در المپیک توکیو، ورزشکاران ایرانی از رشتههایی مثل بدمینتون زنان، شنا، تیر و کمان، تیراندازی، دو و میدانی زنان، قایقرانی و دوچرخهسواری (و وزنهبرداری زنان که سهمیهاش از دست رفت) رویاهایی دارند که با آنچه در ورزشکاران کشتی و وزنهبرداری یا حتی والیبال میگذرد متفاوت است.
ورزشکاران ایرانی در بسیاری از رشتههای ورزشی پی اثبات تواناییها هستند و جلب حمایتهای بیشتر و ساختن فرصتهای بزرگتر.
جذب مخاطب بیشتر برای این رشتههای ورزشی بیشک به رشد در این رشتهها کمک میکند و رونق بیشتری میدهد. اما این جذب مخاطب به هنگام برگزاری المپیکها مقطعی است. منجر به یک جریان همیشگی نمیشود که بتواند رونق در این ورزشها را باعث شود.
بحران بزرگ بسیاری از ورزشها جذب اسپانسر است. این فقط وقتی چاره دارد که مخاطب برای ورزشها بیشتر و بیشتر باشد. فرمول ساده است، بدون پیچیدگی. اسپانسر جایی میرود که مخاطب باشد و ورزش وقتی پویا میشود که بیننده و تماشاگر را مجذوب کند.
در ایران، بسیاری از فدراسیونهای ورزشی طی دههها کوششی برای جذب مخاطب ندارند. زیباترین جلوهها در همان ورزشها پیدا میشود اما کیفیت نمایش و ارائه آنچنان نیست که مخاطب جذب کند.
به این ترتیب بحرانهای مالی ماندگار میشوند چون اسپانسرها ماندگار نیستند، چون بازتاب تبلیغات، گسترده نیست و چون کیفیت ارائه کافی نیست. تصویر بسیاری از ورزشها مات و تار است. این چرخه ادامه دارد و بسیاری از ورزشکاران را دلزده میکند.
مهارت فدراسیونها باید این باشد که نه فقط به همگام برگزاری المپیک، بلکه همیشه در پی رونق دادن به بازار ورزش خود باشند، همواره جذب مخاطب برای ورزش را اصل اول کار خود بدانند.
این کار با رپرتاژ آگهی فلان رئیس فدراسیون ممکن نیست، این کار با انتشار خبرهای بیذوق ممکن نیست. ورزش باید به زیباترین شکل ارائه شود تا بازاری گسترده برای خود بسازد، ورزشکارانش را به چهرههای جذاب در جامعه تبدیل کند و برای درخشش بیشتر آنها با گشادهدستی برنامه داشته باشد، نه اینکه از ستاره شدن ورزشکاران بترسد.
المپیک توکیو برای رشتههایی مثل بدمینتون زنان و شمشیربازی تیمی سابر و ... فرصت بزرگی است، فرصتی برای معرفی بهتر و جذب مخاطب. این فرصت آسان به دست نیامده است. از یک نسل در یک رشته ورزشی چنین فرصتی را چند ورزشکار به سختی به دست آوردهاند.
زیبایی این ورزشها را باید دید، جلوههای تماشاییاش را باید به نمایش گذاشت و پرده این نمایش را باید همیشه باز گذاشت. این باید مهارت تازهای در این فدراسیونها باشد، چیزی بیشتر از روابط عمومی رایج.
پاداش ورزشکاران ستاره شدن است. کاش در المپیک توکیو ستارههای بیشتری را بشناسیم و آنها از درخشیدن خود لذت ببرند.