printlogo


کد خبر: 199611تاریخ: 1398/9/6 00:00
تعطیلی لیگ تحت فشار کولاکوویچ یا تصمیم داورزنی؟
اردوی طولانی برای سیاه‌ لشگرها

محسن آجرلو

نخستین تصمیم مهم داورزنی پس از بازگشت به والیبال، مهم‌ترین بحث روز این رشته است. داورزنی در همان ساعات و روزهای اولیه انتخابش به‌عنوان رئیس فدراسیون، اصلی‌ترین هدف و برنامه‌اش را مسابقات المپیک و رساندن تیم ملی به این رقابت‌ها عنوان کرد و پس از آن هم اعلام کرد که لیگ برتر را قدری زودتر برای آمادگی تیم ملی و تشکیل اردوها تعطیل خواهد کرد. تعطیلی که حالا مشخص شده چهارشنبه آینده (10 آذر) و تا پایان رقابت‌های انتخابی المپیک در قاره آسیا ادامه خواهد داشت. این وقفه بیش از 40 روز ادامه خواهد داشت و قطعاً لطمه جدی به لیگ برتر وارد خواهد کرد.
 
تصمیم داورزنی یا کولاکوویچ؟
در تمام روزهای اخیر، از روز مجمع گرفته تا معارفه داورزنی و اظهارنظرهای دیگر، اینطور به نظر می‌رسید که شخص داورزنی قصد دارد تا با تعطیلی زودتر از موعد لیگ برتر و بردن تیم به اردو، شرایط را برای داشتن تیمی آماده‌تر و منسجم‌تر فراهم کند تا تیم ملی با آمادگی و قدرت بیشتر به مصاف رقبای آسیایی برود.
تا اینکه روز گذشته منوچهر پورحسن که هنوز هم مسئولیت لیگ برتر را بر عهده دارد، در اظهارنظری جالب درباره لزوم تعطیلی لیگ با این زمان طولانی گفت: «ما دوست داشتیم لیگ برتر والیبال تا نیم‌فصل ادامه پیدا می‌کرد اما به هر حال تصمیم سرمربی بود که لیگ تعطیل شود و ما هم که نمی‌توانیم با او بجنگیم!»
او ادامه داد: «به خاطر تیم ملی والیبال باید با این شرایط کنار بیاییم. البته روز دوشنبه جلسه‌ای خواهیم داشت تا اگر باشگاه‌ها موافقت کردند تیم‌هایی که ملی‌پوش ندارند بازی‌هایشان برگزار شود.»
حر‌ف‌های پورحسن به وضوح این شائبه را به وجود آورده که فدراسیون یک بار دیگر زیر بار حرف مربی رفته که جایگاه متزلزل کنونی‌مان، نتیجه همین تصمیم‌های غلط اوست.
 
جایگاه امروز؛ نتیجه تصمیم‌های غلط
از ابتدای سال والیبالی جاری بارها نوشتیم که باید تمرکز اصلی تیم ملی رقابت‌های انتخابی المپیک در دی ماه باشد. با این حال فدراسیون (به قول معروف) هیچ تصمیمی از خودش نداشت و گوش به فرمان سرمربی بود. سرمربی که سعی کرد از حضور نصفه و نیمه بسیاری از قدرت‌های والیبال در لیگ ملت‌ها استفاده کند و با ایستادن روی سکو برای خودش اعتباری دست و پا کرده و جای پایش را سفت کند. مأموریت ناموفقی که سنگ بنای کج برنامه‌های تیم ملی در سال جاری شد و پس از آن با چند تصمیم غلط دیگر ادامه پیدا کرد.
استفاده مداوم کولاکوویچ از 7 -6 بازیکن ثابت در حدود 40 مسابقه از لیگ ملت‌ها گرفته تا رقابت‌های آسیایی و جام جهانی، تیم ایران را به یکی از بدترین دوران خودش رساند و جایگاه متزلزل کنونی را نصیب بهترین تیم آسیا کرد. جایگاهی که حالا این ترس بزرگ را در دل تمام اهالی والیبال ایجاد کرد که نکند از پس حریفان آسیایی هم برنیاییم و دستمان به سهمیه المپیک 2020 نرسد؟
 
اهرم فشاری به نام ترس
اهرم فشاری که این روزها لیگ را وادار به تعطیلی کرده، نیرویش را از همین ترس می‌گیرد. ترسی که نمی‌گذارد خیلی‌ها راحت و محکم نظرشان را درباره اشتباه بودن این تصمیم اعلام کنند و این ریسک را بپذیرند که در صورت عدم صعود تیم ملی در برابر این تصمیم پاسخگو باشند.
این تصمیم چه از جانب داورزنی گرفته شده باشد و چه کولاکوویچ آن را به رئیس جدید والیبال دیکته کرده باشد، مبنای آن همین ترس و سوء‌استفاده از آن است. واضح است که کولاکوویچ از شرایط کنونی تیم ملی (که خودش مسبب اصلی آن بوده) سوءاستفاده کرده و به فدراسیون فشار آورده که بازیکنان را زودتر در اختیارش قرار دهند. فشاری که داورزنی نتوانسته در بدو ورود از زیر بار آن شانه خالی کند و مسئولیتی به این بزرگی را به تنهایی بر عهده بگیرد.
اگر هم بر خلاف ادعای پورحسن، تصمیم تعطیلی لیگ را خود داورزنی گرفته باشد هم ماجرا به همین منوال است و تنها نقش‌ها جابه‌جا می‌شود. اینجا دیگر باشگاه‌ها و حتی سرمربی تیم ملی نمی‌توانند در مقابل خواسته او مقاومت کنند. چرا؟ چون هیچ‌کدام‌شان نمی‌توانند صعود تیم ملی به المپیک بدون تعطیلی زودهنگام لیگ را تضمین کنند و پس از ناکامی احتمالی، در مواجهه با مردم و رسانه‌ها پاسخگو باشند.
 
تمرین با ذخیره‌ها و خط خورده‌ها؟
یکی از معضلاتی که اردوهای بلند مدت والیبال ایران در سال‌های اخیر با آن روبه‌رو بوده، تمرینات طولانی مدت با بازیکنانی است که هیچ‌گاه به ترکیب و حتی فهرست نهایی 12 یا 14 نفره هم نمی‌رسند و در فاصله اندک باقیمانده تا مسابقات، از اردو خط می‌خورند.
از میان 30 – 20 بازیکنی که در این سال‌ها به اردو دعوت می‌شوند، بیش از 15 بازیکن هیچ‌گاه رنگ پیراهن تیم ملی را نمی‌بینند. آن هم در شرایطی که تقریباً در تمام طول مدت تمرینات، در اردو حضور دارند اما انگار همواره نقش سیاه‌ لشگر را دارند.
از طرف دیگر، ترکیب اصلی تیم ملی والیبال در سال‌های اخیر، چه در مسابقات مهم در جام جهانی و لیگ ملت‌ها و چه جدال با قطر در قهرمان آسیایی تهران، ثابت و مشخص است. سعید معروف، میلاد عبادی‌پور، سید محمد موسوی و امیر غفور، بازیکنانی هستند که هیچ‌گاه به غیر از دوران مصدومیت از تیم ملی کنار گذاشته نشدند و همواره در ترکیب اصلی بودند. بازیکنانی که حالا در لیگ‌های اروپایی بازی می‌کنند و اگر اردو را سه ماه زودتر هم آغاز کنیم، آنها تنها دو هفته الی ده روز قبل از آغاز رقابت‌های انتخابی المپیک به اردو خواهند آمد.
حالا سؤال اینجاست که وقتی ترکیب اصلی تیم ملی در مسابقات انتخابی المپیک را همین پنج بازیکن تشکیل می‌دهند، چرا باید 16 -15 بازیکن دیگر را بیش از یک ماه در اردو نگه داریم و فعالیت 12 تیم لیگ برتری را معلق کنیم؟

 


Page Generated in 0.0055 sec