تیم بستن بدون نظر سرمربی همواره مورد نقد اهل فن بوده و بسیاری از کارشناسان بر این باورند که تیم‌ها باید براساس تفکرات سرمربی خود بازیکن بگیرند و اصولاً تا زمانی که سرمربی مشخص نشده باشگاه‌ها نباید در این راستا اقدامی انجام دهند. حتی برخورداری از کمیته فنی منسجم و کاربلد که قدرت تشخیص توانایی بازیکنان را داشته باشد نیز در این مواقع قابل حل است و شاید گروهی که علم تشخیص داشته باشند، بتوانند فقدان سرمربی را پوشش دهند اما استقلال در آستانه لیگ بیستم همچون لیگ نوزدهم در شرایطی اقدام به جذب بازیکنان جدید کرد که نه سرمربی داشت و نه چنین کمیته‌ای که بتواند نقش سرمربی را به خوبی بازی کرده و براساس یک تفکر منسجم اقدام به جذب بازیکن کند.سرمربی استقلال اما در تازه‌ترین  اظهارات خود مهر تأیید زده بر خریدهایی که در غیاب او انجام شده و اعلام کرده اگر از جذب این بازیکنان رضایت نداشت هرگز مربیگری استقلال را قبول نمی‌کرد. فکری در این راستا گفته: «وقتی قرار باشد برای پایین جدول بازیکن بگیرید شاید نشود همه جور بازیکن گرفت اما در استقلال باید بازیکنان باکیفیتی جذب شوند. مثلاً هیچ مربی نمی‌تواند بگوید رشید مظاهری که گلر ملی است را نمی‌خواهد. اینکه بگویم از نقل و انتقالات راضی هستم یا نه را نمی‌توانم بگویم ولی اگر نبودم مسئولیت آن را قبول نمی‌کردم. سال گذشته استقلال خیلی پرمهره بود ولی نباید فکر کنید که با مهره حتماً می‌شود موفق شد.» مشخص نیست که اظهارات اخیر سرمربی استقلال تعارفی است با مدیران کنونی باشگاه یا اعتقادی قلبی اما زمان مشخص خواهد کرد که خریدهای جدید استقلال می‌توانند خود را با تفکرات سرمربی وفق دهند یا خیر. زمانی که استراماچونی سکان هدایت استقلال را در دست گرفته بود مدیران وقت بازیکنان بسیاری را به خدمت گرفته بودند و استراماچونی به نوعی ناچار شد با همان مجموعه‌ای که در اختیارش قرار دارد وارد صحنه لیگ شود. البته استراماچونی با همان ابزار نیز به موفقیت‌هایی رسید و حتی ممکن بود اگر در سمت خود باقی بماند قهرمانی لیگ را هم به چنگ ‌آورد اما نباید از یاد ببریم که سرمربی سابق ایتالیایی استقلال نیز شروع خوبی در لیگ نوزدهم نداشت و امتیازات بسیاری را با استقلال از کف داد.  اینکه فکری نیز به مانند استراماچونی در هفته‌های آغازین نتواند امتیازات مناسبی را جمع‌آوری کند روشن نیست و شاید او برخلاف رویه استراماچونی قدم بردارد اما چنانچه همان نتایج تکرار شود ممکن است استقلال دوباره قهرمانی لیگ را از دست بدهد. اتفاقی که شاید خود فکری هم به آن فکر می‌کند چرا که در ادامه پاسخگویی به این سؤال کلیدی گفته که لزوماً تیم‌هایی که ستاره دارند تضمینی به قهرمانی‌شان نیست و ممکن است این قبیل تیم‌ها نیز امتیاز از کف داده و نتوانند جامی را به چنگ آورند. اینکه فکری درباره قهرمانی استقلال محکم و استوار اظهارنظر نمی‌کند نشان‌دهنده تحلیل‌های پنهان او از وضعیت آتی استقلال است. درواقع فکری در گوشه ذهن خود احتمال می‌دهد که شاید تیمش با برخی ناهماهنگی‌ها مواجه شود کما اینکه گاهاً مصدومیت‌ها نیز اثرات بسیاری بر نتیجه‌گیری یک تیم می‌گذارد که استقلال نیز سابقه مصدومیت‌های بسیاری دارد و بارها بازیکنان کلیدی خود را در خلال لیگ از دست داده است. به هرحال شاید تا حد زیادی شاکله اصلی استقلال حفظ شده باشد (اگر جدایی کریمی، چشمی، زکی‌پور و حسینی را نادیده بگیریم) اما خود فکری وارد مجموعه‌ای شده که شناخت حداکثری از آن ندارد و باید تیم را به نوعی از ابتدا بسازد و ترکیب و روشی متفاوت را نسبت به سال‌های قبل اعمال کند. سرمربی استقلال حتی برای انتخاب روش بازی نیز هنوز به قطعیت کامل نرسیده که این موضوع نشأت گرفته از فضای جدید کاری او است. شاید فکری برای رسیدن به مطلوب خود چیزی در حدود نیم فصل زمان صرف کند.