رضا شجیع سرپرست نایب رئیسی همگانی
مربیگری در بسیاری از کشورهای دنیا به ویژه کشورهای توسعهیافته حرفه معتبر و قابل احترامی است، چرا که وظیفه مربیان صرفاً تربیت جسم و ارتقای آمادگی جسمانی ورزشکاران نیست، بلکه آنها راهنمایان سبک زندگی هستند و معمولاً کسانی که شخصی را بهعنوان مربی میپذیرند، منش و روش زندگیاش را بهعنوان الگو میپذیرند و از این منظر حرفه مربیگری دارای اعتبار و جایگاه ویژهای نزد همگان است.
متأسفانه در کشور ما فقدان نظام مربیگری، کوتاه بودن سقف تخصص برای ورود به عرصه مربیگری، نامشخص بودن وضعیت کیفیت و بهروزرسانی محتوایی دورههای مربیگری، فقدان مفاهمه مشخص در زمینه اخلاق حرفهای مربیان و همچنین دو یا چند شغله بودن مربیان به دلیل ناپایدار بودن وضعیت درآمدی باعث شده است حرفه مربیگری با چالشهای بسیار جدی مواجه باشد.
البته خوشبختانه قانون جدید و اهداف، وظایف و اختیارات وزارت ورزش و جوانان این فرصت را فراهم کرده که ساز و کاری فوری و تخصصی برای نظامبخشی به امور مربیان فراهم شود. شاید تشکیل فدراسیون مربیان ایران با ساز و کاری شبیه فدراسیون پزشکی ورزشی، یعنی تشکیل فدراسیون خدمتمحور بتواند راهکار مناسبی باشد و حتی میتواند تصدیگری اجرای دورههای تئوری مربیگری که هماکنون در اختیار ادارات کل ورزش و جوانان استانهاست را نیز به نحوی کاهش بدهد.
البته تشکیل اتحادیه ملی مربیان هم راهکار دیگری است که جوانب اجرایی هر دو ایده باید به طور دقیق و کارشناسی بررسی شود.
یکی از دلایلی که در ماجرای همهگیری کرونا مربیان ورزشی آسیب دیدند، این بود که اطلاعات و دادههای کامل و بهروزی از وضعیت مربیان شاغل وجود نداشت و از آنجا که تمام فدراسیونهای ورزشی در حال حاضر ارائهکننده مدارک مربیگری هستند و نظام خاصی در این زمینه وجود ندارد، در نتیجه ساز و کار مشخصی هم برای جداسازی مربیان فعال از غیرفعال و حتی مربیان متخلف از مربیان حرفهای وجود ندارد.
درباره رسمیت یافتن شغل مربیگری در ردیفهای شغلی وزارت کار هم لازم است این توضیح را بدهم که این یک سوءتفاهم است که متأسفانه برخی از روی عدم شناخت آن را دنبال میکنند.
سؤال اصلی این است که به فرض تصویب مربیگری بهعنوان شغل، کدام باشگاه بخش خصوصی حاضر است با مربیان خود وارد رابطه مربی - باشگاهدار بشود و علاوه بر پرداخت حقوق مربی، مسئولیتهای مربوط به بیمه مربیان را هم بپذیرد؟
در حال حاضر نحوه کار اکثر مربیان با باشگاههای آمادگی جسمانی و بدنسازی به صورت درصدی است که البته شیوع کرونا و تعطیلی باشگاهها چالشهای جدی را برای این نوع روش کار مربیان با باشگاهها به دنبال داشت. اینکه افراد در قالب مربی و بهعنوان مربی جذب و استخدام شوند خوب است، ولی آیا این راهکاری عملی است؟
برای بیمه مربیان که در حال حاضر 200 هزار نفر برآورد میشوند، ضروری است راهکار جدی اندیشده شود که این راهکار علاوه بر تعیین سابقه شغلی، مشکلات مربوط به بیمه مسئولیت مدنی و بیمه تکمیلی مربیان را نیز پاسخگو باشد. در حال حاضر فقدان همان نظام مربیگری که عرض کردم، دستیابی به این چشمانداز را با چالش مواجه کرده است.
نباید فراموش کنیم که مربیان سرمایههای محوری ورزش کشور هستند و حل چالشها و مشکلات فراروی آنها، موضوعی است که صرفاً نیازمند اراده است و تا زمانی که نگاهها نسبت به اهمیت مربیان و جایگاهشان در ورزش کشور تغییر نکند، فرآیند توسعه ورزش نیز سرعت چندانی نخواهد یافت.