printlogo


کد خبر: 196041تاریخ: 1398/7/11 00:00
نگاه


از بهترین خط ‌دفاع فصل گذشته تا ناهماهنگ‌ترین خط فصل جاری
پاشنه آشیل آبی‌ها

وصال روحانی


استقلال طی فصل گذشته مظهر قوام دفاعی بود. کار کم‌نقص سید‌مهدی رحمتی درون دروازه، تجربه پژمان منتظری در مرکز خط دفاعی، تلاش سیدمحمد دانشگر و روزبه چشمی در همین منطقه و در نهایت کمک‌های دائمی هافبک وسط‌های استقلال به امور دفاعی سبب شد آبی‌ها با به ‌نمایش گذاشتن بهترین خط دفاعی فصل حتی از آمار و ارقام دفاع پرسپولیس که در سال‌های اخیر شگفت‌انگیز بوده گذر کنند و پایه‌های یک قهرمانی احتمالی را بگذارند و تا آخرین هفته‌ها در چنان کورسی قرار داشته ‌باشند و حتی وقتی ناکام و در رده سوم مستقر شدند ناظران را به انسجام دفاعی خود واقف و معترف سازند.
 
به‌گونه‌ای دیگر
امسال اما اوضاع به‌گونه‌ای دیگر است، مدیران استقلال آنقدر در تنظیم و ارائه قرارداد جدید منتظری این دست و آن دست کردند که وی ناامید و رفتنی شد، روزبه چشمی که سودای لژیونر شدن و حتی بازی در لیگ سرد و درجه چندم قطر را در سر داشت، تمام ایام «پیش‌فصل» را از دست داد و زمانی که به اردوی آبی‌ها بازگشت، طبعاً فاقد آمادگی بود و از دیدارهای نخست تیمش دور ماند. علاوه بر این آرمین سهرابیان مدافع چپ جوان تیم به‌خاطر کج‌سلیقگی‌های آندره‌آ استراماچونی از استقلال رفتنی شد و همین مربی به این نتیجه عجیب‌تر از عجیب ‌رسید که با ایجاد زوجی تازه متشکل از دانشگر و سیاوش یزدانی که از سپاهان جذب شده است، می‌توان به همان بیلان‌های دفاعی رسید که فصل پیش نیل به آن امکانپذیر شده بود.
 
پیش ‌روی همگان
نتیجه چنان نگرش غریبی اینک پیش روی همگان است؛ استقلال در پنج ‌بازی نخست خود در لیگ نوزدهم مجموعاً شش گل خورده و هرگز احساس اطمینان در کارهای دفاعی نکرده و خطی که فصل پیش به نقطه قوت این تیم تبدیل شده بود، امسال پاشنه آشیل آن نشان داده است، به همه عناصر لرزش این خط دفاعی، نمایش‌های پر نوسان و غیر قابل اعتماد سید‌حسین حسینی درون دروازه را هم اضافه کنید تا ببینید هواداران آبی‌های پایتخت از دیدن این افراد و بازی‌های‌شان و اتفاقاتی که برخاسته از محاسبات غلط و انتخاب‌های مسأله‌ساز است چه رنج‌ گرانی برده و تا چه میزان عذاب کشیده‌اند.
 
توجیه‌های غیر‌قابل قبول
شاید عنوان شود موجودی استقلال و دار و ندارش همانی است که می‌بینیم و از این بازیکنان متوسط نباید توقع معجزه را داشت اما واقعیت مسلم و روی دیگر سکه این است که این بازیکنان متوسط و بعضاً ضعیف را خود سران و مربیان باشگاه برگزیده‌اند و اگر ضعفی در کار است (که یقیناً هست) محصول عملکرد خود آنها و نتیجه جذب بازیکنان است که شاید در اندازه‌های حضور در تیم‌های سایپا، پیکان، نساجی و نفت مسجد سلیمان باشند اما به سبب دشواری شدید کارها و مسئولیت‌ها در دو باشگاه پر‌حاشیه پایتخت، برای حضور در این تیم‌ها گزینه مناسبی نیستند و نمی‌توانند این فشارهای روحی را بی‌اثر کنند و همانطور راحت بازی کنند که در باشگاه‌های قبلی خود می‌کردند. گرفتن مشتی بازیکن متوسط (ولو زحمتکش) و استفاده از نفراتی که نمی‌توانند در شرایط سخت مسابقات و زیر فشار حریف و سکوها کار را از آب در آورند، استقلال را به رده چهاردهم در جدول 16 تیمی لیگ برتر تنزل بخشیده‌اند و هرگونه توجیهی در این ارتباط غیر‌قابل قبول و انکار واقعیت‌های بارزی است که همگان به چشم می‌بینند و مهم‌ترین آنها ضعف مدیران و خطاهای مربیان است.


Page Generated in 0.0048 sec