printlogo


کد خبر: 227592تاریخ: 1400/1/22 00:00
سناریوی تخریب وجاهت تیم ملی
قحط‌الرجال در فوتبال

میعاد نیک
 
عضویت در تیم ملی فوتبال همواره یکی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین افتخارات بازیکنان بوده و در ویترین مباهات‌شان می‌درخشیده. از علی کریمی و مهدی مهدوی‌کیا که سال‌های سال در فوتبال اروپا درخشیده‌اند تا بازیکنانی که تنها سابقه بازی در لیگ برتر را در کارنامه‌شان دارند، پوشیدن پیراهن سپید یوزها را برای خود مایه سربلندی می‌دانند. تا چند سال گذشته هم الصاق اتیکت ملی‌پوش به سینه یک بازیکن، از قداست و ارزش والایی برخوردار بود اما سلسله اتفاقاتی که طی این مدت نه‌چندان کوتاه رخ داد، باعث شد تا چیزی از اعتبار فوتبال ایران، تیم ملی و فدراسیون آن باقی نماند.
پس از خروج کارلوس کی‌روش از ایران و طلوع مارک ویلموتس بر فوتبال کشور، زمینه‌های تخریب وجاهت تیم ملی فراهم شد تا سودجویان به انتفاع خود از پیراهن مقدس سپید بپردازند. دست‌کم گرفتن شأن پیراهن تیم ملی توسط برخی از بازیکنان لژیونر و جوان و تشکیل گارد تهاجمی مقابل سرمربی کروات تیم ملی توسط کاپیتان تیم ملی و برخی دیگر، سایر قطعات این پازل را تکمیل کرد تا امروز نوبت به پست مهم سرپرستی تیم ملی برسد که مانند تکه‌ای گوشت قربانی بین افراد فوتبالی و غیرفوتبالی دست‌به‌دست شده و کسی حاضر به پذیرش آن نیست.
تخریب سناریونویسی شده و بابرنامه اعتبار فوتبال ایران، کار را به جایی رسانده که رئیس فدراسیون فوتبال ورای شخصیت غیرفوتبالی‌اش، از عدم مقبولیت تیم ملی بین افراد فوتبالی خبر دهد. اینکه مجتبی خورشیدی به‌عنوان انتخاب هزارویکم به پست سرپرستی تیم ملی فوتبال تحمیل شود، تماماً برآیندی از دومینوهایی ا‌ست که در دوران رئیس قبلی فدراسیون چیده شد تا اعتبار تیم ملی زیر سؤال برود. شرایط بغرنج ملی‌پوشان در آستانه رقابت‌های مقدماتی جام‌جهانی و شانس اندک صعود روی کاغذ، مگس‌های دور شیرینی را به اهالی فوتبال شناساند تا در روزهای خوش بعدی جایی برای آنها درنظر نداشته باشیم. شهاب‌الدین عزیزی‌خادم باید نام کسانی که شأن تیم ملی را زیرپا گذاشتند، خوب به‌خاطر بسپارد تا دیگر محلی برای جولان سودجوها در این فوتبال نباشد؛ البته اگر هنوز هم معتقد به صحبت‌های انتخاباتی‌اش باشد.
 

Page Generated in 0.0054 sec