نگاه فنی
وصال روحانی
عدهای رضا عنایتی و مردان وی را تیم دوم استقلال نامیدهاند اما هر اسمی را برای آنان قائل باشیم قدر مسلم اینکه هوادار چندانی ندارند.
عنایتی فصل بیست و یکم لیگ برتر فوتبال کشور را با هزار و یک دردسر شروع کرد و چون سرمایهای در دست نبود و اسپانسرها در دست نبود و اسپانسرها تمایلی به نجات «هوادار» نداشتند بحث فروش امتیاز آن به متقاضیان حضور در لیگ برتر بسیار داغ و جدی شده بود. در نهایت شرایط حفظ این تیم تازه صعود کرده به لیگ برتر با هر مشقتی بود، فراهم آمد و عنایتی و یارانش فصل را با اکتفا به حداقلها آغاز کردند.
اینک که تعداد استقلالیهای سابق که پیراهن هوادار را به تن کرده و به جمع مردان عنایتی پیوستهاند قدری زیاد شده، اطلاق عنوان تیم دوم استقلال به آنها شاید با مسما نشان بدهد اما تنها تشابه بین آبیهای پر امکانات با «هوادار» همچنان بیپول همین وجه و حضور بعضی بازیکنان سابق استقلال در تیمی است که رویاهای این فصلش رنگ باخته و در نتیجه دل به خاطرات خوش فصل پیش بسته است که به صعودهای کم و بیش معجزهوار از «لیگ یک» به لیگ برتر منجر شد.
امروز که آن خاطرات به درد هوادار نمیخورد و فقط دستاوردهای کنونیاش شرط است، عنایتی و شاگردانش به یک جنگ جانفرسای بقا در 14 هفته پایانی لیگ چشم دوختهاند. اکتفا به رتبه سیزدهم جدول آن هم در حالی که فقط 3 امتیاز از تیم ماقبل آخر جدول (نفت مسجد سلیمان) بیشتر دارند. به طور تمام و کمال نشانگر دشواریهای نفسگیر کار هوادار در ماههای پیشرو است و اینکه در تیمشان چند استقلالی سابق دارند شاید فقط یک قوت قلب کوچک باشد و آنچه مهمتر است و «هوادار» آن را ندارد اطمینان به نمایشهای بعدیاش و ثبات در کسب نتایج مورد نیاز است.
«اسمها» فوتبال بازی نمیکنند
عنایتی، داریوش شجاعیان را هم به صف مردان هوادار افزوده اما این هافبک تهاجمی پیشین استقلال سالها است که رنگ و نمای گذشته را ندارد و چاق و کم اثر شده و حتی آبیهای سابقی که اضافه وزن ندارند برای بیرون کشیدن هوادار از چالههای موجود مشکلاتی اساسی را یدک میکشند. اصولاً «اسمها» فوتبال بازی نمیکنند و این «کیفیتها» هستند که میتوانند کار را از آب درآورند. شاید عنایتی مدعی شود که بعضی داوران با قضاوتهای نه چندان منصفانهشان لطمات زیادی به «هوادار» وارد کردهاند اما واقعیت امر این است که هوادار هم در بخش «اسمها» لنگیده و هم در «کیفیتها» کم آورده است. این تیم اگر کیفیت داشت آمار ضعیف 8 گل زده در 16 بازی را به ثبت نمیرساند و چنانچه «اسم»هایش کارساز بودند قدری از تعداد گلهای خورده این تیم (13 گل) میکاستند.
گذشته ملاک نیست
شاید عنایتی بابت سر پا نگه داشتن تیمی که تا مرز متلاشی شدن پیش رفت و پروانه فعالیتهایش در آستانه واگذاری به تیمهای متقاضی بود، سزاوار تحسین باشد، اما در شئون مختلف جامعه و منجمله در ارزشگذاری روی نتایج یک فصل فوتبالی هرگز به دستاوردهای «گذشته» به چشم تنها ملاک امتیازدهی نگاه نمیشود و فقط «زمان حال» مبنا قرار میگیرد. کسب فقط 3 برد و تحمل 8 باخت در پایان اولین هفته از نیم فصل دوم اگر هم برای عنایتی و هوادار در نخستین فصل حضورشان در این لیگ نتیجه قابل قبولی به حساب آید، برای ابقا در لیگ با احتساب مدت زیاد باقی مانده از رقابتها احتمالاً کفایت نخواهد کرد و به چیزهایی بسیار بیش از این برای عدم سقوط مجدد به «لیگ یک» نیاز است.
جستوجویی کم حاصل برای طرفداران
مهرداد بشاگردی، سیدمحمد ستاری، نیما انتظاری، امیرحسین پورمحمد، سپهر روزیطلب، دانیال کردستانی، صائب محبی، معین عباسیان، آرام عباسی، امیرحسین خدامرادی، روحالله باقری، محمدجواد محمدی و البته داریوش شجاعیان که پیشتر نامشان آمد از جمله مردانی بودهاند که در لیگ پرتلاطم بیست و یکم برای هوادار به میدان آمده و از جان مایه گذشتهاند اما این تیم در دیدار عقب افتادهاش با استقلال که اواخر هفته پیش برگزار شد حتی قادر به حفظ تساوی 1-1 خود که با زحمت فراوان حاصل آمده بود نشد و با خوردن یک گل دیرهنگام از ارسلان مطهری تن به باخت 1-2 داد و کارش بیشتر گره خورد و فزونتر از پیش ابرو در هم کشید. این بدان معنا است که هر دیداری برای هوادار میتواند جنگ مرگ و زندگی برایش باشد و عبور از این همه تله به هواداران و حامیان پرشماری نیاز دارد که هر چه بیشتر دور و بر «هوادار» جستوجویشان کنید، کمتر آنها را مییابید.