فدراسیون فوتبال در بازی با عراق هم مانند بازی خانگی مقابل کره جنوبی یک بازنده بزرگ بود و این اوج بیهنری مدیران فدراسیون فوتبال است که در روز موفقیت تیم ملی فوتبال، چنین وضعیتی داشته باشند.
نکته اول: بلیت فروشی بازی با عراق، همه حقایق مدیریتی فدراسیون فوتبال را برملا کرد. فدراسیون دانش بنیان عزیزی خادم و مشاوران قدرتمندش حتی از ارائه 10 هزار بلیت برای مردم عاجز ماند. دوستان نزدیک عزیزی آنقدر درگیر تدارک ورود خانواده خود به ورزشگاه بودند که نتوانستند در زمان مناسب، سامانه بلیت فروشی را برای هواداران واقعی فوتبال باز کنند. نتیجه این شد که در فاصله 24 ساعت تا آغاز بازی، سامانه همچنان فلج بود و خیلی از بلیتها هم سفارشی، در اختیار نزدیکان قرار گرفت.
نکته دوم: جشن صعود هم مانند بلیت فروشی بود. در حقیقت از این فدراسیون چیزی غیر از این هم انتظار نداشتیم. همه داخل زمین چمن بودند و پروتکلها در بالاترین حد رعایت شد. نه برنامه خاصی دیدیم و نه کار ویژهای. دقیقاً همانگونه عمل شد که در حد این فدراسیون بود. هر فردی که احساس کرد دلش میخواهد در جشن صعود شریک شود، در زمین چمن حاضر بود و مدیران فدراسیون فوتبال سخاوتمندانه اجازه دادند همه به داخل زمین چمن بیایند.
تلخترین موضوع این است که در روز افتخارآفرینی تیم ملی و شادی مردم، فدراسیون فوتبال آنقدر هنر نداشت که در سطح عملکرد بازیکنان تیم ملی عمل کند و به همان اندازه قدرتمند باشد. کاش همانطور که بازیکنان حرفهای در تیم ملی بازی میکنند، در فدراسیون فوتبال ما هم افرادی حرفهای مدیریت داشتند.