یادداشت
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
حسین فرکی به عنوان گزینه سرپرستی یا مدیریت تیم ملی در فدراسیون فوتبال مطرح شده بود اما انتخاب نشد و حالا به عنوان یک مثال که میتوانست گزینه خوبی برای مدیریت بر تیم ملی باشد، مطرح میشود. اگرچه انتخاب مجتبی خورشیدی بسیار انتقادبرانگیز است و پیدا بود که او بدون کارنامهای قابل اعتنا در این پست پذیرفته نشود اما ببینیم چرا حسین فرکی را برای این پست مناسب میدانند؟
فراموش نکنیم که حسین فرکی به عنوان دستیار همایون شاهرخی عضو همان کادر فنی ناامیدکنندهای بود که در دوره ریاست محمد دادکان بر فدراسیون در تیم ملی کار میکردند. اگر انتقادات شدید روزنامهنگاران نبود، نه حسین فرکی و همایون شاهرخی خیال ترک تیم ملی را داشتند، نه محمد دادکان خیال تغییر در تیم ملی داشت. همان انتقادات سازمان ورزش وقت را مجبور به واکنش و دخالت کرد و در جریان یک دخالت آشکار، برانکو ایوانکوویچ به ایران آمد و روند تازهای با حضور او شکل گرفت که دستکم با ترکیب شاهرخی - فرکی فاصله فنی و فکری عمیقی داشت. اگرچه فرکی همچنان در کادر برانکو نقش داشت اما آن نقش دیگر قدرت مخرب خود را از دست داده بود و اهمیتی نداشت.
حسین فرکی در سالیان اخیر موفقیتهایی هم در لیگ برتر به دست آورد و ناکامیها البته او را از چرخه لیگ برتر کنار گذاشت اما او تجربهای مناسب برای مدیریت تیم ملی ندارد که بتواند ادعایی در این زمینه طرح کند. حسین فرکی همیشه مربیگری کرده و نمیدانیم در نقش مدیر تیم چه کارآیی و ویژگیای دارد که الزاماً او را گزینه خوبی برای این پست در تیم ملی بدانیم. توجه کنیم که فرکی در تشریح موقعیت ایدهآلش در تیم ملی میگوید: «در بحث سرپرست و شرح وظایف آن من کاملاً آگاه هستم ولی کار من نیست. من با سمت سرپرست موافق نبودم و ما بحث مدیریت تیم ملی را دنبال میکردیم تا با سالها تجربهای که داشتیم به تیم ملی کمک کنیم ولی تصمیم گیرنده ما نبودیم و فدراسیون فوتبال است و تصمیم گرفته و حتماً خودشان پاسخگو هستند ولی من باید بگویم این کار را دلی میخواستم انجام بدهم.» حسین فرکی اما توضیح نمیدهد که کجا تجربه سالها مدیریت بر تیم ملی را داشته و چرا فوتبال ایران باید از سپردن مدیریت تیم به کارلوس کیروش -که فقط سرمربی نبود و نقش مدیر تیم ملی را نیز ایفا میکرد- به حسین فرکی برسد؟ حسین فرکی در تیم ملی هرگز مربی مؤثر و موفقی نبود و درباره دستیاریاش در تیم ملی نمیتوانیم از یک اثرگذاری حرف بزنیم. بعید است خودش ادعایی درباره اثرگذاری در تیم ملی داشته باشد. مدیر تیم ملی با تعریفی که حسین فرکی در ذهن دارد احتمالاً یک برنامهنویس و یک استراتژیست است که تبحری از فرکی در آن ندیدهایم. فرکی درباره سادهترین امور فوتبال هم ایده و نکته نشنیدهای ندارد. سرپرست تیم ملی اما به معنای یک مدیر اجرایی در امور روزمره تیم است که اتفاقاً فرکی هم شاید از پس آن برمیآمد اما گزینههای بهتر از او و خورشیدی برای این کار نیز فراوان پیدا میشوند که مسلط به امور اجرایی باشند.
فرکی درباره پست سرپرستی امور اجرایی و روزمره میگوید که کار خودش نیست اما درباره مدیریت بر تیم ملی به عنوان یک ایدهپرداز و برنامهنویس و تعیینکننده نقشه راه تیم تصور میکند که کارش است اما انتخابش برای آن نقش خود به اندازه انتخاب خورشیدی برای پست سرپرستی انتقادبرانگیز است. فرکی همانقدر مدیر بدون ایدهای برای تیم ملی است که خورشیدی یک انتخاب نامربوط برای پست سرپرستی تیم ملی.