مسأله باشگاه سپاهان و مربی تازه کارش را باید در این بحثها جستوجو کرد: ممنوعیت استخدام مربی جدید خارجی نمیتواند دورانی طولانی اجرا شود، مثل ممنوعیتهای پیشین در دورههای گذشته لیگ برتر که عمری کوتاه داشتند و اثر ماندگاری هم از آنها به یاد نداریم. اما این ممنوعیت حتی در فرصتی یک یا چند ساله بازار کار را برای مربیان ایرانی گسترش میدهد و فرصتهای تازه پیش روی مربیانی از نسلهای جدید ساخته میشود.
واقعیت این است که کوشش مربیان جوان ایرانی برای آموزش باید یک کوشش شخصی باشد. فوتبال ایران اگرچه استخدام مربی خارجی را ممنوع میکند اما فرصتهای تازه و موثر برای آموزش مربیان جوان نمیسازد. هر مربی باید کولهپشتی خود را بردارد و برای یاد گرفتن همیشه آماده باشد و راهی جز این برای برداشتن قدمهای تازه در حرفهاش ندارد، وگرنه باید خیلی زود با پایان یافتن ممنوعیت استخدام مربیان خارجی دوباره چمدانهایش را ببندد و از لیگ برتر به لیگهای پایینتر کوچ کند.
باشگاه سپاهان حتی برای تمرین مربیگری با محرم نویدکیا از موفقیت در لیگ قهرمانان آسیا چشم پوشید. به جریان لیگ قهرمانان آسیا برگردیم، به قطر. قابل پیشبینی بود که سپاهان در لیگ قهرمانان درخششی نخواهد داشت و فقط مربی جدید خود را با شکستهای بزرگ مواجه میکند. باشگاه سپاهان با انتخاب یک مربی که اولین تجربه مربیگری خود را پشت سر میگذارد، ناکام بزرگ لیگ قهرمانان آسیا بود. چیزی به عنوان نقش یک مربی در بازیهای سپاهان ندیدیم و اینکه یک باشگاه حرفهای با این کیفیت مربیگری در لیگ قهرمانان حاضر شود، یک ورشکستگی فنی برای فوتبال ایران است. در بازار مربیان فوتبال ایران آنچنان موقعیت مربیان نزول کرده است که دو باشگاه ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان آسیا -شهر خودرو و سپاهان- مربیانی بدون یک روز سابقه مربیگری را برای مهمترین رقابتهای باشگاهی قاره انتخاب کردند و بدون هیچ امیدی در لیگ قهرمانان حاضر بودند. محرم نویدکیا و مهدی رحمتی اگرچه چهرههای شناختهشدهای در فوتبال ایران بودند اما هیچ تحرک و کوششی را از خود برای یافتن فرصت سرمربیگری در لیگ ایران نشان ندادند و این فرصت فقط به آنها هدیه شد. البته که از محرم نویدکیا توقع میرود تا در لیگ به این هدیه پاسخ دهد و به همین دلیل انتظار از سپاهان چیزی نیست که در بازیهای اخیرش دیدهایم.