سرمقاله
آرمن ساروخانیان @armen7791
در روزهای بیخبری فوتبال، علی دایی مصاحبه جذابی داشته که میتواند حاشیههای مختلفی داشته باشد. ستاره و سرمربی سابق پرسپولیس در این مصاحبه گفته که پیش از حضور در فوتبال تهران طرفدار استقلال بوده است. جملات مهاجم سابق بایرن به این شرح است: «در خانواده ما که 5 برادر هستیم، تنها داداش بزرگ من پرسپولیسی بود و ما 4 برادر دیگر استقلالی بودیم اما از زمانی که فوتبال را در تهران به صورت جدی بازی کردم، پرسپولیس و استقلال برایم تفاوت چندانی نداشتند. زمانی که لباس پرسپولیس را بر تن کردم، یک پرسپولیسی شدم و افتخار میکنم که طرفدار این تیم هستم اما اینکه من در حال حاضر استقلالی هستم، به هیچ عنوان صحت ندارد. من تا زمانی که وارد دانشگاه شدم، یک استقلالی بودم ولی بعد از اینکه فوتبال را به شکل جدی دنبال کردم، سرخابیها برایم تفاوت چندانی نداشتند. پس از عضویت در پرسپولیس، یک پرسپولیسی محسوب میشوم و این تیم را خیلی دوست دارم و نتایج آن را دنبال میکنم.»
پیش از این هم شنیده میشد که دایی در جوانی استقلالی بوده، ولی شرایط طوری پیش رفته که او در نهایت پیراهن پرسپولیس را به تن کرده است. با این حال او هرگز به صراحت به این موضوع اشاره نکرده بود. طبق سنت فوتبال ایران برای بازیکنان استقلال و پرسپولیس این یک تابو است که طرفدار تیم رقیب بوده باشند. آنها حتی در مصاحبههایشان تأکید میکنند که از کودکی طرفدار همان تیمی بودهاند که پیراهنش را به تن دارند. با این حال بازیکنی با شهرت و افتخارات علی دایی هراسی از این تابوشکنی ندارد و حقیقتی را به زبان آورد که ممکن است اعتراف به آن برای بازیکنان دیگر دشوار باشد.
در فیلم مشهور «در جستوجوی اریک» که اریک کانتونا در آن نقش خودش را بازی میکند، یک هوادار منچستریونایتد به دوستش که تصمیم گرفته از هواداری این تیم دست بکشد میگوید: «شما میتوانید همسر، نگاه سیاسی یا دینتان را تغییر بدهید، ولی هرگز نمیتوانید از تیم محبوبتان دل بکنید.»
چنین تعصبی معمولاً درباره کسانی که از کودکی طرفدار تیم محله یا شهرشان هستند صدق میکند. آنها هفته به هفته بازیها و فراز و فرودهای تیم محبوبشان را دنبال میکنند و در سالهای طولانی هواداری مجموعهای از خاطرات درباره لحظات تلخ و شیرین تیم در ذهنشان بایگانی میشود که هرگز نمیتوانند کنار بگذارند یا فراموش کنند.
این دلبستگی اما برای کسانی که فوتبال پیشهشان است چندان صدق نمیکند. اگر بازیکن، مربی یا مدیر فوتبال باشید به خاطر منافع حرفهایتان مجبورید هواداری را کنار بگذارید و سراغ پیشنهاداتی بروید که تصور میکنید برایتان بهتر است. فوتبال جهان پر از مثالهایی است که یک بازیکن یا مربی به تیم مورد علاقهاش پشت کرده و به پیشنهاد تیم رقیب پاسخ مثبت داده. مثلاً آنتونیو کونته که سابقه کاپیتانی و مربیگری یوونتوس را دارد، سال گذشته به اینتر پیوست تا پروژه جدید این باشگاه را به عهده بگیرد. خصومت بین هواداران آرسنال و تاتنهام از هواداران یوونتوس و اینتر بیشتر است، با این حال مت دوهرتی، مدافع ایرلندی که طرفدار قدیمی آرسنال بود تابستان گذشته به پیشنهاد تاتنهام پاسخ مثبت داد و به این تیم پیوست. در ویدئوی خلاقانهای که باشگاه تاتنهام به مناسبت ورود دوهرتی ساخته بود، او با پیراهن سفید تاتنهام پشت کامپیوتر نشست و توئیتی که نوشته بود «من تا ابد عاشق آرسنال خواهم بود» را پاک کرد.
در تیمهای فعلی استقلال و پرسپولیس هم بازیکنانی هستند که در نوجوانی طرفدار تیم رقیب بودهاند ولی فرهنگ هواداری حاکم بر فوتبال ایران اجازه نمیدهد که به این موضوع بپردازند. شاید آنها سالها بعد مثل علی دایی روزی مقابل دوربین نشستند و از این راز مگو پرده برداشتند.