ایران - بحرین؛ مسابقهای برای بازشناسی ایدههای ویلموتس
گشایش درهای تازه به روی تیم ملی
وصال روحانی
سهشنبه 23/7/98، هفته سوم از مرحله نخست مقدماتی جامجهانی 2022، ورزشگاه: ملی بحرین، ساعت: 20:00
داور: والنتین کوالنکوف (ازبکستان)، کمکها: آندری سانپکو و تیمور جانیولین
بازی تیم ملی فوتبال ایران مقابل بحرین در شهر منامه بسیار بیشتر از دو دیدار قبلیمان در گروه سوم انتخابی جام جهانی فوتبال 2022 خواهد گفت که توان و میزان آمادگی ترکیب کنونی تیم ملی به چه حدی میرسد.
چه پیروزی صفر-2 روز 19 شهریور در زمین هنگکنگ و چه برد صفر -14 هفته پیش مقابل کامبوج در تهران محک و معیار مناسبی برای تیم ملی نبودند. اولی در شرایطی تحقق یافت که تیم ملی هنوز در حال کلنجار رفتن با انگارههای جدید حاکم بر این تیم بود که توسط مارک ویلموتس تدوین و به تیم تزریق شده و دومی ارزش کیفی چندانی نداشت زیرا جشنواره گلمان در برابر تیمی برپا شد که حتی سلاحهای اولیه و جربزه دفاع از خود را نداشت و معلوم نیست چرا این برد توسط برخی «تاریخی و مقتدرانه» توصیف شده است. بحرین که سهشنبه شب 23 مهرماه میزبان ما است و عراق که 23 آبان از ما پذیرایی میکند، بسیار بیشتر از رقبای قبلی ما خواهند گفت که کجا ایستادهایم و براساس برنامههای سرمربی بلژیکیمان چه میزان توفیق برای ما متصور است.
تبدیل مسابقات رسمی به بازیهای تدارکاتی
از روزی که قرعهکشی مرحله دوم انتخابی جام جهانی 2022 در قاره آسیا برگزار شد و ما را به گروه سوم و به نزد رقبایی فرستاد که نامشان را آوردیم، این یک فرض مقبول و یک نتیجهگیری از قبل صورت گرفته بود که تیم ملی با صعودی بالنسبه راحت از این گروه به مرحله سوم (و نهایی) مقدماتی جام جهانی قطر قدم خواهد گذاشت.
از آنجا که تیمهای فاتح هر 8 گروه مرحله دوم به اضافه چهار تیم حایز رتبه دوم که رکوردهای بهتری در قیاس با سایر حائزان این رتبه داشته باشند، به مرحله بعدی میرسند، فرضیه مورد بحث برابر با حقیقت نشان داده اما تحت هر شرایطی دیدارهای رفت و برگشتمان با هنگکنگ معمولی، کامبوج مبتدی، بحرین سرسخت و عراق خطرناک بهترین میدانهای تدارکاتی برای تیم و مکانهایی شناخته و توصیف شده که تیم ملی میتواند در آنها خودش را از نو بشناسد و با جدا شدن از پوسته ظاهری و جوهره فکری زمان کارلوس کیروش به درون قالبهایی فرو برود که ویلموتس به گونهای دیگر برای ما طراحی و ترسیم کرده است.
اینکه یکسری بازی رسمی برای ما دیدارهای تدارکاتی و خودشناسی محسوب شود، در عین پروراندن افکار سادهانگارانه در سر ما و فریفتنمان و غافل ماندن از رویدادهای شگفتیآور، این حسن را هم دارد که ذهنیت ما را به سوی دیدارهای سختتر معطوف میکند و این باور را نهادینه میسازد که فقط امثال استرالیا، ژاپن، کره، قطر، عربستان و ازبکستان هستند که میتوانند برای ما تولید دردسر کنند و تا زمانی که خودمان باشیم، از این رقبا هم کار عظیمی مقابل ما سر نخواهد زد.
تغییر سمت و سوها
با این همه دیدارهای پیشرو مقابل بحرین و عراق در شرایطی به کلی متفاوت با دو بازی قبلیمان برگزار خواهد شد و اگر جدی و برای جنگهایی بزرگ آماده نباشیم، مغبون خواهیم شد.
این یک واقعیت است که ویلموتس سمت و سوی بازیهای دفاعی تیم ملی را عوض کرده و حمله را به عنصر اصلی بازیهای این تیم تبدیل کرده و ابایی از گل خوردن ندارد منوط به اینکه مهاجمان از زدن گلهای متعدد بازنمانند.
دو دیدار اخیرمان مقابل دو رقیب شرق آسیایی که طی آن مجموعاً 16 گل زدیم، لزوماً نشان نمیدهد که ما تا چه میزان در ترسیم و اجرای تهاجمات خود موفق عمل کردهایم و و کامبوج که عدهای برد پرگل تیم ملی برابر آن را با کلماتی حماسی توصیف کردهاند به قدری کوچکجثه و فاقد اعتماد به نفس و عاری از قوه گشایش بازی بود که هرگونه نتیجهگیری از حاصل این مسابقه و تعداد گلهایی که زدیم، رویاپردازی صرف جلوه خواهد کرد و اگر یک تیم بزرگ هستیم، باید از اینگونه مدیحهسراییها پرهیز کنیم.
از تشابه تا تفاوت
نسل جوانی که ویلموتس درصدد جذب و حل آنها در روشهای دلخواه خود در تیم ملی ایران است، البته نسلی آیندهدار نشان میدهد و از این منظر بین او و کیروش تفاوت زیادی نیست و مربی پرتغالی اسبق «یوزها» هم پس از گذراندن سالهای اول حضورش در ایران رو به جوانگرایی آورد و تیم تازهای ساخت که جوانتر و دوندهتر و محکمتر از ترکیبهای قبلی ایران بود و ثمرههای آن رویکرد را نیز دیدیم اما تشابههای کیروش و ویلموتس در همین نقطه پایان مییابد و در حالی که کیروش از هر ریسکی رویگردان و معتقد به نمایشهای فیزیکی و پراستحکام و تأکیدکننده بر فاکتور دفاع برای کسب نتایجی مطمئن بود، ویلموتس آن بندهای احتیاط را دریده و میکوشد ملیپوشان را ماجراجوتر سازد و با ارائه بازیهایی تهاجمی و زدن گلهای بیشتر سیمای خشک یوزها را پرطراوتتر سازد.
اینکه امثال محمد محبی و مرتضی منصوری در نهایت تا چه میزان در بازیهای تیم ملی جا میافتند و نظایر وریا غفوری و سعید عزتاللهی تا چه حد از اردوی ملی قابل دور نگهداشتن هستند، مسألهای است که باید صبر کرد و حاصل آن را دید اما چون ویلموتس کارش را با همان گروههای منتخب کیروش شروع کرده و با همانها ادامه داده است، میتوان نمایشهایی را انتظار کشید که چارچوبهای آن خواه ناخواه برای همگان آشنا است.
منطقی یا نیازمند بازنگری؟
بازی با بحرین و عراق نیز در همین چارچوب تعریف و معنا میشود و به ما خواهد گفت ویلموتس درست و منطقی به پیش میرود و یا به برخی بازنگریها در کار خود محتاج است ولی در این شکی نیست که او با میدان دادن به قابلیتهای تهاجمی پنهان مانده تیم ملی درهای تقریباً تازهای را به روی ما
گشوده است.
اینکه این امر و به واقع کمتر بها دادن به تدابیر دفاعی که سالها آویزه گوش ملیپوشان و دلیل اصلی موفقیتهای ما بود، چه نتایجی را در درازمدت موجب خواهد شد، از جالبترین وجوه مسابقات بعدی ما و مسألهای است که باید در مورد آن کنکاش و برنامهریزیهای بهتری داشت و نکتهای است که عیار حقیقی کار ویلموتس را هم مشخص
خواهد کرد.