سام ستارزاده
عمر فدراسیون شهابالدین عزیزی خادم در حال نزدیکشدن به یک سال است؛ زمانی کافی برای این که بتوانیم عملکرد مدیریتی وی را با معیاری که خودش تعیینکرده بسنجیم. زمان مناسبی است برای رجوع به برنامههای شش محوره که عزیزی خادم سال گذشته و در چنین روزهایی بهعنوان یک کاندیدا در رسانهها آنها را مطرح میساخت. از میان وعدههای رنگارنگ فدراسیون کنونی، تنها توسعه فوتبال ملی محقق شده. در کنار تاریخسازی فوتبال بانوان، صعود بیدغدغه شاگردان اسکوچیچ به جامجهانی قطر بزرگترین اعتباری است که فدراسیوننشینان موفق به خرید آن شدهاند. اما این دستاورد آنان را از تیغ انتقادات در امان نداشته.
تحول در نظام باشگاهداری به باد فراموشی سپرده شده و به نمایش مضحک صدور مجوز حرفهای که حاصل آن حذف سرخآبیها از آسیا بوده، ختم شده. وعده درآمدزایی ۱۰ میلیوندلاری عزیزی خادم مشخص نیست با کدامین ایده محقق خواهد شد. این در حالی است که فدراسیون از دریافت نشدن پاداشهای فیفا و AFC بابت تحریمها همچنان مینالد؛ موردی که گواه شکست این نهاد در ارتباطات بینالملل است. ماحصل فعالیت فدراسیون در این محور در امضای یک تفاهمنامه با همتای قطری که مشخص نیست در عمل به چه همکاریهایی منجر شود، خلاصه شده. فدراسیون کنونی بخش بزرگ دستاوردهایش را بابت عملکرد کادر فنیای بهدست آورده که جذب آنها نیز کار سران پیشینش بوده. از همین رو، دور از انتظار نیست که آنان حتی در روزهای درخشان تیم ملی نتوانند خود را پشت نتایج یوزهای پارسی پنهان سازند.