سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
با نگاه به آنچه بر اقتصاد باشگاهداری در ایران میگذرد، میتوانیم از یک ماجرا حیرت کنیم که چرا همچنان قیمتها صعودی است و صفر قراردادها بیشتر میشود؟
برای فوتبال ایران با این ارقام هنگفت هزینههای جاری باشگاهداری، قیمت گزاف بازیکنان که خارج از توان واقعی باشگاهها در پرداخت است و درآمدهایی که با حراج برند باشگاهها توسط کارگزاران به دست میآید و محصول فروش مجازی ذره ذره اعتبار حرفهای باشگاهها و ستارههای امروز و دیروز آنها است، نامعلوم ماندن تکلیف مطالبات از FIFA و AFC میتواند بحرانساز باشد.
مهدی علینژاد، معاون قهرمانی وزارت ورزش و جوانان درباره پاداش آسیایی استقلال و پرسپولیس به مهر گفته بود: «۲ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار برای پرسپولیس و ۳۰۰ هزار دلار برای استقلال در AFC داریم که هیچکدام دریافت نشده است. نزدیک به ۶ میلیارد تومان هم در FIFA داریم که این پول را نگرفتهایم.»
رقمی که مطالبات پرسپولیس است، برای این باشگاه چشمگیر و مشکلگشا است اما تحریمهای بانکی راه دریافت این مطالبات را مسدود کرده است.
این موضوع که مسأله ورزش نیست و گرهاش در ورزش گشودنی نیست اما میتواند گره در کار ورزش بیندازد، آنچنان که پرسپولیس با این رقم ۶۰ و اندی میلیارد تومانی و پرسپولیس بدون این رقم، دو باشگاه متفاوت با حکایت متفاوت خواهد بود و سرنوشتی که بدون دریافت مطالباتش در انتظارش است، دلپذیر نیست.
باشگاهداری با دریافت درآمدها هم کار سادهای نیست، چه رسد به موقعیتی که درآمدها به حساب باشگاه نرسد. پرسپولیس رایگان در فصل گذشته به فینال لیگ قهرمانان نرسیده و رقم پاداش در واقع جبران کننده هزینههای گزافی است که این باشگاه برای موفقیت پرداخت کرده و حالا به حقوق خود دسترسی ندارد.
حیات حرفهای یک باشگاه با درآمدهایش ادامه دارد. با قرض هم باشگاهداری ممکن نیست. فدراسیون فوتبال را ببینیم که با قرض دو میلیون یورویی از شستا و پرداخت یک قسط از مطالبات مارک ویلموتس، سرمربی پیشین تیم ملی، هم ساختمان خودش را از دست داده است و هم نیمی از ساختمان باشگاه پرسپولیس به این دلیل روی هوا است.
پرسپولیسی که سرنوشت ساختمان نامناسب اداریاش را نمیداند و هنوز سندش متعلق به خودش نیست و با بدهی فدراسیون هر لحظه از دست میرود، خود نیز به درآمدش دسترسی ندارد و لابد باید منتظر بماند و از طلبش ذره ذره با پرداخت بدهیهای خارجی استفاده کند، که آن هم با دنگ و فنگ اداری گاهی ممکن میشود و گاهی
غیرممکن.
این سرنوشت پرسپولیس است، موفقترین باشگاه سالیان اخیر ایران که بیشترین درآمدها را به مناسبت موفقیتهایش به دست آورده است. حالا تصور کنید باشگاههای کوچک چگونه اداره میشوند.
در چنین شرایطی عجیب است که همچنان در بازار فوتبال ایران ارقام هر روز گزافتر میشود. انگار کنترل قیمتها به دست باشگاهها انجام نمیشود یا باشگاهها با آنچه واقعیتهای اقتصادیشان است مواجه نیستند.