید با پیشبینی دقیق درباره آینده باشد، اینکه مجمع فدراسیون فوتبال چه جانشینی برای عزیزی خادم انتخاب میکند، بحثبرانگیز است.
از یاد نبریم که عزیزی خادم با رأی همین مجمع رئیس فدراسیون شد و مجمع با انتخاب عزیزی خادم پیشتر سلیقه و نگاهش را بروز داده است.
یکی از بحرانهای مهم در فدراسیون فوتبال ترکیب مجمع است. رؤسای هیأتهای فوتبال بهدلیل تعدد استانها نقش تعیینکننده در مجمع دارند. در واقع مهمترین تصمیمات فوتبال ایران را کسانی میگیرند که در چرخه حرفهای فوتبال جایگاه چندانی ندارند و بیشتر به یک کار اداری محلی مشغولند. در هر دوره از انتخابات جلب نظر هیأتها با وعدههای بیپشتوانه کار دشواری نیست. مهمترین وعده حفظ آنها در آن جایگاه است و کار گاهی آنچنان آسان میشود که یک مسافرت خانوادگی برای رؤسای هیأتها میتواند رأی را برای یک نامزد سرازیر کند. آینده فوتبال با روابطی پاییندست و کوچک تعیین میشود.
فدراسیون در موقعیتی پیچیده قرار گرفته است. عزل احتمالی عزیزی خادم میتواند پایان یک دوران انتقادبرانگیز باشد اما آغاز چه دورانی برای فوتبال ایران است؟ آیا مجمع نسبت به یک سال قبل صاحب درکی متفاوت نسبت به مفاهیم حرفهاش شده و سلیقه و نگاهی دگرگونشده دارد؟ مجمع یک نگرانی تکراری و همیشگی در آستانه هر انتخابات در فدراسیون است، ترکیبی که نام بسیاری از آنها را دوستداران فوتبال نشنیدهاند، با دیدگاه آنها آشنایی عمومی وجود ندارد و حتی در تیررس نقد هم نیستند.