مازیار گیلکان
محمود فکری مربی خوشبختی است. او تیمی پرستاره را در اختیار دارد که فصل گذشته تجربههای بزرگی را پشت سر گذاشت.
تجربه فنی استقلال در فصل گذشته با استراماچونی و مجیدی بسیار ارزشمند است و حالا میتواند به استقلال ایدههایی بدهد.
یکی از این ایدهها شاید بازی با ۳ مدافع باشد که محمود فکری در حال تمرین آن است. گذشته را مرور کنیم و ببینیم در دفاع استقلال چه خبر بود:
استقلال در دوره آندرهآ استراماچونی هم نتوانست مشکلات دفاعی خود را برطرف کند. استراماچونی دفاع ۳ نفره را اجرا کرد، از مزایای این سیستم در حمله بهرهمند شد اما تیمش هنوز کار داشت تا در دفاع نیز مجری خوبی برای سیستم خود باشد.
استراماچونی رفت و فرهاد مجیدی همان سیستم را ادامه داد اما او باید میتوانست سیستم را در تیم بهتر اجرا کند، مشکلات دفاعی را برطرف کند و البته پیش از هر چیز باید شناخت کافی از سیستم میداشت. فرهاد مجیدی باید از روز اول کارش در استقلال روی سیستم ۲-۵-۳ مطالعه بیشتری میکرد، باید نحوه اجرا را بیشتر کشف میکرد و با نکتهسنجی اشتباهات دفاعی را میشناخت.
استقلال در دوره مربیگری استراماچونی هم ترکیب اصلی خط دفاعش را نشناخت و همیشه دچار تغییر در دفاع میشد. هفتههایی بودند که قدرت هجومی استقلال، ضعفهای دفاع را پنهان میکرد. در دوره مربیگری فرهاد نیز گاهی با قدرت هجومی، ضعفهای دفاعی را فراموش میکردیم. فرهاد در انتخاب سیستم تجدیدنظر و سیستمهای دیگری را امتحان کرد اما تا آخرش خط دفاع استقلال بهترین خط استقلال نشد.
یک مثال رو مرور کنیم: مسأله استقلال در فینال جام حذفی مقابل تراکتور، اگرچه ۳ گل در یک نیمه خورد، فقط ضعفهای خط دفاع نبود. روی ۲ گل از ۳ گل، حسین حسینی نمایش ضعیفی داشت و بدون تمرکز درون دروازه ایستاده بود. از یاد نبریم که در گلهای تراکتور نقش حوادث عجیب در یک بازی بیشتر از ضعفهای خط دفاع استقلال بود اما تیمی که در نیمهنهایی و فینال جام حذفی، ۵ گل میخورد، یعنی دچار بحران دفاع است، بحرانی که فقط به بازیکنان خط دفاعش مربوط نیست.
نکته کلیدی درباره استقلال در نیمهنهایی و فینال جام حذفی بیتمرکز شدن این تیم از کادر فنی تا همه بازیکنان بود.
تیمی که دچار بحرانهای داخلی میشود و حتی مراعات دو بازی حساس در جام حذفی را نمیکند، اگر ۵ گل در دو بازی نخورد، عجیب و غریب است. فرهاد مجیدی وقتی در فضایی ملتهب روزها را میگذراند، بدیهی بود که نمیتوانست یک تیم متمرکز
بسازد.
اما تمام این حرفها به معنی نادیده گرفتن مسائل فنی نیست. فرهاد مجیدی باید از روز اول کارش در استقلال روی سیستم ۲-۵-۳ مطالعه بیشتری میکرد، باید نحوه اجرا را بیشتر کشف میکرد و با نکتهسنجی اشتباهات دفاعی را میشناخت.
فرهاد مجیدی ساختمان یک سیستم را از استراماچونی تحویل گرفت اما این ساختمان هنوز کار داشت و هنوز باید برای تکمیلش کارهایی میکرد که اسمش مربیگری است، کاری که فرهاد مجیدی مسئولیتش را پذیرفت و در آغاز راه توقعات از او کم و کوچک نبود.
امروز اما توقعات از محمود فکری باید بیشتر باشد. او تیم را از ابتدای فصل تحویل گرفته، تیمی که نیروی انسانی فوقالعادهای دارد و همین روش بازی با ۳ مدافع را با استراماچونی تمرین کرده است. آیا فکری میتواند مجری خوبی برای این ایده باشد؟ تیم او با تجربیاتی بزرگ از گذشته فصل را شروع میکند و این میتواند استقلال را به موفقیت نزدیک کند. شاید خیلی نزدیک.