printlogo


کد خبر: 223726تاریخ: 1399/11/9 00:00
چه زمانی چشم‌مان را روی تغییرات باز می‌کنیم؟

رضا شجیع*
 
دکتر رضا صالحی امیری، رئیس کمیته ملی المپیک چندی پیش در مجمع عمومی کمیته ملی المپیک پرسشی را به درستی مطرح کردند که نباید به سادگی‌ از کنار آن عبور کرد؛ پرسش‌ این بود که «مسأله اصلی ورزش ایران چیست؟» و‌ در پاسخ؛ به نبود الگویی برای توسعه و همچنین فقر ورزش ایران از انسان‌های توسعه‌یافته اشاره کردند.
به نظر می‌رسد توسعه‌نیافتگی ورزش پیامد رفتار تاریخی ما در حوزه سیاستگذاری کلان است که امروز به دنبال زنجیره پیامدها، خود به عاملی برای انسداد مدیریتی ورزش و ناتوانی این زمین برای باروری و تولید تبدیل شده است. این زمین، دیگر حتی قادر به تولید قهرمانان گلخانه‌ای هم نیست؛ چه برسد به پرورش انسان‌های توسعه‌یافته.
اگر‌‌ بخواهیم به همان الگوی منسوخ «مول» هم متعهد باشیم باید بپذیریم که ورزش تعلیم و تربیتی زیربنا ‌و بنیان توسعه ورزش است؛ چراکه خروجی و محصول این بخش است که در اختیار دیگر بخش‌های حوزه ورزش قرار می‌گیرد؛ اکنون سؤال اصلی این است؛ جایگاه ورزش تربیتی (ورزش سنین پایه و ورزش دانش‌آموزی) در فرآیند توسعه ورزش کجاست؟
چندی پیش در همایشی به مسأله «اکنون زدگی» در ورزش ایران اشاره کردم؛ جایی که نهاد ورزش توان استفاده از ظرفیت و تجارب گذشته و توان حرکت امیدوارانه به سمت آینده را ندارد. برنامه‌گریزی، کوتاه مدت‌نگری، تغییرات سریع، شرایط بسیار متغیر معاصر و از همه مهم‌تر شرایط سخت اقتصادی، زمینه هرگونه برنامه‌ریزی میان‌مدت و بلند‌مدت را غیرممکن ساخته و این بازتاب وضعیتی است که کلیت ساختار اجرایی کشور را در برگرفته است.
تمرکز چند ده‌ساله رسانه ملی و نهادهای متولی ورزش کشور بر سپهر تماشاگری به جای سپهر کنشگری، ورزش را در حد مقوله‌ای نمایشی و سرگرم‌کننده تقلیل داده و به وضعیتی رسانده که شاهد خیل عظیم علاقه‌مندان و تماشاگران ورزش به جای جماعت ورزشکار هستیم. نتیجه‌اش کم‌تحرکی افسارگسیخته از یک طرف و فقر استعداد از سوی دیگر است که آینده ورزش کشور‌ را تحت تأثیر جدی قرار داده است.
اتفاق دیگر تغییر پارادایم اساسی در گرایش نوجوانان و جوانان به رشته‌های ورزشی است. برخی رشته‌های مدال‌آور ما در المپیک با کاهش قابل توجه مخاطب مواجه شده و جمعیت مخاطب آنها در آینده نزدیک به چند ده نفر خواهد رسید. این در حالی است که در رشته‌های نوین و جوان‌پسند امروزی که حتی فاقد فدراسیون و‌ متولی مشخص هستند (مثل اسکیت بورد)، شاهد مشارکت خودجوش هزاران نوجوان و جوان هستیم که علاقه‌مندانه و پرشو‌ر در این رشته‌های ورزشی نوین فعالیت می‌کنند. چه زمانی چشممان را روی این تغییرات باز خواهیم کرد؟ آیا نشانه‌های تغییر در رویکردهای کمیته بین‌المللی المپیک و انتخاب رشته‌های جدید ورزشی، ما را به تفکر در مورد مسیر پیش رو وادار نکرده است؟ کدام الگوی‌ توسعه پاسخگوی این تغییرات گسترده خواهد بود؟
در نهایت، این پرسش تاریخی و بسیار مهم شما در مورد «مسأله توسعه در ورزش ایران» را به فال نیک گرفته و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و تدوین برنامه هفتم توسعه کشور پیشنهاد می‌کنم:
۱- پرسش مذکور در قالب یک «پرسش ملی» و یک کرسی آزاداندیشی با محوریت همه صاحبان اندیشه، دانشگاهیان و متخصصان حوزه ورزش به بوته نقد و نظر سپرده شود.
۲- کرسی دانشگاهی «حکمرانی و توسعه ورزش» با حمایت مالی کمیته ملی المپیک در یکی از دانشگاه‌های معتبر کشور تشکیل و جریان اندیشه‌ورزی پیرامون مسأله مذکور به یک جریان پایدار و بلندمدت تبدیل شود.
۳- رساله‌ها، مقالات و طرح‌های پژوهشی ده سال اخیر کشور در موضوع «ورزش و توسعه» طی یک فراتحلیل مورد بررسی قرار گرفته و نتایج تحلیلی آن در اختیار سیاستگذاران ورزش کشور قرار گیرد.
۴- الگوهای توسعه ورزش در کشورهای منتخب و پیشرو‌ طی یک مطالعه تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن در قالب یک گزارش سیاستی منتشر شود.
 
*  استاد دانشگاه
 
 

Page Generated in 0.0061 sec