هومن جعفری
این روزها مهدی طارمی به خوبی مشغول شاد کردن دل هواداران فوتبال ایران است. دمت گرم پسرجان! اروپا را آتش بزن! بزن بزن که داری خوب میزنی!
وضعیت فوتبال ایران هم جذاب شده! مثلاً شما همین تیم پدیده در مشهد را در نظر بگیرید. ببینید چه وضع خرابی دارد؟ پنجره تیمشان بسته است. یار نگرفتهاند. بازی اول را هم از دست دادهاند. به بازی دوم هم نمیرسند. به بازی سوم هم نمیرسند. فوتبال به مشهد نیامده. همان موقعی که مشغول دفن کردن تیم ابومسلم بودید، باید فکر این روزها و اینجا را هم میکردید! ابومسلم کجاست؟ پیام کجاست؟
همین مسأله تبلیغات دور زمین را ببینید! اگر تیمداری برای بخش خصوصی صرف کند، کار به اینجاها نمیکشد! الان مشهدیها اگر بتوانند با تبلیغات دور زمین و بلیت فروشی تیم خودشان را سرپا نگه دارند، امید دارند که اسپانسر جذب کنند. البته اگر بیش از حد دیر نشده باشد! یک عمر حق فوتبال را ندادید و تیمها را جای ماهیگیری کردن به سراغ ماهیگیرهای مشکوک فرستادید! فوتبال غیراقتصادی همین است که میبینید.
صبح: استقلال و سازمان لیگ با هم توافق کردند!
ظهر: استقلال و سازمان لیگ با هم توافق نکردند!
بعدازظهر: استقلال و سازمان لیگ قصد دارند با هم توافق کنند!
عصر: استقلال و سازمان لیگ نیت تفاهم را دارند اما از حرف تا عمل راه دشواری دارند!
این جملات یکطوری است که انگار مشغول تدریس صرف کردن افعال در زبان فارسی به یک خارجی هستیم!
تبلیغات دور زمین، بلیت فروشی و حق پخش، حق باشگاهها هستند؛ همه باشگاهها.