هومن جعفری
آدم یک چیزهایی میشنود که مخش سوت میکشد. برای دعوت به یک برنامه ورزشی و حضور به عنوان کارشناس باید ده میلیون تومان بپردازید. البته پورسانت معرف سرجای خودش! بزنیم در نخ دلالی مصاحبههای خبری سودش از طنز نوشتن بیشتر است!
آقا از این به بعد تعرفه نوشتن طنز در مورد شما را آماده میکنیم. مبلغ را بپردازید و بعد هم فیشش را بفرستید مالی ایران ورزشی، بعد اسم شما را در این ستون میآوریم. مجانی دیگر صرف نمیکند!
***
هواداران چلسی یک اعتراض آرام کردند، باشگاه چلسی سوپرلیگ را بیخیال شد! بعد یاد هواداران استقلال افتادم که برای بازگرداندن استراماچونی بارها و بارها تجمع کردند، کسی یک دانه ماچ از پشت شیشه برایشان ارسال نکرد. این همه دم مجلس و باشگاه و وزارت ورزش تحصن کردند کسی تحویلشان نگرفت!
آنجا پیتر چک میرود به هواداران چلسی آرامش میدهد که حلش میکنیم، اینجا همه میآمدند بین هواداران، فالوور میگرفتند، بعد میرفتند داخل باشگاه با مدیریت میبستند! قصه داریم ها!
***
با دوستان فولادی در عربستان تماس گرفتیم ببینیم آنجا چه خبر است! گفتند قرنطینه است. نه میتوانیم از هتل خارج بشویم، نه میتوانیم جایی برویم، نه اجازه داریم کار خاصی انجام بدهیم. تمرین، اتاق، تمرین! یعنی حتی اجازه نداریم از هتل بیاییم بیرون!
خیلی عجیب است! اگر این شیوه قرنطینه کردن است پس چیزی که ما در ایران اجرا میکنیم چیست؟ نزدیک محل کار بنده، ملت کنار خیابان جوجه و جگر ذغالی میفروشند! همه هم صف میکشند و میل میکنند! نه دستی میشورند، نه الکلی میزنند. با همان دست کثیف، نان را میگذارند وسط و کباب را میگذارند بینش!
واقعاً میزبانی حق ما بود. نامردها!