عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6808 /
۱۴۰۰ سه شنبه ۲۲ تير
|
درباره تصمیمات جدید برای فوتبال ایران در المپیک پاریس
سرنوشت تاریخی تیم امید تولیدکننده نگرانی است
سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
المپیک توکیو در راه است اما تیم امید یا تیم المپیک فوتبال ایران که از خیر یادآوری تعداد دهههای ناکامیاش در راه المپیک گذشتهایم، خود را برای دورانی حدوداً ۳ ساله تا المپیک ۲۰۲۴ پاریس آماده میکند. فدراسیون فوتبال در دوران ۴ ساله رئیس جدید از شکستن طلسم ناکامی حرف زده و قدمهای اول برای سازماندهی این تیم برداشته شده است.
پیمان فدراسیون فوتبال و کمیته ملی المپیک ایران برای مشارکت در هزینههای تیم امید اگر چارچوبهای روشنی داشته باشد، میتواند مشکلات تاریخی این دو نهاد در اداره تیم امید را پایان دهد. کمیته ملی المپیک همواره طی دهههای پیش کوشش داشت طبق قوانین نانوشته یا عرف در انتخاب سرمربی یا مدیر و سرپرست این تیم دخالت کند یا تصمیماتی برای این تیم بگیرد. این رفتار باعث مشکلاتی در مسیر تیم امید میشد و فدراسیون فوتبال در مدیریت تیم امید مستقل نبود و اختلافات گاهی به جریان این تیم آسیب میرساند.
رضا صالحی امیری، رئیس کمیته ملی المپیک اگرچه از استقلال فدراسیون در تصمیمگیری درباره تیم امید میگوید اما متن مصاحبه رسمیاش که روی سایت فدراسیون فوتبال منتشر شده، از پیشنهاد داریوش مصطفوی توسط او به عنوان سرپرست تیم امید خبر میدهد: «قطعاً حمایت حداکثری را برای تیم امید خواهیم داشت. اما محور مدیریت و تصمیمگیری برای هدایت فنی جزو وظایف فدراسیون فوتبال خواهد بود و کمیته در این حوزه هیچ دخالتی نمیکند. این منطق روشنی است که سازمان رسمی ایران فدراسیون فوتبال است. ابتدای سال ۱۴۰۰ جلسهای را در فدراسیون با عزیزی خادم برگزار کردیم. در جلسه مشترکی که با حضور داریوش مصطفوی و عزیزی خادم داشتیم، تقاضا کردیم که از ایشان به عنوان یکی از پیشکسوتان بزرگ فوتبال کشور در تیم ملی امید استفاده کنیم.»
حتی در خبر رسمی اعلام این خبر آمده است: «با پیشنهاد رئیس کمیته ملی المپیک، داریوش مصطفوی به عنوان مدیر تیم امید ایران به جهت ایجاد ارتباط مؤثر فنی و مدیریتی بین فدراسیون فوتبال و کمیته ملی المپیک انتخاب شد.»
تیم امید ایران در دورههای پیشین مصیبتهای بزرگی را تجربه کرده است. در فدراسیون پیشین تیم امید در دو دوره با کنترات به حبیب کاشانی و حمید استیلی واگذار شد، اتفاقی عجیب در تیمهای ملی که حیرتآور بود. فدراسیون مهدی تاج در اقدامی عجیب تیم امید و مسئولیتهای فدراسیون در قبال این تیم را واگذار میکرد. در دو دوره که کاشانی و استیلی این مسئولیت را پذیرفتند، تیم امید روزگار پردردسری را گذراند، دخالت در امور مربیان و مشکلات مالی و بینظمی در اداره تیم امیدی به موفقیت باقی نگذاشته بود.
در همان دوران که کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی بود و طبق قرارداد نظارت و مدیریت فنی بر تیم امید را بر عهده داشت، اما فدراسیون هرگز نتوانست با ارتباطات حرفهای اجرای این مسئولیت را از کیروش بخواهد و هرگز این همکاری شکل نگرفت، به جز یک مقطع کوتاه که به سرانجام هم نرسید.
چارهای نیست جز آنکه جریانهای قدیمی تیم امید را فراموش کنیم اما شکل و ماهیت تصمیمات جدید باید با پند گرفتن از تصمیماتی باشد که پیشتر ناکامی را پشت ناکامی برای تیم امید ثبت کرده است. نگرانی از سرنوشت تیم امید با توجه به سرنوشت تاریخی این تیم بدیهی است. درباره سرمربیگری مهدی مهدویکیا در تیم امید به درخواست مهدویکیا باید تا رسمی شدن خبر صبر کرد و بعد جستوجو را برای ایدهها و برنامههای مهدویکیا آغاز کنیم.
گرت ساوتگیت در نقش مایلیکهن و برانکو
نگاه روز
احسان محمدی
بعد از آن شب تلخ در آذرماه 1375 ما بازیهای زیادی باختیم، در جامجهانی، در جام ملتها، دوستانه، رسمی. اما هنوز هم مرور آنچه بر ما در پای فینال جام ملتهای 1996 گذشت دردآور است. درست مثل چهره بهتزده علی دایی وقتی پنالتی را به بیرون از چارچوب دروازه محمد الدعیع زد.
تیم ایران تا آن دیدار چشمنواز و غافلگیرکننده بازی کرد. هم به عربستان سه گل زد، هم کره جنوبی را با 6 گل در هم کوبید و هم سبک بازی تیم و درخشش دایی و عزیزی خودمان را مبهوت کرد. تا اینکه پای فینال دوباره خوردیم به عربستان. با همان ترکیب ترسناک. از محمد الدعیع تا محمد خیلاوی، محمد جهانی، عبدالله زبرماوی، حسین عبدالغنی سلیمانی، خالد التیماوی، خالد الموالید، خمیس الدوساری، فهد المهلل، سامی جابر، عبدالله دوساری، احمد مدنی ... این اسمها غارتگر نیمی از افتخارات ممکنی بودند که با آن نسل طلایی میتوانستیم به دست بیاوریم.
بازی داشت به ضربات پنالتی میکشید، محمد مایلیکهن دست به ریسک زد، احمدرضا عابدزاده که در آن تورنمنت مصدوم بود را دقیقه 117 جای نیما نکیسای جوان به زمین آورد. (قبل از او در جام ملتهای سنگاپور ناصر ابراهیمی این کار را با تعویض بهروز سلطانی و بازی دادن به حافظ طاحونی انجام داد و در سال 2007 امیر قلعهنویی در دقیقه 120 وحید طالبلو را جانشین رودباریان کرد که در هر دو مورد دروازهبانهای تعویضی عملکرد بدی داشتند و شکست خوردیم) احمدرضا با بازوهای کمانی، پیراهن و شورت سیاه و لبخندی بزرگ به سمت دروازه رفت و ما قلبمان گرم شد.
دقیقه 111 هم مهدی مهدویکیا که تازه ستاره شده بود جای خداداد عزیزی به زمین آمد و دقیقه 85 داریوش یزدانی جانشین علیرضا منصوریان شد.
در ضربات پنالتی عابدزاده درخشید، افشین پیروانی، کریم باقری و حمید استیلی گل زدند ولی علی دایی، محمد خاکپور و داریوش یزدانی ضربهها را هدر دادند تا شکست بخوریم و به فینال نرویم. شب تلخی بود و تحلیلها شروع شد که چرا با وجود فرشاد فلاحتزاده، نعیم سعداوی و مهرداد میناوند، آقای سرمربی به داریوش یزدانی که 18 سالش بود ضربه پنالتی داد؟ او در آن سالها یک کاشتهزن خوب به شمار میرفت ولی یکی از مهمترین ضربات پنالتی عمرش را هدر داد. درست مثل ایمان مبعلی که در جام ملتهای 2004 پنالتی هدر داد ولی ناکامی او پشت ضربه چیپ ناکام یحیی گلمحمدی پنهان ماند.
ایمان هم به زحمت 23 سالش میشد و برانکو او را انتخاب کرد در حالیکه بازیکنانی چون علی کریمی و حتی رحمان رضایی پشت ضربه نایستادند. در آن بازی مبعلی دقیقه 118 به جای جلال کاملیمفرد به زمین آمد تا پنالتی بزند!
این اتفاق شب گذشته برای انگلستان رخ داد. در فینال یورو 2020. مارکوس رشفورد 23 ساله و جیدون سانچوی 21 ساله که این سالها مدام به واسطه درخششهایشان تحسین شده بودند در دقیقه 120 به زمین آمدند تا پنالتی بزنند و هر دو توپ را هدر دادند. به این جمع باکایا ساکای 19 ساله را هم اضافه کنید. او هم دقیقه 70 به زمین آمد و پنالتی هدر داد تا گرت ساوتگیت زیر فشارها له شود و بگویند چرا این کار را کرده؟ دو بازیکن در شرایطی که حتی چند دقیقه فرصت قرار گرفتن در فضای بازی را نداشتند پشت مهمترین ضربه پنالتی عمرشان ایستادند و ساکا برای زدن چنین ضربهای زیادی جوان بود و باید این موقعیت را به باتجربهها داد و ...
هم مایلیکهن و برانکو و هم ساوتگیت قطعاً بیش از ما به موفقیت فکر میکردند، تیم را میشناختند و در تمرینات آمادگی روحی و فنی همه بازیکنان را در زدن ضربات پنالتی میشناختند. مربیان معمولاً از بازیکنان میپرسند که آیا آمادگی زدن ضربه دارند یا نه؟ بسیاری از بازیکنان بزرگ در چنین لحظاتی جا زدهاند، ترسیدهاند و بار گناه بر دوش آنها افتاده که میخواستند به تیم کمک کنند ولی ضربهشان به تیر خورد، به خارج رفت یا توسط دروازهبان مهار شد. این ریسکها اگر جواب بدهد سرمربی تحسین میشود که چه خردمندانه تعویض کرده و اگر گل نشود همه او را مقصر میدانند... پنالتی کابوس است. فرقی نمیکند برای گرت ساوتگیت باشد یا محمد مایلیکهن، ناصر ابراهیمی، امیر قلعهنویی، کارلوس کیروش
یا برانکو!
مجتبی حسینی با ذوبآهن به تیم سابقش رسید
نگاه پایینجدولیها به مسجدسلیمان
باخت شنبه سایپا به استقلال اتفاق خوبی برای تیمهای پایین جدول بود که برای بقا در لیگ برتر تلاش میکنند، به شرطی که آنها بتوانند امشب امتیاز بگیرند و فاصله با نارنجیپوشان را بیشتر کنند.
نزدیکترین تیم به سایپا در جنگ بقا ذوبآهن است که با 23 امتیاز و تنها به خاطر تفاضل گل بهتر یک پله بالاتر از تیم تهرانی در رده چهاردهم ایستاده است. ذوبآهن امشب میهمان نفت مسجدسلیمان است که خودش با 28 امتیاز در رده دوازدهم است و هنوز ماندنش قطعی نشده است.
آنچه میتواند حساسیت این بازی را بیشتر کند، بازگشت مجتبی حسینی به مسجدسلیمان است. او لیگ بیستم را به عنوان سرمربی نفت مسجدسلیمان شروع کرد و تا هفته پانزدهم روی نیمکت این تیم نشست. او موفق شد در این مدت 18 امتیاز بگیرد و تیم را در رتبه دهم تحویل داد، ولی داریوش یزدی و محمود فکری در یازده بازی بعدی تنها ده امتیاز گرفتند.
مأموریت حسینی در ذوبآهن بقا در لیگ برتر بود، ولی تیم اصفهانی هنوز نتوانسته به منطقه امن جدول برسد. او امید زیادی داشت که در بازی حساس هفته گذشته مقابل سایپا به سه امتیاز برسد، ولی اخراج شهاب گردان در شروع بازی ذوبآهن را در شرایط سختی قرار داد و این تیم به زحمت توانست با گل دقایق آخر از این بازی یک امتیاز بگیرد.
حالا ذوب با یکی دیگر از رقیبان مستقیمش بازی دارد و این بازی هم برای آنها شش امتیازی محسوب میشود. حسینی امیدوار است که به لطف شناخت از شاگردان سابقش بتواند از این بازی با دست پر خارج شود. ذوب هفته آینده هم میزبان نساجی 26 امتیازی، یکی دیگر از نامزدهای سقوط است.
رسول کربکندی، عضو هیأت مدیره ذوبآهن درباره بازی امشب گفت: «15 امتیاز به خاطر اشتباهات داوری از دست دادیم که کمر تیم ما را شکسته است. در این بازی دشمن سرسختی به نام گرما داریم که بالای 50 درجه است اما باید از تیم نفت امتیاز بگیریم. بعد از آن با نساجی، سپاهان و مس رفسنجان بازی داریم. امیدواریم همه اتفاقات به شکلی بیفتند که تیم در لیگ برتر بماند. روزهای سختی را پشت سر میگذاریم و همه تحت فشار هستیم که این مسأله کل مجموعه را اذیت میکند. با شناختی که مجتبی حسینی از نفت مسجد سلیمان دارد و انگیزه بازیکنان میتوانیم نتیجه خوبی بگیریم.»
سرمربی اسبق ذوبآهن درباره رقابت این تیم با سایپا برای بقا اضافه کرد: «سایپا با تیمهایی بازی دارد که به دنبال سهمیه هستند (گلگهر،آلومینیوم و تراکتور). روی کاغذ بازیهای ما آسانتر از سایپا است اما به هرحال از تمام این بازیها باید امتیاز بگیریم تا از این دغدغه و بحران بیرون بیاییم و بتوانیم برای فصل آینده برنامه ریزی بهتری داشته باشیم. 2 سال است که وضعیت ذوب آهن خوب نیست و همه نگران هستند. حیف است یک تیم با 52سال قدمت و افتخاراتی که دارد به لیگ یک سقوط کند.»
در طرف دیگر محمود فکری هم انگیزه زیادی برای این بازی دارد و اگر بتواند به سه امتیاز برسد، بقای این تیم تقریباً قطعی خواهد شد. او درباره بازی با ذوبآهن گفت: «برایمان خیلی مهم است که بتوانیم سه امتیاز را بگیریم. البته برای هر دو تیم مهم است چون امتیاز آن به بقا در لیگ برتر کمک میکند.»
فکری که تیمش از چهار بازی اخیر تنها یک امتیاز گرفته، اضافه کرد: «با توجه به وقفه لیگ از آمادگی دور شدیم و کارمان خراب شد. در همین چند بازی مستحق باخت نبودیم و حتی اگر بچهها دقت بیشتری داشتند میتوانستیم برنده از زمین خارج شویم. با این حال نتوانستیم امتیازات لازم را بگیریم. امیدوارم بچهها با تمام توان بازی کنند و بتوانیم امتیاز کامل این بازی را بگیریم تا خیالمان بابت بقا راحت شود.»
او درباره ذوب هم گفت: «ذوبآهن تیم بسیار خوبی است. مربی آنها نیم فصل اول اینجا بوده و شناخت خوبی از تیم ما دارد. بازیکنان خوبی دارند اما شرایطی برایشان به وجود آمده که نتوانستند امسال خوب نتیجه بگیرند. امیدوارم بازی خوبی از طرف هر دو تیم ارائه شود، مشکل خاصی به وجود نیاید و هر تیمی مستحق برد بود به امتیاز این بازی دست پیدا کند.»
این بازی برای نساجی هم اهمیت زیادی دارد که در بازی همزمان میزبان پدیده است. تیم قعر جدولی ماشینسازی هم نگاهش به این بازی خواهد بود، چرا که اگر ذوب حتی یک امتیاز بگیرد، سقوط این تیم تبریزی قطعی خواهد شد.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو