علی مغانی
این همه تغییر باورنکردنی در ترکیب استقلال را فقط میتوان با عصبانیت کنترل نشده محمود فکری توجیه کرد. مربی استقلال بعد از شکست مقابل سایپا، در تمامی خطوط نفراتش را جابهجا کرد و از آن بدتر، برای چندمین بار آرایش ابتدایی تیمش را زیر و رو کرد و این بار به سراغ سیستم 2-5-3 رفت.
واقعیت آن است که استقلال یکی از معدود تیمهای لیگ برتر است که ابزار لازم برای پیادهسازی این سیستم را دارد و در فصل گذشته هم اثبات کرده که با این روش چقدر میتواند خطرناک و گلزن باشد اما فکری فراموش کرده که برای اجرای یک سیستم، باید چند جلسهای هم تمرین کرد! فوتبال واقعی، پلی استیشن نیست که مربی عصبانی از شکست، به یکباره هوس کند با اعداد بازی کند.
از همه عجیبتر، تصمیم غیرمنتظره مربیان استقلال برای نیمکتنشین کردن رشید مظاهری بود. رشید اگرچه در بازیهای اخیر کلین شیت نداشت اما در 10 هفته گذشته، بیتردید یکی از بهترین دروازهبانهای لیگ بود و کنار گذاشتن ناگهانی او، با هیچ دلیل و منطقی، جور در نمیآمد. نتیجه ریسک بزرگ فکری، همانی بود که دیدیم؛ مضحکترین گل رد و بدل شده در لیگ بیستم! حسینی دروازهبان تمامشدهای نیست. او در سالهای گذشته، دروازهبان بزرگی مثل مهدی رحمتی را نیمکتنشین کرده ولی وقتی بیدلیل به ترکیب برمیگردد و خودش هم میداند که حضوری مداوم ندارد و بعد از یکی دو بازی دوباره به نیمکت برمیگردد، بیشتر از همیشه زیر فشار قرار میگیرد. در میان اشتباههای متعدد کادرفنی استقلال، این یکی از همه بزرگتر بود.
استقلال تقریباً در تمام بازیهای این فصل با چهار مدافع و با زوج ریگی-مهدیپور در مرکز میدان به زمین رفته بود اما در هفته سیزدهم، کادر فنی تصمیم عجیبی گرفت و با نیمکتنشین کردن هر دو هافبک میانی، آرش رضاوند را جلوی سه مدافع میانی قرار داد. این تغییر و تحولات اگرچه ظاهراً آزادی عمل بیشتری به وریا غفوری و محمد نادری داده بود که مشارکت بیشتری در حمله داشته باشند اما مشکل بزرگ آنجا بود که استقلالیها در نیمه اول نمیدانستند هنگام حمله چه کنند و چطور به دروازه نفت مسجدسلیمان نزدیک شوند. در واقع، «طراحی حمله» یکی از فاکتورهایی است که استقلال از آغاز فصل در آن دچار مشکل بوده و وقتی بازی به هر دلیلی گره میخورد، بازیکنان استقلال جز ارسالهای کم اثر از کنارهها، راهکار دیگری سراغ ندارند. در این حالت، فقط ارسلان مطهری است که کم و بیش میتواند اثرگذار باشد و بقیه عناصر هجومی استقلال، فرصت چندانی برای زدن ضربه نهایی پیدا نمیکنند.
با شروع نیمه دوم، مشخص شد که نفت در فاز دفاعی تا چه اندازه در کنارهها آسیبپذیر است. در نیمهای که استقلال کاملاً به جریان بازی مسلط بود و مالکیت توپ را در اختیار داشت، هرگاه که بازیکنان استقلال از راست و چپ حرکت کردند، مدافعان حریف را دور زدند و مهاجمان تیم را در موقعیت گلزنی قرار دادند. این روند با ورود بابک مرادی و حرکات موثر او تقویت شد و او بود که پایهگذار تنها گل استقلال شد اما در این گل، نقش اصلی را وریا ایفا کرد که با حضور مؤثر در هجده قدم، باعث ایجاد «برتری عددی» شد. وریا با هوش فوقالعادهای که دارد، خوب میداند که چه موقعی به حمله اضافه شود و در چه منطقهای منتظر توپ باشد.
با این تساوی تلخ و در روزی که استقلال میتوانست به سادگی برنده بازی شود، استقلال اسیر تصمیمهای عجیب محمود فکری شد تا برای دومین هفته متوالی در رسیدن به برد ناکام بماند.