printlogo


کد خبر: 217973تاریخ: 1399/8/14 00:00
کسی به منافع باشگاه فکر می‌کرد؟
قراردادهای 10 میلیاردی میراث مدیران لایک و فالوور

 
علی مغانی     
 
فوتبال ایران سال‌هاست که از مدیران کم اطلاع و ناآشنا به ورزش لطمه خورده اما آنچه در دو سه سال اخیر رخ داده، اتفاقی فراتر از «لطمه» است. آنها زلزله مخربی در ساختار فوتبال ایران پدید آورده‌اند. مدیرانی که سبک مدیریتی آنها، «مدیریت لایک و فالوور» بوده و پیش از هر چیز، تصمیمات خود را براساس مطالبات (اغلب نادرست) افراطی‌ترین طیف هواداران اتخاذ می‌کنند. مدیرانی که شیفته «محبوبیت» هستند و عجله دارند مسیر طولانی محبوب شدن را یک‌شبه طی کنند، در فصل نقل و انتقالات از هر زمان دیگری به جنب و جوش می‌افتند. این یک فرصت طلایی برای آنهاست که در دل هوادار جا باز کنند و «مدیر لایق» لقب بگیرند. در فرهنگ حاکم بر فوتبال ایران، معمولاً معیار لیاقت با فاکتورهایی مثل «خریدهای تازه» و «حفظ نفرات سابق» تعریف می‌شود. اینگونه است که مدیران برای جذب کورکورانه و بی‌هدف بازیکنان جدید و همچنین تمدید قرارداد به هر قیمتی با مهره‌های قدیمی، از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کنند. هرچه باشد، عکس‌های یادگاری قرارداد بستن با چند مرد خندان در قاب، به سرعت در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود و میلیون‌ها بازدیدکننده به همراه دارد. این موقعیتی نیست که مدیران لایک و فالوور، به سادگی از آن بگذرند. ناگفته پیداست که این سبک از مدیریت، تبعاتی هم برای باشگاه به همراه دارد. مثل آنچه امروز استقلال به آن دچار شده و اسماعیل خلیل‌زاده هم به تازگی در یک برنامه تلویزیونی بر آن صحه گذاشته؛ رقم بعضی از قراردادها منطقی نیست و باید «اصلاح» شود. قراردادهایی که مبلغ آن به 8 تا 10 میلیارد تومان می‌رسد که در الگوی فوتبال ایران، ارقام بسیار هنگفتی است. اتفاق عجیب اینکه برخی از قراردادهایی که مشمول این قضیه می‌شود، صرفاً معطوف به جذب نفرات تازه نیست و در واقع چند بازیکن قدیمی هستند که از فرصت به وجود آمده، نهایت استفاده را برده‌اند و رقم قرارداد خود را بالاتر برده‌اند. این قراردادهای غیرمنطقی علاوه بر اینکه می‌تواند پای نهادهای نظارتی را به ماجرا باز کند، وجه مخرب دیگری هم در دل پنهان می‌کند و آن چیزی نیست جز بروز اختلاف درون تیمی. در رختکنی که برخی بازیکنان احساس کنند «دیگران» زرنگی به خرج داده‌اند و آنها کلاه سرشان رفته، به زحمت می‌توان آرامش ایجاد کرد. بازیکنی که با رقم معقولی توافق کرده، مدام این پرسش را تکرار می‌کند که «چرا فلانی آنقدر دستمزد بگیرد و من اینقدر؟» و اختلاف‌ها از همین‌جا آغاز می‌شود. تیمی که جو غیردوستانه‌ای در رختکن آن حاکم باشد، امکان موفقیتش به صفر می‌رسد و این نکته مهمی است که مدیران عاشق محبوبیت، کمتر به آن توجه می‌کنند. در دوگانه «مدیر- بازیکن»، وقتی موضوع رقم قرارداد پیش می‌آید، کمترین قصور متوجه بازیکن است. تقریباً تمام بازیکنان سطح اول فوتبال ایران، مدیر برنامه دارند و طبیعی است که با ترفندهای مرسوم ایجنت‌ها، سعی دارند با بیشترین رقم ممکن، قرارداد امضا کنند. در این ماجرا، این مدیران هستند که باید مقاومت کنند، چانه بزنند، منفعت «باشگاه» را لحاظ کنند و بازیکن موردنظر را با بهترین قیمت ممکن استخدام کنند اما ترس از ناکامی در پروژه جذب بازیکن و نارضایتی احتمالی هواداران، دست و پای آنها را می‌بندد. در واقع برای آنها مهم نیست که چه میراثی به جا می‌گذارند، آنچه اهمیت دارد محبوبیت مقطعی و لحظه‌ای است. سوت و هوراهای مجازی، آنقدر وسوسه‌انگیز است که بعضی مدیران به آخرین چیزی که فکر می‌کنند، منافع باشگاه است.
طعنه‌آمیز اینکه، استراتژی «جذب بازیکن به هر قیمتی» اغلب ناکارآمد است و آنهایی که پیشنهاد بهتری داشته باشند، حتی با وجود دست و دلبازی بی‌پایان مدیران، بازهم ترجیح می‌دهند به تیم دیگری کوچ کنند. مثل علی کریمی و روزبه چشمی که به پیشنهادهای بهتر «نه» نگفتند. مطمئن باشید اگر بازیکن دیگری بود که پیشنهاد هیجان‌انگیزتری در فصل نقل و انتقالات می‌داشت، لحظه‌ای درنگ نمی‌کرد و با یک پست احساسی، از هواداران «عزیز» خداحافظی می‌کرد!

Page Generated in 0.0048 sec