درست است که ایران بهشت طنزنویس‌هاست و شما فقط کافی است که اتفاقاتی که به صورت عادی و روزانه رخ می‌دهد را کمی تفت بدهی تا از دلش بهترین طنزها رقم بخورد اما انصافاً گاهی وقت‌ها هم می‌شود که طنزنویس‌ها هم کم می‌آورند. امروز در فضای مجازی یک فهرستی منتشر شده بود از حقوق مشاوران یک مجموعه دولتی ! مجموع حقوق مشاوران یک مجموعه برای انجام دادن کارهایی که می‌شد با دو کارمند رسمی جمعش کرد، بالای صد میلیون است! باورتان می‌شود؟

 بعدترش خبر آمده که برای لوگوی تهران یک میلیارد و چهارصد میلیون تومان پرداخت شده یا کلاً این مبلغ هزینه داشته! باورتان می‌شود؟ می‌توانید این رقم را هضم کنید؟ الان دایرکت اینستاگرام من پر از نیازمندانی است که برای تهیه یک نسخه دارویی دست نیاز دراز می‌کنند. گریه‌دار نیست؟

دیروز ناصر فریادشیران دوباره در باشگاه استقلال رونمایی شد! این مورد بسیار جالب و جذاب را به همه تبریک می‌گوییم. فقط سؤال اینجاست که آقای فریادشیران بازنشسته نیستند؟ منع ندارند؟ مگر هیأت مدیره قبلی مصوب نکرده بود که ایشان به هیچ عنوان نباید در باشگاه بمانند؟ سؤال بعدی اینکه اگر کار او خوب بود چرا از آکادمی رفت؟ اگر کارش بد بود چرا ارتقا گرفت؟ کسی پاسخی دارد؟