سامان موحدی راد
تیمی که تا هفته یازدهم رقابتهای لیگ برتر تنها دو پیروزی در کارنامهاش داشت توانست اولین شکست پرسپولیس را به آنها تحمیل کند. شاید برای گفتن این حرف زود باشد اما به نظر میرسد شکستی که رسول خطیبی و شاگردانش به پرسپولیس چشاندند به معنی پایان یک دوران برای سرخپوشان پایتخت هم باشد. دورانی که آنها بهترین تیم فوتبال ایران بودند و حالا به پایان رسیده. یحیی گلمحمدی میتواند پشت تخریب رسولپناه پنهان شود و هنوز هم او را عامل تخریب تیمش بداند اما همه میدانیم که اتفاقات درون زمین بیشتر از هر کسی به مربی وابسته است. به ویژه اینکه عمده خواستههای او در فصل نقل و انتقالات برآورده شده.
اگرچه آرمان رمضانی این روزها به سیبل انتقادات هواداران پرسپولیس تبدیل شده اما نباید فراموش کرد که همین بازیکن هم با نظر مستقیم یحیی گلمحمدی جذب شده است. به هر حال شکست برابر آلومینیوم نه یک اتفاق که زنجیرهای از اتفاقاتی است که در چند هفته اخیر در پرسپولیس رخ داده است. این اتفاقات تنها به رسولپناه و شیوه افتضاح مدیریت ربط ندارد و به یحیی گلمحمدی هم مربوط است. مردی که این روزها بیش از آنکه به تیمش توجه کند و تمرکزش روی مسائل فنی تیمش باشد به دعوای خودش با مدیریت باشگاه ادامه میدهد و به این ترتیب تیمش از ارائه یک بازی روان و جذاب در زمین هم باز میماند. یحیی میتواند رسولپناه را با بولدوزر مقایسه کند اما نباید فراموش کند که این تیم اوست که نمیتواند برتری را حفظ کند و امتیازات را یکی پس از دیگری از دست میدهد. از دست دادن برتری در دقایق پایانی بیشک یک ایراد فنی است و مقصر ایرادات فنی هم حتماً سرمربی تیم است.
یحیی گلمحمدی همچنین نشان داده که در مواقعی که تحت فشار است خلاقیت چندانی برای استفاده از بازیکنانش ندارد و استفاده از آنها در پستهای غیرتخصصی بعضاً فاجعه هم آفریده است. نمونهاش هم گلهایی است که در نبود سیدجلال حسینی و از قلب خط دفاعی دریافت کرده است. ترکیب احسان حسینی و مهدی شیری برای خط دفاعی میتوانست خیلی جسورانه باشد اما بلافاصله بعد از دریافت دو گل معلوم شد که چندان هم حساب شده نبود و این اتفاقی است که برای چندمین بار برای یحیی گلمحمدی رخ داده است.
نکته مهمتر اما پاشنه آشیل واقعی پرسپولیس است و آن اینکه آنها توانایی حفظ برتری را ندارند. چه اول بازی مقابل آلومینیوم به گل برسند و چه مثل بازی استقلال در نیمه دوم ورق را برگردانند به هر حال خیلی محتمل است که تیم یحیی برتری را با تساوی یا شکست عوض کند. مربیهای ایرانی در این فصل فرصت حضور ۱۰۰ درصدی روی نیمکت تیمهای لیگ برتری را به مدد قانون منع به کارگیری خارجیها به محلی برای جنجال و فرافکنی تبدیل کردهاند. به جای آنکه پاسخگوی مسائل فنی تیمشان باشند مدام در حال حاشیهسازی و فرار رو به جلو هستند. همین موجب شده تا حواس تیمها از اصل ماجرا پرت شود.