رضا عباسپور
داود علی ملکی یکی از چهرههای وزنهبرداری ایران است که همواره در ادوار گذشته به عنوان یکی از پیشکسوتان و اساتید وزنهبرداری ایران در حوزههای مختلف فنی و آموزشی مطرح بود. او بعد از فوت رفیق و همتیمی قدیمی خود یعنی زندهیاد عطار اشرفی، بغضش را شکسته و از بیمهری مسئولان فدراسیون وزنهبرداری نسبت به پیشکسوتان ارزشمند و چهرههای ماندگار وزنهبرداری به شدت گلایه و انتقاد دارد.
چرا «اشرفی» را به جام نامجو دعوت نکردند؟
داود علی ملکی در مورد همتیمی قدیمی خود مرحوم عطار اشرفی و کم لطفیهای فراوانی که زمان زنده بودن و حیاتش در حق او روا شده است، میگوید: «مسئولان فدراسیون، اداره کل ورزش و جوانان استان گیلان و هیأت وزنهبرداری این استان در حق رفیق قدیمی من زندهیاد عطار اشرفی و سایر چهرههای شاخص این استان قهرمان پرور فقط به خاطر اینکه آنها منتقد سبک مدیریتیشان بودند، اجحاف و کم لطفیهای بسیاری را روا داشتند. به طور مثال چهرههای شاخصی همچون عطار اشرفی زمانی که زنده بود در زادگاه خود یعنی استان گیلان در سال گذشته (بهمن ماه 98) برای مراسم افتتاحیه یا اختتامیه مسابقات بینالمللی وزنهبرداری جام نامجو از سوی دست اندرکاران این مسابقه به سالن رقابتها دعوت نشد و از او هیچ تجلیلی در این مراسم صورت نگرفت. این در حالی است که او دیگر کنار ما نیست و چشم از جهان فروبسته است، چپ و راست برایش مراسم یادبود میگیرند و از او به عنوان یک اسطوره یاد میشود! سؤالم از رفقای مسئول این است، مگر «عطار اشرفی» شخصیت کم یا کوچکی بود که او را در شهر و زادگاه خودش به مسابقات بینالمللی که به نام رفیق و استادش زندهیاد نامجو مزین شده بود دعوتش نکردید؟ عطار اشرفی دومین چهره شاخص و صاحبنام استان گیلان بعد از زندهیاد نامجو بود که بیشترین افتخارات جهانی و بینالمللی را در رشته وزنهبرداری برای این استان به ارمغان آورد اما دوستانی که حالا چپ و راست برای او مراسم یادبود میگیرند اینگونه با بیمهری و کم لطفی وقتی زنده بود و بین ما نفس میکشید با او برخورد کردند.»
مدرس بینالمللی وزنهبرداری ادامه میدهد: «گویا بیتوجهی به پیشکسوتان خصوصاً در رشته وزنهبرداری باب شده است. من مرتب در دوره بیماری مرحوم اشرفی با او تماس و ارتباط داشتم. به همین دلیل میدانستم که چقدر دل او از بیمهریها و کم توجهی مسئولین فدراسیون وزنهبرداری و ورزش استان زادگاهش خون است. جایی گفته بودم که «سرطان» عطار را نکشت بلکه او از بیمهری و کم لطفیها دق کرد و از بین ما رفت. بعد از گلایه به حقی که داشتم نایب رئیس فدراسیون وزنهبرداری به من پیام داد و تأکید داشت که آقای ملکی همین حرفها و نقدهای بیپایه و اساس شماست که باعث شده از ما و فدراسیون دور شوید. خیلی برایم جالب بود چون او که به واسطه رفاقت با علی مرادی رئیس فعلی فدراسیون به نایب رئیسی رسیده و هیچ جایگاه، رزومه و سابقهای هم در این رشته المپیکی ندارد، با من یعنی داود علی ملکی که بیش از 50 سال عمر و زندگی خودم را وقف وزنهبرداری و ورزش ایران کردهام اینطور متکبرانه و از موضع بالا به پایین صحبت میکند.»
ملکی میگوید: «با شناخت خوبی که از مدیران وزارت ورزش وکمیته ملی المپیک دارم، میدانم که چقدر برای پیشکسوتان ورزشی احترام و حرمت قائل هستند. به همین دلیل از آنها تمنا دارم نگذارند افرادی که معلوم نیست از کجا به ورزش وصل شدهاند، اینطور با تاریخ و شناسنامههای ورزش ایران بازی کرده و بیحرمتی کنند. ما به واسطه تعهدی که به جامعه وزنهبرداری داریم، هرکجا نیاز به انتقاد باشد برای تصحیح کار انتقادمان را با شجاعت میکنیم. خیلی هم اهمیتی ندارد واکنش رفقای فدراسیوننشین در این باره چیست چون سابقه نشان داده، آنها با منزوی کردن پیشکسوتان منتقد سعی میکنند ابتدا ما را گوشهگیر کرده و نهایتاً بعد از مرگ با شوآف و میتینگهای تبلیغاتی به سود خود اسطورهسازی کنند. پیشکسوت در هر رشتهای ارزشمند است و اگر این حرمت شکسته شود دیگر باید فاتحه ورزش را خواند.»