سامان موحدی راد
فقط کافی است اخبار سه ماه اخیر را حول دو تیم استقلال و پرسپولیس بررسی کنید تا بدانید فاجعه مدیریت دولتی چه بر سر فوتبال ما آورده و میآورد. سه ماهی پر از تجمع هواداران مقابل باشگاه و مجلس، اخبار ترسناک محرومیت و کسر امتیاز و لیگ دسته پایینتر، پنجره بسته، شکایتهای مداوم و پشت هم، هیأتمدیرههای پرچالش، مدیران باشگاهی ناتوان و مستعفی، مربیانی جدا شده و یا در آستانه جدایی و تیمهایی ناآماده در آستانه رقابتهای مهم.
این چکیده اتفاقات حاشیهای و چالشی سه ماه اخیر تیمهایی است که مدعیاند بیشترین تماشاگران را در فوتبال ایران دارند و سابقه و قدمت بالایی دارند و بعد از چند دهه حیات از داشتن یک ورزشگاه اختصاصی هم محروم هستند. در بحبوحه این وضعیت پر چالش تماشاگران دو تیم با انگ «تیم حکومتی» به نبرد با یکدیگر میروند و مدعیاند یکی از این دو تیم مورد حمایتهای ویژه وزارت ورزش است. در حالی که اگر نیک بنگریم، میبینیم که این دو تیم زیر نظر مدیریت پر اشکال و ایراد وزارت ورزش و جوانان به چنین روزگار فلاکتباری افتادهاند.
همین چند روز پیش پرسپولیس درگیر حاشیههای عجیبی شد که دستپخت مدیرعامل این تیم بود. مردی که تا یک سال پیش کسی جز بیماران مطب دندانپزشکیاش او را نمیشناختند و بعد به یکباره تبدیل به چهره اول باشگاه پرسپولیس شد و در خیابان با هواداران به صحبت پرداخت و با الفاظ رکیک و چالهمیدانی به عابران و رهگذران وضعیت عجیب باشگاه را توضیح داد و اسرار باشگاه را برملا کرد. مردی که کسی نمیداند از کجا و چرا در حساسترین روزهای باشگاه پرسپولیس سرپرست این تیم شد و خودش به تنهایی باشگاه را وارد حاشیه کرد.
مهدی رسولپناه در پرسپولیس و احمد سعادتمند در استقلال هر دو از یک راه رفتند. چهرههای ناشناسی که به یکباره و به مدد وزارت ورزش سر از باشگاههای معروف درآوردند و تلاش کردند با ماجراجویی تنها خودشان را معروف کنند و به باشگاه ضربه بزنند. سعادتمند در آستانه فتح جام حذفی با اخبار عجیب بازگرداندن استراماچونی تمرکز باشگاه و هوادار را بههم زد و یک جام را از استقلال گرفت و به دست خودش باشگاه را وارد حاشیه کرد و رسولپناه بعد از رسیدن به فینال آسیا با اظهارنظرهایی ناپخته و دون شأن یک مدیر با دستان خودش باشگاه را وارد حاشیهای عجیب کرد که نهایتاً به رفتن خودش از باشگاه منجر شد. حالا هواداران استقلال و پرسپولیس میتوانند با هشتگهای وزیر استقلالی–پرسپولیسی سرگرم باشند ولی اگر خوب به ماجرا نگاه کنند، متوجه نگاه ابزاری به باشگاههای محبوبشان میشوند؛ سیاستمدارانی که این دو باشگاه را حیاط خلوت خود میدانند و آن را به دوستانشان بذل و بخشش میکنند.