سام ستارزاده
یک وزارت، دو باشگاه، 18 ماه و 7 نفر اول؛ این یک رکورد منفی است که در تاریخ هر دو سرخابی پرطرفدار پایتخت جاودانه شده. عرب، خلیلزاده، سعادتمند، انصاریفرد و حالا مهدی رسولپناه، افرادی بودند که دوران حضورشان در رأس مدیریت استقلال و پرسپولیس به چند ماه هم نکشید. خصیصهای که میان تمام آنها مشترک بود، این بود که بیش از ایدهپردازی، برنامهریزی هدفمند و عملگرایی، از دوران مدیریت این اشخاص ژستگیری، وعدهپردازی و تومارنویسیهای بعضاً پرطمطراق برجای مانده.
در مورد عملکرد ششماهه دندانپزشک اختصاصی وزیر ورزش در ساختمان شیخ بهایی چه نکته غیرتکراریای میتوان نوشت که بخواهد مثبت یا منفی باشد؟ در قیاس با صندلیبازهای پیشین سرخابی در دو سال اخیر، «رسولپناه» مانند پیراهنی بود با جنس، طرح و حتی رنگی مشابه نمونههای پیشین، که تنها برچسبی که روی آن حک شده بود هم نسبت به دیگران کمی زنندهتر بود. از همان ابتدا، امیدی میرفت که چنین پیراهنی پوست پرسپولیس را نخراشد و سوهان روح هوادار سرخدل نشود؟
با گزینههای انتخاب شده توسط سازوکار فعلی، دیگر سقف آرزوی سرخابیها توسعه زیرساختی، افزایش منابع درآمدزایی و تقویت ارتباطات بینالمللی نیست؛ بلکه پرداخت مطالبات بازیکن و مربی کنونی و سابق است. سرپرست مستعفی پرسپولیس در بیانیه خداحافظی خود به پرداخت 95درصد دستمزد کادر تیم در فصل گذشته بالید؛ که حتی اگر بهصورت 100درصدی هم انجام میشد، تنها پایهایترین وظیفهاش بود. مهدی ترابی و شجاع خلیلزاده که هریک در دفاع و حمله وزنه سنگینی برای گلمحمدی بودند، بابت دریافت نکردن به موقع بخش اندکی از همان 5 درصد باقیمانده شرایط فسخ قرارداد را پیدا کردند.
کمتر خبرنگار و مجریای از رسولپناه در مورد برنامههای درآمدزایی و استقلال مالی پرسپولیس پرسشی طرح کرد. قهرمان چهارساله لیگ برتر، 700 هزار دلار از فروش علیرضا بیرانوند به دست آورد و به برند خود چوب حراج زد تا کارگزارش کاربری صفحه اینستاگرامی باشگاه را به صفحه پیشبینی بازیهای فوتبال و نیازمندیها نزدیکتر کند. در چنین باشگاهی چه گردبادی رخ داده که بازیکنانش پس از صعود به فینال آسیا از بحرانهای مالی رنجورند و به حضور در تمرینات مهمشان بیتمایل؟ آقای رسولپناه بهسادگی میگوید تحریمیم و نمیتوانیم پاداش صعود به یکچهارم نهایی را که برابر با نیمی از مطالبات برانکو است، دریافت کنیم. مگر رایزنی با مقامات AFC برای حلوفصل این محدودیت از وظایف ایشان نبود؟
آنچه باید مورد نقد قرار گیرد کارنامه رسولپناه در پرسپولیس نیست؛ بلکه شیوه باشگاهداری نهادی است که در گشودن پای چنین افرادی به منسب مدیریت دو تیم پرطرفدار پایتخت نقش مستقیم ایفا میکند. نقدهایی که در این یادداشت به آقای رسولپناه وارد شد، تقریباً به تمامی این مدیران منسوب وزارت ورزش تعمیم داده میشود. از دید هواداران نیز، حاصل این انتصابات هم در استقلال و هم در پرسپولیس در تجمعاتشان مقابل مجلس که در تاریخ هیچیک پیش از این سابقه نداشته، مشهود است. در مورد منجلاب مشکلاتی که این روزها پرسپولیس در آن دستوپا میزند هم، زمان آن رسیده که برگزینندگان رسولپناهها هم پاسخگو باشند.