علی مغانی
بعضی اتفاقها آدم را منجمد میکند. زبانت بند میآید. نمیدانی تاسف بخوری، عصبانی بشوی یا غمگین باشی از آنچه میبینی. مثل همین فیلم 64 ثانیهای که دیروز از لیگ فوتسال نوجوانان منتشر شد. یک تیم باید ببرد که به مرحله بعد صعود کند و تیم مقابل باید کمتر از 3 گل بخورد که سقوط نکند. تیم قویتر همان اول بازی یک گل میزند و بقیه بازی، همه مثل مجسمه میایستند و گاهی توپ را به طرف هم قِل میدهند. یک تبانی عریان و بی رودربایستی!
این شاید مضحکترین شکل تبانی تاریخ فوتبال ایران باشد اما مضحکتر، دنیای کوچکی است که بزرگترهای این تیمها برای خودشان ساختهاند. از پسر بچههای 15،14 ساله توقعی نیست و نمیتوان آنها را بازخواست کرد که چرا تن به چنین نمایش تاسفباری دادند. آنها چارهای نداشتند جز اینکه حرف مربیان را گوش کنند. ولی حتماً باید طراحان این نمایش مسخره را بازخواست کرد. حتماً باید جلسهای، محکمهای، جایی باشد که از آنها پرسید: صعود و سقوط در لیگ فوتسال نوجوانان، چه دستاورد ویژهای است که برای تحقق آن، ده بیست پسر بچه را ملعبه خواسته بیارزش خود کردید؟
این همه از دور شدن از لذت فوتبال شکایت کردیم، این همه گفتیم برد و باخت در فوتبال مهم است اما نه به قیمت جان. این همه از حکومت «نتیجهگرایی» بر فوتبال ایران گله کردیم، حالا میبینیم اوضاع که درست نشده هیچ، این مرض نتیجهگرایی تا رده نوجوانان هم نفوذ کرده. جایی که باید بچهها الفبای فوتبال را یاد بگیرند و قبل از هر چیز از فوتبال بازی کردن لذت ببرند، بزرگترهای دو تیم قرار میگذارند، طوری بازی کنیم که یکی صعود کند و آن یکی سقوط نکند.
حرف از تبانی در «لیگ برتر فوتبال بزرگسالان» نیست. تبانی در «لیگ فوتسال نوجوانان»؟ خودتان خجالت نکشیدید؟ شما شأن تبانی را هم لکهدار کردید! به کجای دنیا برمیخورد اگر «غدیر اقلید» به مرحله بعدی صعود نمیکرد یا «آتیه سازان شازند کرمان» به دسته پایینتر سقوط میکرد؟ نوجوانی که در این بازی مثل مجسمه بیحرکت ایستاده، بعد از بازی به پدر و مادرش چه گفته؟ با چه زبانی باید توضیح دهد که مربیشان گفته از جای خودتان تکان نخورید تا وقت بازی تمام شود؟ از نوجوانی که به او یاد میدهیم مجاز است برای رسیدن به موفقیتی ظاهری هر اقدام غیراخلاقی و غیرورزشی را انجام دهد، چه توقعی داریم؟ دو روز دیگر که بزرگ شد چگونه میتواند از آموزههای غلط این روزهایش رها شود؟
همه این ماجراها به کنار، با اظهارنظر شگفتانگیز محمد ناظم الشریعه، سرمربی تیم ملی فوتسال چه کنیم؟ ناظم الشریعه بعد از اینکه انتسابش به تیم اقلید را رد کرده، گفته: «هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد این بازی تبانی باشد. بحث تبانی زمانی پیش میآید که یک تیم به دیگری راه بدهد تا همینطور پشت سر هم گلزنی کند. در این مسابقه تیم اقلید یک بر صفر جلو بود و همین یک گل برای صعودش کافی بود. تیمی که باید حمله میکرد و گل میزد، تیم شازند بود.»
به سبک انشاهای دوران مدرسه فقط باید بنویسم: قلم از توصیف این جملات ناتوان است. به عقیده سرمربی تیم ملی فوتسال، یک بازی حتماً باید 20- هیچ شود که تبانی باشد، وگرنه «عقل سلیم» نمیپذیرد! بگذارید هیچ نتیجهای نگیریم، هیچ. هرچه اضافه کنم، «اضافی» است. به سبک فیلمهای اصغر فرهادی پایان را باز بگذاریم و خلاص... .