الخریطیات بهرغم تلاشهای مدافع سابق استقلال دسته دومی شد اما...
نگاه
وصال روحانی
پژمان منتظری در 37 سالگی فاصلهای اندک تا آویختن کفشهایش دارد اما همین که پس از سومین مرتبه جداییاش از استقلال جای تازهای را در لیگ قطر یافت و دو فصل اخیر را در کشوری گذرانده که به جبر میزبانی جام جهانی بعدی فوتبال در مرکز توجه قرار دارد، به دستاوردی جالب نایل شده است.
منتقدان این مدافع فکور و فنی البته خواهند گفت او در فصل اخیراً پایان یافته لیگ قطر با تیم الخریطیات به دسته دوم سقوط کرده و قادر به نجات این تیم و ابقای آن در دسته اول که آن را «لیگ ستارگان» نامیدهاند، نشده است اما پژمان در انجام وظایف شخصیاش در تیمی که توش و توان جمعیاش چیزی بیش از این نبود، ناکام نبود. الخریطیات در فصلی که السد حاکم مطلق بود و به قهرمانی یکطرفهای رسید و در 22 بازی خود حتی یک شکست هم نداشت فقط 12 امتیاز اندوخت و در نتیجه بین 12 تیم، دوازدهم و بهعبارت بهتر، آخر شد و به این ترتیب فصل بعدی را باید باز هم در لیگ دسته دوم قطر سپری کند و نه در لیگ ستارگان که در سالهای اخیر به سبب جاذبههای مالیاش و همچنین متعلق بودن به کشوری که میزبان جامجهانی سیودوم است، ستارههای خارجی زیادی را جذب خود کرده است. چه پژمان منتظری را در سطح برخی ستارههای این لیگ بینگاریم و چه خیر، منتظری در فصل اول عضویتاش در الخریطیات عملکرد بسیار موفقتر و آبرومندانه داشت و با کمک یارانش این تیم را از لیگ دسته دوم به لیگ دسته اول و یا همان ستارگان قطر ارتقا بخشید. امسال که اوضاع باز نامساعد شد، منتظری در 16 بازی لیگ و به مدت 1415 دقیقه برای الخریطیات پا بهتوپ شد و راندمان بدی نداشت. با این حال سقوط مجدد این تیم به لیگ دسته دوم قطر طبعاً سؤالها و ابهامهایی را پیرامون آینده منتظری ایجاد کرده و خیلیها میپرسند آیا این پایانی دائمی برای حضور او در لیگ قطر نیست و آیا سومین کوچ او به مسابقات باشگاهی این کشور کوچک عربی خاورمیانه، آخرین انتقال او به این کشور نخواهد بود؟
مهاجمان ما در مرکز توجه
منتظری در دفعات قبلی استقرارش در لیگ قطر نمایشهای بهتر و ماحصلی مؤثرتر را بهجای گذاشته بود و البته بدین خاطر به تیمهای بهتر و قویتری پیوسته بود، در این محدوده زمانی منتظری دو فصل را در امصلال سپری کرد که در فصل اول آن 13 بازی انجام داد و مجموعاً 1170 دقیقه در میدان حاضر بود و در فصل دوم در تمامی مسابقات این تیم پابهتوپ شد و طی 36 دیدار2340 دقیقه برای امصلال بهمیدان آمد که در این فصل دو گل هم به ثمر رساند. منتظری در تیم الاهلی هم دو فصل بازی کرد که در فصل نخست در 18 مسابقه 1476 دقیقه پا بهتوپ شد و در فصل بعدی در13 بازی و در 1170 دقیقه یک گل هم برای الاهلی زد. این نمایشهای معقولانه و قابل اطمینان چیزی بود که تیمهای عربی خاورمیانه و بخصوص لیگ قطر را به جذب وی راضی و متقاعد میکرد و داستان حضور پژمان در قطر از این طریق طولانیتر شد. شاید وی به شهرت و اعتبار برخی همتایانش که سر از لیگهای اروپایی هم در آوردند، نرسیده باشد اما باشگاههای خارجی و بهویژه اروپاییها بیش از آنکه مدافعان ما را بخواهند، خواستار هافبکها و مهاجمان ما هستند و هرچند ایران اکنون شجاعخلیلزاده را هم در لیگ قطر دارد و سید مجید حسینی هم دو فصل را در ترابوزان ترکیه سپری کرده اما عمده شهرت فوتبال ما در دور از مرزهای خودی، معمولاً از طریق مهاجمان گلزنی مثل دایی، مهدویکیا و هاشمیان در گذشته بالنسبه دور و طارمی، جهانبخش، انصاریفرد و رضایی در سالهای اخیر حاصل آمده و امثال علیکریمی و امید ابراهیمی که هر دو از استقلال به لیگ قطر کوچ کردهاند، به رغم نمایشهای خوبشان، اشتیاق و وجدی را بر نینگیختهاند که مهاجمان موفق ما در خارج از مرزها موجب شدهاند و البته سردار آزمون هم از بهترین نمونهها در این زمینه است.
پستی که غنیتر شد
منتظری در بازگشت به تهران که البته زمان دقیقی برای آن قابل پیشبینی نیست، به سبب بالا رفتن سنش لابد مشتریان چندانی نخواهد داشت و شاید هم مثل محمد قاضی و مهدی کیانی که به رغم سن زیادشان جذب مس رفسنجان شدهاند، سر از چنین تیمی درآورد اما شکی نیست که او پیشینه ذهنی خوبی را از خود برجای گذاشته و یکی از بهترین مدافعان فوتبال ایران در 20 سال گذشته بوده است. او به سبک و سیاق محمد پنجعلی نه یک نماد قدرت بلکه مظهر فکر و بازی حساب شده در مرکز خط دفاعی تیمهای خود بوده و تفکر و دید خوب او بازی قدرتی یاران کناریاش را کامل کرده و عامل مهم تعقل را به مکانیسم دفاعی آنها افزوده است. چنین چیزی در زوجهایی که او در کنار حنیف عمرانزاده یا امیر حسین صادقی طی سالها بازیاش در مرکز خط دفاعی استقلال تشکیل داد، کاملاً هویدا بود و هر جور که به روند و بیلان کار دفاعی این تیم و مکانیسم سایر تیمهای محل بازی منتظری بنگریم، او یک عامل تکامل و وقار و کارآیی در قلب دفاعی تیمهایش بوده است. در حیطه بازیهای ملی کمتر مربی ایرانی طی 15 سال اخیر چشم بر این کارآییها بسته و به این سبب کارنامه او مشتمل بر 48 بازی ملی همراه با به ثمر رساندن دو گل (مقابل گینه و فلسطین) بوده که تعداد قابل توجهی از آنها در دوره زمامداری کارلوس کیروش حاصل آمد. همین امروز هم که قلب دفاعی تیم ملی بیشتر بر پایه تلاش و حضور مرتضی پورعلیگنجی و مجید حسینی و یا اخیراً شجاع خلیلزاده و حسین کنعانیزادگان شکل میگیرد، فقدان عناصر مهمی مثل تفکر و انعطاف و بازیخوانی که نقاط قوت اصلی بازی منتظری و یادگارهای ماندگار او برای فوتبال ایران بوده، بهگونهای محسوس به چشم خورده و همین مسأله مهمترین تمجیدی است که میتوان از پژمان کرد. این مدافعی که به روش خاص خود پست سوییپر (مدافع وسط پوششی) را برای فوتبال ایران غنیتر و تخصصیتر و کاملتر کرد و از برخی سوییپرهای نام آشنای فوتبال اروپا هم چندان ضعیفتر ظاهر نشد.